شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۹۴۰۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۲
طوفان های گرد و غبار ؛
آیا تنها باید به لطف برگزاری یک مسابقه فوتبال یا لغو پرواز مسئولین، زنگ خطر سلامت این مردم تنها برای مدتی اندک در رسانه ها به صدا درآید؟
 شوشان/ مجید حیدری

 مواجهه قریب به یک دهه ای با طوفان های گرد و غبار در غرب و جنوب غرب کشور، در سال های اخیر به صورت مستقیم سلامت، اقتصاد، رفاه اجتماعی و امنیت میلیونها نفر از ساکنان نواحی غبار پذیر را با چاش جدی رو به رو ساخته است.

البته بدون تردید احساس نیاز به اقدام جدی در رابطه با رفع این چالش در دولت تدبیر و امید نسبت به گذشتگان قابل تقدیر است؛ اما عدم وجود استراتژی منسجم از سوی دستگاههای مربوطه، گویای تسلیم شدن نهادهای دست اندرکار در برابر بحرانی است که هر روز قدرتمندتر از دیروز حاشیه های غربی و جنوب غربی کشور را در می نوردد.

 شاهد این ادعا نیز بسنده نمودن سازمانهای متولی امر، به انجام چند دوره مذاکره منطقه ای و تعداد معدودی مطالعات داخلی در این رابطه است که به هیچ وجه کارنامه قابل دفاعی برای بیش از 3 سال زمامداری محیط زیست کشور نخواهد بود. از سوی دیگر انفعال اجرایی-عملیاتی در رابطه با پیامدهای بهداشتی و بیماریزایی این طوفانها نظیر بیماری های ریوی، آسم، برونشیت، سیلیکوسیس، عوارض قلبی-عروقی، پیامدهای ژنتیکی احتمالی و... سبب بروز تهدیدات جدی برای سلامت عمومی منطقه گردیده که این کم کاری، جفایی بزرگ در حق مردمانی است که هنوز آسیبهای جنگ تحمیلی و محرومیت های مضاعف پس از آن، خاطرشان را رنجور نموده است.


از سوی دیگر نیز عدم ورود قاطع مدیران استانی در رابطه با تشریح پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و امنیتی طوفان های غباری موجب گردیده که جز در موارد معدودی آنهم به لطف شبکه های اجتماعی، کوچکترین توفیقی در راستای همسو کردن عزم ملی-مردمی با عمق بحران روی داده در این مناطق کسب نگردد.

 آیا تنها باید به لطف برگزاری یک مسابقه فوتبال یا لغو پرواز مسئولین به استان، زنگ خطر سلامت این مردم تنها برای مدتی اندک در رسانه ها به صدا درآید؟

 آیا درک ضرورت رویارویی جدی با چالشی که توان تبدیل به یک حمله بیولوژیک تمام عیار از سوی دشمنان این مرز و بوم را داراست، تا این اندازه ثقیل است؟

 بدون تردید اگر عزم مسئولان مربوطه در رسانیدن مظلومیت منطقه و استان، جزم می بود، امروز صدها انجمن مردم نهاد که برای کشتار چند توله خرس، آزار و اذیت یک قلاده سگ و یا تصادف یوزپلنگی در بزرگراه، تجمعات زنجیره ای برگزار می کنند، در دفاع از حق این مردم، کمترین تردیدی به خود راه نمی دادند؛ چراکه همگی اذعان دارند که سلامتی و امنیت اقتصادی-اجتماعی میلیونها نفر از هموطنانمان از اولویت بالاتری برخوردار است.

بی گمان دفاع از حق حیات تمامی موجودات امری پسندیده و واجب است؛ اما در آنجا که ابتداییترین حق یعنی حق زیست میلیون ها انسان به عنوان با اررزشترین موجود کره خاکی و اصلیترین جزء محیط زیست در معرض تهدید جدی قرار می گیرد، یقیناً پرداختن به مشکلات این مردمان، مهمتر، انسانی تر، عقلانی تر، قانونی تر و شرعی تر است.

 سؤال پایانی اینکه آیا زمان آن فرا نرسیده که مدیران استانی، دیپلماسی منطقه ای را با مشارکت سایر استان های درگیر با این چالش، فعال نموده و جبهه ای مستحکم را در راستای استیفای ابتدایی ترین حقوق مرزداران مظلوم کشور تشکیل دهند؟ آیا نمی توان از ظرفیت های اجتماعی مردم در قالب سازمانهای مردم نهاد در راستای افزایش آگاهی و مطالبه گری عمومی به منظور ارتقاء توان چانه زنی مدیران در مقابل سازمان های پایتخت نشین بهره گرفت؟

مطمئناً اگر چنین نکنیم در آینده ای نزدیک واژه ای جز "بحران زیستی" برای این طوفان ها، زیبنده نخواهد بود که آن هنگام نیز دیگر با خیل عظیمی از خردسالان، زنان، سالمندان و مردمانی مواجه خواهیم بود که حجم امکانات موجود به هیچ وجه پاسخگوی نیاز درمانی ایشان نخواهد بود.


comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۲
comment
0
1
comment این مطلب گوشه ای از واقعیت ها است
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار