برای یک ملتی که در مقابل طغیان و ظلم قیام کرده همین است که مردم احساس کنند که در سرنوشت خودشان دخالت دارند...
شوشان/ ولیالله شجاعپوریان
«صدبار گفتم که مسئله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است. خداوند حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید با این مردم مشورت کن. به اینها شخصیت بده؛ بدانند که مسئولیت دارند، متکی به شخص رهبر نباشند.»
عبارات پیش گفته بخشی از سخنان مرحوم آیتالله طالقانی در نماز جمعه تهران در اهمیت شوراها است. نگاه «شورا محوری» در پایه و مایهای بوده است که وی را طراح راهاندازی شورا در مدیریت مردمی در جمهوری اسلامی شمردهاند. افزون بر آیات و روایات متعدد پیرامون شورا، در قانون اساسی به عنوان منشور و سند اصلی جمهوری اسلامی در اصول فراوانی به سازوکار شوراها اشاره رفته است که در این باره کتابها، مقالات و گفتارهای فراوان تولید و عرضه شدهاند. در این نوشتار کوتاه به شورا و چالش جدیدی که در ابرشهر تهران رخ داده است، اشارهای گذرا می کنم و آن جایگاه بر زمین مانده نظارت این نهاد توسط برخی از اعضای شورا است و این در حالی است که یکی از کارکردهای ویژه شورا بر اساس قوانین موضوعه کشور و شوراها، بُعد نظارتی این نهاد است.
این جمع که از دل پایتخت تا دورترین روستاهای کشور انتخاب می شود تا نظرات مردم به عنوان ولی نعمت انقلاب و کشور در نحوه مدیریت محل زندگیشان اعمال شده و البته از خودکامگی مدیریت اجرایی شهرها و روستاها جلوگیری شود. این نهاد مردمی اگرچه پس از دورهای تاخیر در دوره اصلاحات جان دوبارهای یافت، در حقیقت یکی از شعارهای مردمسالارانه انقلاب اسلامی ایران بود؛ اما بدون تردید یادگار روحانی روشنضمیری بود که از فردای پیروزی انقلاب نگران اداره کشور به نفع مردم و جلوگیری از استبداد مدیران سیاسی و اجرایی کشور بود.
در نگاه طالقانی پیام انقلاب و پیام قرآن، پیام شوراها بود: «برای یک ملتی که در مقابل طغیان و ظلم قیام کرده همین است که مردم احساس کنند که در سرنوشت خودشان دخالت دارند.»
آیتالله طالقانی هم در مقام یک رجل سیاسی خسته از دیکتاتوری تصمیمات یک نفره و هم از جایگاه یک فقیه «شورا» را راهی برای انفاذ خواست مردم در ارکان حکومت از بالا تا پایین و از پایتخت تا دورترین روستاها میدانست.
اگرچه بیست سالی طول کشید تا این سخنان آیتالله طالقانی شنیده شود و مردم شهرها و روستاها به حق خود برای اداره جامعه واقف شوند و بر اعمال آن اصرار بورزند، اما در این مدت این نهاد نظارتی مهم از آسیبها مصون نبوده است.
مهمترین آسیب این نهاد فقدان اختیارات و اقتدار لازم برای پیشبرد ماموریت و اهداف تعریف شده برای آن است.
سوگمندانه به رغم همه شعارها، قوانینی متمم در زمینه کارکرد شورا و پاسخگو کردن مدیران شهری و کشوری در برابر آنان وجود ندارد. در حوزه نظارت نیز شوراها از اختیارات موسعی برخوردار نیستند و تیغ آنان بسیار کند است. اگر شورا به شهرداری تذکر دهد، شهردار میتواند گریزگاههای فرار از پاسخگویی را پیدا کند. طرح تحقیق و تفحص که یک ابزار نظارتی قوی در پارلمان ملی است از وضعیت مبهمی در شورا برخوردار است و به جز در آییننامه داخلی اجرایی شورای اسلامی دوره اول تهران در هیچ کدام از قوانین موضوعه درباره شورا نامی از حق تحقیق و تفحص شورا به میان نیامده است.
همچنین برای انتخاب شهردار حداکثر نسبی یعنی نصف به علاوه یک کفایت میکند، اما برای عزل شهردار نیاز به دو سوم آرای اعضای شوراست. نکات پیش گفته و موارد بیشتری اقتضا میکند که یک بازنگری در زمینه قوانین و مقررات و آییننامههای شورا صورت گیرد و متناسب با این جایگاه رفیع به وضع «قانون جامع وظایف و اختیارات شورا» پرداخت.