امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
یک خصلت ویرانگر عصرپسامدرنیسم یا بهتر بگوئیم عصر اطلاعات و فناوری ورود سر زده رویدادهای دور دست به دنیای ذهنی و فکری مردم ، آری این میهمان های ناخوانده که آنتونی گیدنز معمولا با این تعبیر از آنها یاد می کند که به صورت آگاهی از وقایع دور دست در ضمیر اشخاص لانه می گزینند و به شکل تجربیاتی هستند که در محیط های غریب و متفاوت به نتیجه رسیدند و غیر قابل درک و نامتجانس با زندگی روزمره در اذهان افراد طبقه بندی می شوند.
قلب واقعه چیست؟
واقعه ای که وارونه جلوه داده شود. مثلا نوع اطلاع و گزارشاتی که اغلب نسل جوان کشورهای عقب افتاده از طریق نشر گسترده اطلاعات ویرانگر و متزاحم متغیر در لانه کبوتری ذهن های شان جای می دهند و به علت نامتجانس بودن آن اطلاعات با محیط زندگی خود دچار سردرگمی و کج فهمی می شوند از وقایعی که غلط قالب می شوند و ما در اینجا شاهد این پدیده ی ویرانگر هستیم، و تفاوت فکری در نسل ها هویدا شده و بروز تعارض و معارضه های جدید بین فرهنگ ها و هنجارهای جدید در جامعه ی توسعه نیافته بروز وارد می شود و مدیران آن جوامع به علت عدم درک صحیح فرهنگ سرمنشاء این نابسامانی به برخورد چکشی و فیزیکی روی می آورند.
شیوع بیماری های ایدز، گرایش به مواد مخدر، پول شویی و روی آوردن به اقتصاد جنگ و بحران همگر ناشر از این بهم ریختگی های اجتماعی ناشی از قلب وقایع است.
مساله آفرینی مباحث روانی
بال روح فلج می شود و شبح جولان می زند، این عین حقیقت است. هر روز از رسانه های ما شاهد جان سپردن، مردن، کشتار مردم چه از راه جنگ و بلایای طبیعی هستیم ، این اخبار و اطلاعات روزانه درگزارش شبکه های خبری به خورد ما داده می شوند ناخودآگاه چه بخواهیم و چه نخواهیم . مسایلی که نوع بشر عمدتا کمتر با آنها سرو کار دارد. بهرحال از لحاظ روانی بروز این پدیده در جوامع پایین دستی ایجاد مشکل آفرینی های روانی می کند. قساوت قلب، عادی شدن مسایل مهم، بی اهمیت جلوه دادن، بی خیال شدن، و نهایتا به پوچ انگاری می رسیم این عیب بزرگ و از خصوصیات زیست در عصرپسامدرن ما در این مبحث فراعلمی، موضوع اعتقادهای انتخاب شده را داریم. در این عصر لیبرالیسم حوزه اش به جایی رسیده است که اعتقادات درونی و مذهبی ، قومی و ملی مردمان جهان را در معرض انتخاب شدن قرار می دهد و از طریق رسانه ها هزینه می کند که در راستای عقل مال اندیش خود فقط از این ارزش پاسداری کند ارزشی که یک تنه به نفی تمام ارزش های رقیب قیام می کند. اعتقادات موقت و تاریخ مصرف دار، تا جایی برد دارند تا موقعیت سرمایه و ارزش افزوده را به خطر نیاندازد. حتی ارزش های عصر رنسانس هم تغییرمفهوم می دهند و معانی جدیدی برایشان ساخته و پرداخته می شود. مثلا آزادی معنایی می گیرد با بار کاملا سیال، در جایی کشتار و غارت و چپاول ، عین آزادی قلمداد می شود و جنگ مقدس گفته می شود مثل کاری که بوش پدر و پسر در عراق و افغانستان انجام دادند.
امنیت چیست؟
امنیت از دیدگاه هستی شناسی و اضطراب وجودی، برای نوع بشر اهمیتی ساختاری در اصل روانشناختی تک تک بشر ضرورتی کاربردی یافته است. سوال هایی از این قبیل چه کنیم، چه بدانیم، و علت چنین کردنم چیست؟ در تمام حالات و زمان ها این پرسش ها را مرتب از خود می کنیم. با تفسیر و تعابیر که خود می خواهیم از صحنه داشته باشیم، تا صحنه خود چه گوید!این یک دیدگاهی است که ما از امنیت تعریف حقیقی می توانیم ترسیم نمائیم. منطق پشت این تعبیر و ترسیم از امنیت چیست؟ حالا اینجا ما افرادی داریم مثل ونیگشتاین ، که این چشم انداز پدیده شناسایی وجودی در فلسفه روی کاویده می شود. نظارت نوع بشر برتمام امور فوقی که گفته شد نتیجه اش چه می شود؟ با شرط ویژه همان باز تابندگی نهادین و پردامنه ای است که جز مولفه های ذاتی عصر تجدید هستند.