امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - سید صادق فاضلی : چه زود فراموش کردیم ! چندی پیش روز قبل دومین سالگرد درگذشت استاد نعمت الله لاریان بود. سه سال قبل از درگذشت استاد، تیر ماه 1386 هنرمندان تئاتر اهواز مراسم بزرگداشتی با عنوان شب نامیرا در تجلیل از نیم قرن خدمات او برایش برگزار کردند .
اینک با پاس یاد و خاطره ی این بزرگِ سفرکرده، بخش هایی از سخنان ایشان را در آن مراسم ویژه مرور می کنیم : احساس میكنم به روزهایی برگشتهام كه آغاز راه سخت و طولانیم بود. خوشحالم كه امروز در این ماراتن به جایی رسیدهام كه دریایی از لطف و محبت و عشق به سوی من جریان پیدا كرده و خستگی همه این سال ها را از تن من میزداید.
"افتخار میكنم كه تا امروز حتی یك شب بدون دغدغه تئاتر نخوابیدهام. در این سال ها رنجهای بسیاری برده و سختیهای زیادی كشیدهام. ولی امشب برای من یك شب فراموش نشدنی و بزرگ است."
"سال 1341 و بعد از فوت مادرم دچار مشكلات روحی شدیدی شدم و به همین دلیل در دوران مدرسه انشاهای پرسوز و گدازی مینوشتم و تلاش میكردم اینگونه خود را تخلیه كنم. یكی از معلمان انشاء مرا تشویق به نوشتن یك نمایشنامه كرد و من نیز با نوشتن نمایشنامهای آن را به كمك خواهرم اجرا كردم. پس از اجرای نمایش احساس كردم باری از دوش من به زمین گذاشته شد و سبك شدم. بعد از آن بود كه فهمیدم دوای درد من و موجودیت و حیاتم به تئاتر بستگی دارد."
"هیچگاه خود را در حد و اندازهای ندیدهام كه چنین بزرگداشتی برای من برگزار شود. امشب خستگی سال ها كار از تنم بیرون رفت و این را مدیون همه برگزاركنندگان و شركتكنندگان در این مراسم هستم."
استاد در یاد و خاطر ما خواهی بود .