امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
در عمارت چهل ستون اصفهان که بجا مانده از دوران کر و فر صفوی است، عمارتی که انگاری نه ساخته و پرداخته بلکه سروده شده است، نقاشی های دیواری، آیینه کاری، ستون های چوبی بلند و سرستون های مقرنس و شیرهای سنگی همگی با محوریت آب و حوض تصویری از تخیل عصر صفوی پدیدار نموده است. در نقاشی های دیواری چهل ستون که از آن به «مبارکترین بناهای دنیا» در شعرهای حک شده بر ورودی عمارت یاد کرده اند فریم ها و صحنه هایی از رزم و بزم شاهان صفوی و افشار نقش گردیده است. در یک دست از نقاشی ها شاهان سایر ممالک به حضور شاه صفوی رسیده و با گردن هایی کج تقاضای کمک و بازگشت به قدرت دارند مثل نقاشی شاه عباس دوم در پذیرایی از «ندر محمد خان» امیر ترکستان یا پذیرایی از شاه هندوان.
در نقاشی های دیگری اما رزم شاهان صفوی با عثمانی ها و ازبک ها تصویر شده. در نقاشی های دوره صفوی نظام مسلط «مینیاتور» است که البته ظرافت آن جای خود را به تصاویر غیر دقیق «نقاشی قهوه خانه ای» افزوده شده در دوره افشاریه و قاجار در نگاره هایی می دهد که در سلسله بعدی بر دیوار تالار این عمارت افزوده می شود به سلیقه ای احتمالن ضد تبلیغی برای صفویه چنان که تصویر «جنگ چالدران» که قوای شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم عثمانی با هم می جنگند و عثمانی ها بخاطر استفاده از سلاح گرم و توپ، ایرانیان معتقد به جنگ جوانمردانه و سینه به سینه را شکست می دهند، بزرگ نمایی شده...
و سلطان عثمانی در مرکز میدان و کانون دید مقتدرانه تصویر شده و از نگارگری شهامت ایرانی ها خبری نیست! این نقاشی الحاقی دوره افشار در حالی به کاخ افزوده شده که «جنگ کرنال» نادرشاه با هندوان با شکوهی بی مانند تصویر شده و شاید نقاشان دوران صفوی و بعد از آنها مشخصا «صادق نقاش باشی» یا یوحناي هلندي، استاد رضا عباسي و بهترين پيروان و شاگردانش محمد قاسم، افضل الحسيني و معين مصور یا يان وان هسلت، فيليپ آنژل و لو كار که خلق این نگارگری ها را پیمانکارانه بر عهده داشته اند خود می دانسته اند که دست به کار قلب واقعیت می زنند. «جنگ کرنال» در نگاره ها باید «جنگ چالدران» را شکست دهد هر چند ارزش مینیاتور از ارزش کار قهوه خانه ای بالاتر باشد و نشانی که هنر قرار است با سبک قهوه خانه ای از کوشک های شاهانه ظرافت پسند و مینیاتور دوست به میان مردم آید و برای آنها تشریح و تاویل شود و مجددن در نبود رسانه های تصویری و شنیداری، بوسیله نقال جان گیرد.
یعنی آنکه در نقاشی قهوه خانه ای که نیاز به شرح و توضیح دارد نقال به مدد نقاش می آید و از وقایع تفسیر به دست می دهد. که این دهلیز و این تو به تویی و ریل عوض کردن یکی از مراحل گذر هنر از کاخ ها به قهوه خانه ها و بازار و در میان مردم است.
اما از عمارت چهل ستون که بیرون بیاییم و از جذبه انعکاس ستون ها در حوض های حیاط خلاصی یابیم در نگارخانه های مدرن اروپایی نیز «امر واقع» یا قرار است در تابلوی بمباران «گئورنیکا» توسط «پیکاسو» تکه تکه شده و «کوبیسم» از این قطعه قطعه گی و کولاژ اشیاء شکل گیرد و یا قرار است در تابلویی صریح «رنه مگریت» تصویر یک پیپ را بکشد و زیر آن بنویسد : «این یک چپق نیست!» حال که تصویر دقیقن یک پیپ یا چپق است اما گویا هنرمندان با خود قرار نهاده اند تا حقیقت را قلب کنند. شکست برتر از پیروزی چالدران و - شاه جنگ ایرانیان- را نه به شکلی تراژیک بلکه شکستی محض جلوه داده تا پیروزی نادر در کرنال تلالویی بیشتر یابد.
در بعضی نگاره ها همچون جهان واقع حتا به فرض صائب پنداشتن انگاره ای قلب آن تصویر می شود. امر واقع در گذر از انگاره به نگاره دستخوش تغییر می شود و بدین جهت است که یکی از بالاترین ارزش های رئالیسم پایبندی و وفاداری به واقعیت است که راه را بر شک و اغوا می بندد.