شوشان / صادق سامانی
در قرن اخیر جامعه بشری با عوامل زیستی و جمعیتی بسیاری روبرو شده است که همگی آنها بر رشد و کاهش جمعیت در مناطق مختلف تاثیر گذار بوده اند، رشد جمعیت و به تناوب آن مهاجرت و کاهش جمعیت به یک معضل و آسیب برای حکومت ها تبدیل شده است که این معضل در گرو عوامل مختلف اجتماعی بوجود آمده است.
مقوله "مهاجرت" در ایران و خصوصا در استان خوزستان، از وضع بغرنجی و نگران کننده ای خبر میدهد، آمار تکاندهنده مهاجرت از استان خوزستان و یا " مهاجر فرستی" به سایر استان ها به یک معضل اساسی برای مردم و مسولین استان خوزستان تبدیل شده است.
طبق نظر کارشناسان میزان زیادی از مهاجرت مردم استان خوزستان به استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری و البرز، روی میدهد و این چند استان هر سال پذیرای کوچ بسیاری از خانواده های خوزستانی میباشد، میزان "مهاجرت فرستی" از استان خوزستان به شهرهایی انجام میشود که از نظر بافت فرهنگی و اجتماعی،رابطه نزدیکی دارند.
حال در پی مهاجرت بیش از اندازه مردم استان به سایر شهرها که بازخورد منفی از نظر جمعیتی و رشد و توسعه نیروی انسانی برای استان در می دارد میبایست به دلایل و چرا های زیادی در این مورد برسیم! که چگونه این استان با وجود بسیاری از منابع صنعتی، مردم رغبت و میل به ماندن ندارند و سودای هجرت و راه نجات را در خروج از استان میدانند.
"خشکسالی و پدیده بارش کم باران، گرمای طاقت فرسا که ماه های زیادی از سال را با خود درگیر است، وجود آلوده گی ناشی از کارخانه ها و مراکز صنعتی" از عواملی هستند که در مهاجرت نقش بسزایی را داشتند.وجود عواملی همچون نبود فضای مناسب برای بروز استعدادها و زمینه برای اشتغال سازی و سرمایه گذاری نیز بی تاثیر نبودند و عدم اشتغال و کار برای مردم بومی منطقه، راهی جز مهاجرت را در پی نداشته است.
میزان "مهاجر فرستی" استان به سایر استانها دارای تبعات منفی از نظر اجتماعی است برای دولتمردان استانی، به نقطه منفی برای کارنامه مدیریتی و عملکردی آنها تبدیل شده است، بطوریکه تاکنون نتوانستند به پیدا کردن راه حل و رهایی از این آسیب دست پیدا کنند و جمع بندی واحدی بر کاهش مهاجرت از استان برسند.
دولتمردان و اتخاذ کننده گان سیاست جمعیتی میتوانند برای رهایی این معضل به راه کارهای ذیل فکر کنند؛
1.استفاده از اساتید علوم مختلف همچون علوم انسانی اعم از جامعه شناسی و مردم شناسی و بوم شناسی، علوم ارتباطات... ، کارشناسان حوزه علوم انسانی با تکیه بر علم و تکنیک های علمی کمک قابل توجهی به پیدا کردن راهکارها و خروج از آسیب ها میکنند، کارشناسان علوم انسانی بر رفتارهای اجتماعی و فرهنگی شناخت خوبی دارند و با آگاهی بر رفتارهای جامعه میتواند بر آسیب ها تمرکز کنند.
2.انتقال صنعت های آلوده ساز و آلوده کننده از سطح و کنار شهرها به خارج از شهرها،هر چند طرح انتقال صنایع، هزینه ساز و متحمل مخارج مالی زیاد است ولی در برآوردهای زیست محیطی و آسوده گی مردم از هوای پاک و سالم و کاهش میزان مهاجرت به سایر استانها، میتواند حائر اهمیت و مهم باشد.بخشی از هوای آلوده استان مربوط به صنایع و معادن نزدیک به شهرهاست که موجب شرایط نامطبوع زیستی برای مردم شده است.
3.وجود بستر و فضای مناسب اشتغال، استان خوزستان در نرخ آمار بیکاری جزء استانهای اول است و جای تاسف دارد با وجود منابع غنی، از بیکاری و عدم اشتغال رنج میبریم، عدم وجود کار مناسب، بسیاری از خانواده ها را مجبور به ترک استان و عزیمت به استانهای دیگر میکند که همواره این مهاجرت موجب تلف شدن نیروی انسانی و هدر رفتن هزینه های متحمل شده برای کادر سازی نیروی انسانی برای توسعه استان میشود.شاخص و پتانسیل نیروی انسانی از اصلی ترین معیارهای رشد جوامع است که اگر به نحو مناسب استفاده نشود موجب تحلیل و هدر رفت میشود.
خوزستان"مهاجر فرست" به سایر استانها نیازمند گردهمایی و همت مسولین و ورود نهادهای مردمی برای فرهنگ سازی و کاهش سیل مهاجرت است، فرصت سوزی و گذشت زمان در نزد مسولین امر اگر به همین شکل ادامه پیدا کند و چاره سازی برای برون رفت از این وضعیت پیدا نشود به آمار تکاندهنده افول جمعیتی خواهیم رسید که نقطه خوبی در کارنامه مسولین ذیربط نخواهد بود و تاثیرات مخرب روحی و روانی در اثر مهاجرت در پی خواهد داشت، وجود استان خوزستان در رتبه های اول مهاجرت به سایر استانها، زنگ خطری برای مسولین و مردم است.
دلمون به چه چیزه استانمون خوش باشه که ماندگار بشیم ؟؟؟از لاحاض شغلی هم که بگیم،شرکت نفت هم استخدام غیر بومی میکند پس فقط آلودگی مال ما باشه حالش مال دیگران.