زنگ خطری که اینقدر نواخته که ظاهرا صدای گوشخراشش به نغمه روزمره بسیاری‌ از ما تبدیل شده و به این ترتیب، «روزمرگی» این دست سانحه‌ها (بخوانید فاجعه‌ها)، مانعی برای جلوگیری از شکل‌گیری واکنشی درخور پدیدار ساخته است...

"> آقایان، نجات جان تدبیر می‌خواهد نه برخورد !
شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۹۵۷
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۹

زنگ خطری که اینقدر نواخته که ظاهرا صدای گوشخراشش به نغمه روزمره بسیاری‌ از ما تبدیل شده و به این ترتیب، «روزمرگی» این دست سانحه‌ها (بخوانید فاجعه‌ها)، مانعی برای جلوگیری از شکل‌گیری واکنشی درخور پدیدار ساخته است...

شوشان : تلخی سانحه دلخراش واژگونی اتوبوس حامل دانش‌آموزان بروجنی به اندازه‌ای زیاد بود که تا مدت‌ها کام بسیاری شیرین نخواهد شد؛ به ویژه خانواده‌های داغدار این عزیزان که جا دارد، در آغاز خدمت ایشان تسلیت عرض کرده و برای آمرزش عزیزانشان به درگاه خداوند منان دست دراز کنیم.

به گزارش شوشان به نقل از تابناک، بر جای ماندن آمار 115 کشته و زخمی تنها در پنج تصادف جاده‌ای، آمار دردناکی است که زنگ خطر آن مدت‌هاست به گوش می‌رسد؛ زنگ خطری که اینقدر نواخته که ظاهرا صدای گوشخراشش به نغمه روزمره بسیاری‌ از ما تبدیل شده و به این ترتیب، «روزمرگی» این دست سانحه‌ها (بخوانید فاجعه‌ها)، مانعی برای جلوگیری از شکل‌گیری واکنشی درخور پدیدار ساخته، ولی به ظاهر این بار ماجرا دردناک‌تر از همیشه است.

اما ماجرا هنگامی ویژه‌تر جلوه می‌کند که بدانیم در واژگونی یک اتوبوس حامل دانش آموزان بروجنی در راه بازگشت از اردوهای راهیان نور، در حد فاصل دهدز به لردگان، بیست و شش تن جان به جان آفرین تسلیم کرده و هجده تن دیگر مصدوم شدند که در این بین خبر می‌رسد یکی از ایشان در کماست و برخی دیگر از ایشان، شرایط سختی دارند.

سانحه به اندازه‌ای شوک‌آور است که به سرعت با واکنش مسئولان رده‌های گوناگون روبه‌رو می‌شود، تا جایی که سران سه قوه در پیام تسلیت‌های جدا‌گانه‌‌ای به آن واکنش نشان داده و سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس هم از برگزاری نشست فوق‌العاده با حضور وزیر آموزش و پرورش در روز یکشنبه خبر می‌دهد و افزون بر ایشان، سرپرست سازمان بسیج دانش‌آموزی، ستاد راهیان نور چهارمحال و بختیاری و احتمالا بسیاری دیگر از مسئولان کشوری و استانی مراتب تأثر و تألم خود را از این رخداد تلخ اعلام می‌کنند.

بدین ترتیب در شرایطی که فرمانده پلیس راه خوزستان در اظهارنظری کارشناسی، علت بروز حادثه را تخلف از سرعت مطمئنه، لغزندگی جاده و ناتوانی راننده در کنترل خودرو بیان می‌دارد، واکنش‌هایی از نوع برگزاری نشست فوق‌العاده در مجلس بروز کرده و رییس قوه مقننه ضمن تسلیت گویی این مصیبت، با تأکید بر ضرورت بررسی دلایل وقوع این تصادف، از لزوم برخورد قانونی در صورت وقوع هر گونه کوتاهی سخن رانده و در عین حال، رییس قوه قضاییه هم در حاشیه پیام تسلیتش، رییس کل دادگستری استان‌ خوزستان را مأمور رسیدگی فوری به این رویداد کرده و خطاب به وی می‌نویسد: «نسبت به بررسی علل وقوع این حادثه جانگداز، اقدام و پیگیری‌های قضایی لازم را به سرعت به عمل آورده و نتیجه به اطلاع اینجانب برسد».

این حادثه در ساعت 20:10 جمعه شب و در کیلومتر 185 محور ایذه به لردگان رخ داده است؛ اینجاست که وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش جمعی از خبرنگاران به گفتن جمله «از مسئولانش بپرسید» بسنده کرده و سرپرست سازمان بسیج دانش آموزی کشور در تشریح دلایل این سانحه، از ضوابط بسیار سخت‌گیرانه سازمان متبوعشان در حوزه مسائل ایمنی خبر داده و در عین حال که به بازرسی مستمر در اجرای بهتر این ضوابط تأکید داشته و شاهد ماجرا را حضور معاون بازرسی سپاه شهرستان بروجن در اتوبوس سانحه دیده ذکر می‌کند، از نو بودن اتوبوس و مجهز بودن آن به دو راننده بنا بر استاندارد سخن گفته و اصلی‌ترین دلیل حادثه را لغزندگی حاصل از بارش باران ارزیابی می‌کند.

بلبشویی از اظهارنظرهای عجیب و غریب که ظاهرا همگی تنها بر محور این حادثه شکل گرفته‌اند؛ نه در هیچ کدام نشانه‌ای از نگاه کلی‌تر به مقوله تصادفات جاده‌ای و آسیب‌های بی‌شمار آن به چشم می‌خورد و نه حتی رویکردی پیشگیرانه از تکرار رویدادهای مرارت‌بار مشابه معرفی می‌کند، چراکه بیشتر برگرفته از برانگیختگی احساسات بوده و به همان سرعتی که بروز می‌یابد، فروکش کرده و به فراموشی می‌رود.

نمونه‌هایی از این دست واکنش‌ها بسیار است؛ از سوانح متعدد هوایی گرفته تا رخدادهای کم نظیری مانند آنچه در پایان برنامه فلان مجری کودک در یکی از شهرستان‌ها رخ داد؛ رخدادهایی که موجی از ناراحتی به همراه می‌آورند، ولی در پایان، کمتر مقصری به خود می‌بینند و حتی منجر به اصلاح رویه‌های نادرست قبلی هم نمی‌شوند تا دوباره و شاید چندباره از جای دیگری سر برآورده و با داغ دیگری، تازه شوند.

به عبارتی بهتر، صدور پیام تسلیت‌های متعدد و تشکیل کمیته‌های حقیقت‌یاب، هنگامی کارساز است که منجر به اندیشیدن تدبیر پیش‌گیرانه‌ای در آینده شود، نه اینکه در اندازه برخورد با مقصران احتمالی نوید داده شده و گاه به برخورد با چند عنصر جزئیی در ماجرا محدود مانده و گاه حتی در رسیدن به این سطح هم درماند!

اینجاست که شاید بد نباشد، جدا از هر گونه بحث حاشیه‌ای، خطاب به همه مسئولانی که به این مصیبت وارده واکنش نشان دادند و حتی آنهایی که همین زحمت را هم متقبل نشدند (!) تکرار هر روزه رخدادهایی از این دست را یادآوری کرده و از نادیده گرفتن ساده‌ترین اصول ایمنی گلایه کنیم؛ گلایه کنیم که چگونه ممکن است یک اتوبوس حامل 44 سرنشین باشد؟ یا چگونه ممکن است که یکی از آیتم‌های شرکت‌های اتوبوس ساز، «امکان چیدمان صندلی مطابق نظر مشتری» باشد؟ یا چگونه می‌شود اتوبوس بین شهری که موظف به ساعت زدن است، از سرعت مطمئنه سرپیچی کند یا چرا حضور مسئول کاروان در اتوبوس مانع از رخ دادن تخلف نمی‌شود؟ یا مسئول آموزش این موارد به دانش‌آموزانی که قرار است در آینده سکاندار شوند، کیست؟ یا ... .

اصلا چطور است که این پرسش‌ها را با یک پرسش مهمتر آغاز کنیم: هنگامی که مسئولان به فکر برخورد با مقصران احتمالی باشند، چه کسی باید پیشگیری از تکرار رخدادها را عهده‌دار شود؟!

 


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار