رسول عوده زاده
هور ، واژهای مربوط به آب و نامی آشنا و در عین حال غریب برای ماست. هورها از مناطق تاریخی و طبیعی نادر و چندترکیبی در جهان هستند.
هور در نسخۀ ایرانی و نمونۀ خوزستانی آن، یعنی «العظیم» این روزها به دلایل مختلف همچون انبارکردن آب در پشت سد کرخه به نفس افتاده است.
حسرت، احساسی مشترک در مردم خوزستان پس از شنیدن نام هورالعظیم شده است. فاجعه زیست محیطی در این منطقه به زندگی مردمان خوشطینت معدان لطمه میزند. همسایگان هور مانند «رفیع»، «گبان» و «مصفاه» از یک سو و «اعمی»، «مچریة» و «کسر» از سویی دیگر و «دبیة» کمی آن طرفتر، در معرض خطر جدی قرار دارند.
برای شناخت شرایط، محیط، فضا و فرهنگ هورنشینان باید به صورت گذرا به شاخصهای فرهنگی و هنری منطقه پرداخته شود.
شاخص اول: لهجه و گویش منحصر به فرد آن منطقه است که منشأ لهجهها و به عبارت دیگر خزانۀ واژگانی حائز اهمیت به شمار میآید.
شاخص دوم: صدای ماندگار و اصیل این بومیان است. ساکنان این منطقه به صدای خوش و طربانگیز مشهورند و منشأ بسیاری از خوانندگان عرب خوزستان را در هورالعظیم باید جست.
شاخص سوم: سادگی و مهماننوازی مردم است که به قولی «اینجا چای و قهوه کلید قفل دروازۀ گفتوگوها و دوستیهاست».
شاخص چهارم: کارکرد تاریخی این تالابهاست. در هور الحمّار در روستای «الچبایش» عراق و در مجاورت هورالعظیم آثاری که به عصر سومری تعلق دارند کشف شده است و قطعا در صورت تحقیقات و عملیات حفر در هورالعظیم مواردی شبیه به آن میرسیم.
کما اینکه به گفتۀ برهان شاکر، نویسندۀ عراقی، در کتاب «تاریخ شکلگیری تالابها در عراق» در منطقهای به نام «الصحین» که منطقه آبی مشترک میان ایران و عراق بود، آثاری به قدمت ساسانیان کشف شد و کارکنان شرکتهای نفتی گفتهاند که هنگام اکتشاف و استخراج نفت و حفر زمین با ظروف سفالی و آجرهای قدیمی برخورد کردهاند و این شاید تئوری خشکبودن زمین تالابها در گذشته و وجود تمدنهای بشری بر روی آن را تقویت کند.
شاخص پنجم کارکرد گردشگری، درآمدزایی، اشتغال و صیادی است.
شاخص ششم تاثیرگذاری در تعدیل محیط زیست و جلوگیری از گرد و غبارهای منطقهای و حفظ اکوسیستم و زندگی جانوری.
سازمانها و نهادهایی چون محیط زیست، برنامه و مدیریت، منابع طبیعی، شهرداریها، میراث فرهنگی، موزهها و همچنین وزارت کار و علوم در تلاش برای تدوین و تعریف ابزاری برای تقویت مدیریت طبیعت و فرهنگ هورالعظیم، در غرب استان خوزستان در انتهای رودخانه کرخه در منطقه مشترک مرزی دشتآزادگان و ارائه راهکارهای کوتاه مدت و بلندمدت دخیل و مسئول هستند.
توجه به میزان اهمیت هور از راه صیانت و جلوگیری از اهمال و فراموشی از یک سو و واردکردن پرونده آن به نهادهای حمایتگر بینالمللی همچون یونسکو از طرف دیگر به حفظ هور کمک میکند چراکه نگهداری و توجه به این تالابها وظیفهای بینالمللی است و محصور به داخل نیست.
این مساحت جغرافیایی ویژه، ثروتی برای همه ملل شمرده میشود. روشن است که صرف ثبت زندگی آن منطقه در معرض انقراض در فهرست پروندههای فرهنگی بینالملل به معنای پایان کار حامیان آن نیست.
منطقه الاهوار(مجمع تالابها) در عراق در دهۀ ۹۰ میلادی از سوی رژیم وقت خشکانده شد و آثار، کارکردها و ویژگیهای آن از بین رفت و موجب آوارگی ساکنان آن شد و تالاب هورالعظیم به دلیل مجاورت با آن منطقه تحت تاثیر قرار گرفت. از سال ۲۰۰۳ اقداماتی هر چند کند و سنگین برای بازگرداندن زندگی صورت گرفت.
در پایان پرسشی ذهنمان را درگیر میکند، کی تصمیمگیرندگان در سطح کلان به معضل تالاب هورالعظیم که به سبب سازههای بشری روز به روز کوچکتر و کوچکتر میشودپی خواهند برد و چه زمانی سخن و وعدههای داده شده برای مراقبت از پیکر نیمهجان و بیمار هور اجرا مي شود ؟