احسان محمدی_ تیم ملی فوتبال ایران در دومین مسابقه دور مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه در شهر شن یانگ مقابل چین به تساوی صفر-صفر رسید. آنچه می خوانید ده نکته پیرامون این مسابقه است:
1- ما از چین ترسیده بودیم، آنها از ما وحشت داشتند. مثل نبرد شیر با اژدها. هر دو تیم بیشتر غرش می کردند تا حمله. آنچه از چین در مقابل کره جنوبی به ویژه در نیمه دوم دیده بودیم تناسبی با این تیم رنگ پریده، عجول، دستپاچه و از هم گسیخته نداشت. ایران البته به روال معلوم بازی کرد.
2- اگر قرار است از راه سانتر کردن و پرتاب اوت دستی به گل برسیم- سیستمی که سالها در ایران به علی اصغری شهرت داشت- چرا خسرو حیدری و حنیف عمران زاده یا حتی علی دایی و علی علیزاده را به تیم ملی دعوت نکرده ایم؟! این یکی از ساده ترین و البته گزنده ترین نقدهایی است که به تیم ملی فوتبال در فضای مجازی وارد کرده اند.
3- از چین یک امتیاز شیرین به دست آوردیم و حالا با چهار امتیاز پائین تر از ازبکستان شش امتیازی در رتبه دوم جدول قرار داریم. کارلوس کی روش اهل محاسبه است: حداکثر امتیاز در تهران، حداقل امتیاز در خانه حریف هم می تواند باعث صعود تیم ایران از این گروه شود. این محاسباتی است که کی روش با آنها می خوابد و بیدار می شود.
4- کیفیت زمین چین افتضاح بود. در این تردیدی نیست که چمن چیزی نبود که انتظارش را داشتیم. بیشتر شبیه جنس های درجه چندم شان بود که توی بازار ما می ریزند اما آیا مشکل فقط چمن بود؟ یعنی اگر زمین چمن مخمل بود ما تیکی تاکا اجرا می کردیم؟ خودمان در ایران چند زمین استاندارد درجه یک داریم که این همه به این مسائل بند می کنیم؟
5- در چند روز گذشته مردم، کارشناسان و رسانه ها سه داور سریلانکایی بازی ایران بازی – قطر را تا سرحد هانیبال لکتر شخصیت خون آشام سری رمانهای دلهرهآور توماس هریس تقلیل دادند. اما ادهم ماخادمه داور اردنی دیروز در دقیقه 86 به اذعان اکثر کارشناسان داوری، ضربه جلال حسینی به مهاجم چین را پنالتی اعلام کند و نکرد. فقط تصور کنید این اتفاق روی دروازه چین رخ می داد و مدافع چین به همین سبک سردار آزمون را سرنگون می کرد، آن وقت مضمون کوک نمی کردیم که قطری ها به داور اردن رشوه داده اند و عرب های خلیج فارس می خواهند سر ما را ببرند و توطئه بود و حق ما را خوردند و ... اما الان رویمان را آن طرف می کنیم و می گوئیم اشتباه داوری جزئی از فوتبال است و ان شالله گربه بود!
6- مسعود شجاعی دیروز به قربانی درجه یک تیم ملی تبدیل شد. دستمایه شوخی های توئیتری. اینکه او کنار رضا نعلچگر، محمد مایلی کهن، استاد اسدی، کریم باقری، جواد نکونام هم بازی کرده و حتی از حشمت مهاجرانی هم پیرتر است! از او مدتهاست بازی درخشانی ندیده ایم. کی روش ولی دوستش دارد و گاهی همین کافی است. زمانی برانکو ایوانکوویچ هم شیفته ناجی بداوی و سید محمد علوی و جلال کاملی مفرد بود. هر مربی پسران محبوب خودش را دارد. شجاعی از همه بدتر نبود. در تیم ملی ایران دیروز تقریباً همه - به جز مدافعان- معمولی بودند.
7- تیم ایران قادر به موقعیت سازی روی دروازه حریفان نیست. برای همین بازی اش به دل نمی نشیند. این تیم محبوب ماست. عاشقش هستیم اما برای گل زدن باید روی دروازه تیم حریف یورش برد. همیشه که دروازه بان آنها پاس گل نمی دهد!
8- پژمان منتظری مصدوم شد اما سیدجلال حسینی به خوبی جای او را پر کرد. ایران در سازماندهی دفاعی تیم بسیار خوبی است. اشکان دژاگه مصدوم بود اما هیچکس نتوانست جای او را در زمین پر کند. تیم ملی ایران بدون اشکان انگار قادر به فشار آوردن به حریفان نیست. پاشنه آشیل کی روش شاید درست همین جا باشد. فقدان یک بازیساز مثل محرم نویدکیا، مثل مجتبی جباری و حتی مثل محسن مسلمان. این آخری مرتکب چه قتلی شده که به تیم ملی دعوت نمی شود؟
9- کی روش در نشست مطبوعاتی مثل همیشه بود. او اشاره کرد که تیمش به خاطر دفاع منسجم چین بعد از 20-30 بازی موفق به گلزنی نشده است. آخرین تیمی که ایران نتوانست دروازه اش را باز کند، آرژانتین بود. مهمترین نکته مثبت نشست مطبوعاتی دیروز حمله نکردن سرمربی تیم ملی به دشمنان فرضی و واقعی اش بود.
10- فوتبال بالا و پائین دارد. دیشب پرتغال قهرمان یورو هم به سوئیس باخت. 2-0. یونان هم یکی چند شب پیش هلند را بُرد. فرانسه نایب قهرمان یورو هم نتوانست از پس بلاروس برآید. باید منتظر نتایج غافلگیرکننده هم باشیم و البته یادمان نرود که شانس همیشه به ما لبخند نمی زند.