شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۸۷۲
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۸

دولت بنیامین نتانیاهو این روزها، حال خوشی ندارد. از نخستین روزهای بهار امسال که قرار بود با ائتلاف لیکود و کادیما، اتحاد درونی برای حمله به ایران ایجاد شود کمتر از هشت ماه می گذرد و در این هشت ما، ایده حمله به ایران، دستاوردی جز تشدید اختلافات داخلی و تضعیف بیش از پیش دولت اسرائیل دستاوردی نداشته است.

اسرائیل نه تنها، مجال و امکان حمله به ایران را پیدا نکرد بلکه تصمیم حمله به ایران دولت نتانیاهو را اینک در آستانه فروپاشی قرار داده است.

در سرزمین های اشغالی، دولت ها برآمده از ائتلاف ها هستند. نتانیاهو از ابتدا دو ائتلاف را تجربه کرد و در هر دوی آنها با مشکل مواجه شد. هم ائتلاف با حزب اسرائیل بیتنای لیبرمن و هم ائتلاف با حزب لیکود شائول موفاز هر دو مشکلاتی را در دولت ایجاد کرد.

این بار اما دعوا به درون کابینه هم کشیده شده و موجی از بدبینی در دولت ایجاد شده است و درز اطلاعات محرمانه ای که در جلسات کابینه در خصوص حمله به ایران مورد مذاکره قرار گرفته بود ماجرای حمله به ایران را به سوژه ای سوخته در اسرائیل تبدیل نمود.

اواسط شهریور ماه، نتانیاهو در حالی درباره حمله به ایران لفاظی می کرد که خوب می دانست اطلاعات محرمانه در درون کابینه هم امنیتی ندارند و اختلافات و درگیری های سیاسی در درون کابینه به حدی است که اساسا ایجاد هماهنگی و اجماع برای حمله میسر نخواهد بود.

او دریافت که مخالفین او و بعضا دوستان بی وفایش که نقشه جایگزینی او را در سر می پروراندند با آگاهی از مخالفت عمومی در اسرائیل برای حمله به ایران بدلیل نگرانی از عواقب حمله، او را همراهی نخواهند کرد و آنها این موضوع را تنها به فرصتی برای تخریب وجهه او در افکار عمومی تبدیل خواهند کرد.

جلسه هفت ساعته امنیتی که گفته می شد روسای سازمان‌های اطلاعاتی موساد، امان (سازمان اطلاعات ارتش) و شین بت (سازمان امنیت داخلی) در آن، ارزیابی خود را از اوضاع ایران، سوریه و مصر به اطلاع کابینه امنیتی رساندند، به بیرون درز کرد و این نتاینیاهو را کلافه کرد.

او یک روز بعد، دستور توقف ادامه نشست کابینه امنیتی را صادر کرد.

اختلافات نتانیاهو و وزیرجنگ

تا آغاز اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک کمتر کسی فکر می کرد اختلافات در کابینه به حدی برسد که نخست وزیر و وزیر جنگ هم مقابل هم قرار بگیرند. اما آنچه در نیویورک روی داد نشان می داد ایهود باراک خود را برای انتخابات بعدی در اسرائیل آماده می کند و نتانیاهو را در قصه حمله به ایران تنها گذاشته است. او در آمریکا با آگاهی از موضع اوباما نسبت به جنگ، خود را به عنوان یک منجی برای جلوگیری از جنگی خانمان برانداز مطرح نمود و این اوقات نتانیاهو را تلخ کرد.

اختلافات ایهود باراک و بنیامین نتانیاهو از همین جا شروع شد

دیدار باراک با رام امانوئل، شهردار شیکاگو و مشاور سابق باراک اوباما که گفته می شود با نخست وزیر اسرائیل میانه خوبی ندارد به این بدگمانی نتانیاهو افزود.

همزمان خبر دیگری منتشر شد که بر اساس آن باراک در نیویورک با تسیپی لیونی، رئیس سابق حزب کادیما، نیز نشستی برگزار و با او گفتگو کرده است.

اندکی قبل روزنامه ایندیپندنت در گزارشی نوشت: «نتانیاهو که در جلسه ای با وزیر اقتصاد خود سخن می گفت، درباره باراک اظهار داشته: او به آمریکا سفر کرد تا آتش اختلاف میان ما و آمریکایی ها را شعله ور کند و از این طریق، خود را به عنوان یک منجی و یک چهره میانه رو که در پی ایجاد مصالحه میان طرفین است، معرفی کند.»

در مقابل، باراک نیز نوک پیکان حملات خود را متوجه نتانیاهو کرده و گفته: « ضروری است که حمایت آمریکا را با اقداماتی که نشان دهنده حمایت اسرائیل از یکی از طرفین در سیاست آمریکاست، معامله نکنیم». اشاره وی به خشم کاخ سفید از حمایت آشکار نتانیاهو از میت رامنی، کاندیدای جمهوری خواه آمریکا بوده است.

تغییر مواضع باراک و عدم همراهی او در حمله به ایران، از یک طرف، مخالفت شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی، مخالفت فعالان اجتماعی، احزاب مخالف و بویژه کادیما، کمترین احتمالات حمله به ایران را از بین برده است.

بازی که نتانیاهو شروع کرد و البته در ابتدا با تشویق مخالفینش پشت درهای بسته همراه بود، تنها به سناریویی برای کنار زدن او از قدرت تبدیل شد.

انتخابات زودهنگام

اما در مواجه با مشکلاتی که در دولت ایجاد شده و بهره برداری های مخالفین نتانیاهو، به نظر می رسد او اینک راهی جز برگزاری انتخابات پیش از موعد نداشته باشد تا بدین شکل بتواند فرصت را از مخالفین بگیرد و روند تخریب وجهه او در افکار عمومی در سرزمین های اشغالی متوقف شود.

ضمن آنکه دولت ائتلافی او بدلیل اختلافات درونی حتی قادر به تصویب لایحه بودجه سال آینده نیست. حزب مذهبی شاس، کاهش هزینه های دولت به ویژه در بخش خدمات اجتماعی را رد کرده بود.

دولت اسرائیل اینک در بحرانی ترین شرایط به سر می برد. ناهمگونی ها، ناهماهنگی ها، رقابت بر سر قدرت، یارگیری های احزاب از یکدیگر، وضع دولت را بی ثبات تر از گذشته کرده است.

او در حالی ایران را تهدید به حمله می کرد که نگرانی از عواقب حمله به ایران، اختلافات درونی و بیرونی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجود سرزمین های اشغالی را در برگرفته بود.

حالا تهدیدها علیه ایران شبیه بازی بومرنگی شده که عواقب آن گریبان خود اسرائیل و شخص نتانیاهو را گرفته است. دولت در آستانه فروپاشی قرار گرفته و پیش بینی می شود. عنقریب نتانیاهو با برگزاری انتخابات زودهنگام، تلاش کند دولت مستاصل خود را از این وضع نجات دهد.

از طرفی این تهدیدها، احساس امنیت را در اسرائیل کاهش داده و بازنده این تهدیدهای بی سرانجام، اسرائیل هفت میلیون نفری بوده که بیش از دستیابی ایران به بمب اتم، از کاهش رغبت به زندگی در سرزمین های اشغالی و فروپاشی اجتماعی و اقتصادی می هراسد.

این بازی بی احتیاط، حتما تاثیرات منفی اقتصادی بسیاری را هم در اسرائیل به دنبال خواهد داشت.

پیش بینی می شود نتانیاهو فعلا گزینه برگزاری انتخابات زودهنگام را انتخاب کند، هر چند باز هم سنت حاکم بر ساختار سیاسی اسرائیل معلوم نیست دولتی منسجم را روی کار بیاورد و بعید نیست بر اساس عرف چند دهه گذشته باز دولت برآمده از ائتلاف ها باشد و همان ابتدا در آستانه فروپاشی قرار بگیرد.

مواضع مقتدرانه ایران، اوضاع داخلی رژیم اشغالگر قدس، شرایط بین المللی حاکم و ترس از آینده زندگی در میان ساکنان ناخوانده سرزمین های اشغالی، فعلا فرصت رویارویی با ایران را به آنان نخواهد داد.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار