امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
تغيير ناگهاني هوا در پائيز، هميشه باعث بيماريهايي چون سرماخوردگي ميشود، اما تصور کنيد در اين روزهاي پائيزي کسي زير بار اين واقعيت که بايد مريضياش را درمان کند نميرود و از اساس، قبول ندارد که بيمار است! و اين قبيل توصيهها را «سياهنمايي» بداند!
به نظر شما، آيا رفتار اين قبيل افراد، منطقي و عقلاني است؟! يک معلم واقعي، وظيفه دارد که در پايان هر دوره آموزشي، از شاگردان امتحان بگيرد و نمره اکتسابي هر شاگردي را- بدون ملاحظهاي مثبت و منفي- اعلام کند؛ اما تصور کنيد دوستان و آشنايان شاگردي نخواهند واقعيت را بپذيرند و نمره پائين کسب شده توسط او را که از طرف معلم، فقط اعلام شده، «سياهنمايي» معلم بدانند!
حکايت روزنامهنگاري در اين مرز و بوم اما کمي تا قسمتي متفاوت است. گاهي انعکاس واقعيتهايي اجتماعي، سياسي يا اقتصادي که به مثابه بيماري، جامعه را تهديد ميکند، «سياهنمايي» ناميده و تلقي ميشود و اصلن هم عجيب نيست. گاهي راهنمايي دلسوزانه که با تصورات و تخيلات بعضي مسوولان تطابق ندارد و بر اساس شناخت و تجربهاي است که آنها ندارند، «سياه نمايي» دانسته ميشود که ميتواند هزينههايي را هم براي گويندهاش به دنبال داشته باشد و اصلا هم تعجب برانگيز نيست! و زماني، رسانهاي تنها به خاطر اعلام نمرهاي که مدير يا مديراني از مردم دريافت کردهاند و متاسفانه نمره پائيني است، متهم به «سياهنمايي» ميشوند و باز هم اين موضوع کاملا طبيعي جلوه ميکند.
روزگاري واکسيناسيون با بدبختي انجام ميگرفت و خيليها به آن سوءظن داشتند اما امروز ما به روانپزشکاني که فرهنگ واکسيناسيون را در ايران جا انداختند درود ميفرستيم. بيشک مطبوعات و رسانههاي مستقل نيز بايد بنابر رسالت خويش، به راهي که در پيش گرفتهاند، ادامه دهند و از توهم «سياهنمايي» نترسند تا روزي برسد که فرهنگ نقدپذيري هم انشاءالله فراگير شود و مطمئنا در آن روز، از رسانههاي مستقل امروز به نيکي ياد خواهد شد.