شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۸۱۳۵
تاریخ انتشار: ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۴
نوشتاری از ولی‌الله شجاع‌ پوریان
پس از حمایت مردم از ورزشکاران حاضر در المپیک اکنون نوبت آسیب‌شناسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت کاروان ورزشی ایران...
 

شوشان / ولی‌الله شجاع‌پوریان 
 

المپیک 2016 ریو با کسب 8 مدال توسط کاروان ورزشی ایران و رتبه 25 جهان برای کشورمان به پایان رسید. پس از حمایت رسانه ملی و مردم از ورزشکاران حاضر در المپیک اکنون نوبت آسیب‌شناسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت کاروان ورزشی ایران برای عبرت‌آموزی و درس‌گیری جهت حضور موفق‌تر در میادین ورزش و مسابقات آینده است.

در باب اهمیت المپیک، اهداف و حواشی آن یادداشتی از سوی نگارنده در هفته گذشته منتشر شد، اما پرداختن به دو موضوع مهم در این رقابت جهانی خالی از فایده نیست.

یکی از نکات تاسف‌برانگیز تیم‌های ورزشی کشورمان در میادین بین‌المللی قضاوت‌های ناعادلانه داوران و تاثیر آنها بر ناکامی ورزشکاران ایرانی است. یکی از دلایل اصلی این پدیده، ضعف دیپلماسی ورزشی، نابلدی زبان و عدم برنامه‌ریزی مناسب برای تصدی سکان‌های مدیریتی در فدراسیون‌های بین‌المللی ورزشی است.

 پیشینه موفق ایران در رشته‌هایی چون کشتی، وزنه‌برداری و تکواندو اگر با درایت و برنامه‌ریزی هدفمند متولیان ورزش در سال‌های گذشته تا به امروز همراه می‌شد، این روزها برای گرفتن حق ورزشکاران کشورمان دست روی دست نمی‌گذاشتیم؛ چهره‌های موفقی در عرصه ورزش چون حسین رضازاده، علیرضا دبیر،‌هادی ساعی، علیرضا حیدری و دیگر قهرمانان و مدال‌آوران المپیک اگر در مسیر تخصصی خود فعالیت می‌کردند، امروز ورزش کشورمان می‌توانست به مراتب از تعهد و تخصص آنها استفاده کند تا شاهد موفقیت بیشتر تیم‌های ورزشی در عرصه المپیک باشیم. از سویی شوربختانه همان‌گونه که در برخی از پرونده‌های سیاست خارجی به جای درنظرگرفتن منافع ملی و مصالح عمومی، به مطامع شخصی و جناحی می‌اندیشیم، در بسیاری از کرسی‌های بین‌المللی نیز جایگاه ایران به دلیل اختلافات داخلی بین دو مدیر وطنی، به دیگران واگذار شده است.

 المپیک نشان داد برای موفقیت در ورزش نیازمند ساختارهای قوی و سیستماتیک، برنامه‌ریزی هدفمند، اعتبارات کافی، مدیران مجرب و مربیان کاردیده، ورزشکاران توانمند و مستعد و همچنین نفوذ در کرسی‌های مهم ورزشی جهان است. اگر هریک از این مولفه‌ها در روند برنامه‌ریزی برای المپیک مغفول واقع شود، بی‌تردید موفقیت ورزشکاران را دستخوش تغییر و ابهام می‌سازد.نکته دوم که بیشتر از ناکامی ورزشکاران کشورمان افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داد، موفقیت ورزشکاران و مربیان ایرانی در قالب کاروان المپیک کشورهای دیگر بود که نشان داد تا چه اندازه در ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های داخلی دچار مشکل هستیم. موفقیت چشمگیر مربی ایرانی تیم ملی تکواندوی آذربایجان و بازیکن ایرانی‌الاصل این کشور که بعدها روشن شد در پی اختلاف با مسئولان تکواندوی کشورمان راه ناگریز مهاجرت به کشوری دیگر را درپیش گرفته‌اند  موید این مطلب است که حتی برای موفقیت‌های جهانی از تمام توان و ظرفیت نیروهای بومی نیز استفاده نمی‌کنیم.

 از سویی دفاعیه مربی ایرانی آذربایجان درباره سابقه رئیس فدراسیون تکواندو و حضور ایشان در این عرصه نشان می‌دهد اگر در برخی موارد ورزشکاران برای ورود به سیاست رغبت دارند، در طرف مقابل نیز بسیاری از سیاسیون یا غیرورزشکاران‌ترجیح می‌دهند سکاندار عرصه‌های مدیریتی ورزش باشند. بی‌توجهی به تخصص و عدم استفاده صحیح و مناسب از ظرفیت مدیران آفتی است که نه تنها ورزش بلکه آحاد بخش‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... را تحت تاثیر قرار داده و گویی ناکامی‌های متناوب در بخش‌های مختلف نیز درس عبرتی برای تغییر این رویکرد در کشورمان نشده است.

المپیک ریو این واقعیت مهم را پیش چشمان ما گشود که ما ایرانی‌ها راه استفاده درست از تخصص و توانمندی‌های خودمان را نمی‌دانیم و نمی‌شناسیم. این روزها ورزشکاران ما سودای حضور در عرصه سیاست و هنر را دارند، سیاستمداران هم نیم‌نگاهی به مناصب ورزشی دارند، نظامیان به دنبال فعالیت‌های اقتصادی هستند و... ،کوتاه سخن آنکه توجه به تخصص و استفاده از تخصص افراد در انتصاب مدیران حلقه گم‌شده موفقیت در سال‌های اخیر است که می‌تواند ما را با موفقیت‌های بیشتر قرین سازد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار