کدام ارگان باید پاسخگو باشد

در همین شهر اهواز بالای دو هزار بنگاه معاملات ملکی یا به قول خودشان مشاور املاک مثل قارچ سر از زمین براورده و گروه گثیری را به خاک نشانده و جماعت اندکی از اعوان و انصارشان به عرش کشانده اند. با واکاوی های صورت گرفته می توان این بنگاه ها را به سه دسته تقسیم کرد: 1- گروهی که مجوز قانونی دارند و سالهاست که مشغول فعالیت هستند. 2- گروه دوم: خلاف کارهایی هستند که چون دارای سوء سابقه اند و نمی توانند شخصاً مجوز این کار را بگیرند از وجود افراد دیگری استفاده کرده اما در واقع شخص شخیصشان مدیر و همه کاره بنگاه می باشند. 3- گروه سوم کسانی هستند که از این آشفته بازار بدون داشتن جواز کسب دارو دکانی به هم زده و خلق الله را با انواع و اقسام مکر و حیله و قسم سرکیسه کرده و به مصداق از این ستون تا آن ستون فرج است. هزاران کلاه برداری کرده چون با آن کوره سوادش می فهمد که فعلا خبری از غربال کردن و نظارتی نیست و تا سر وقتش بیایند بارخود را بسته و چه خانواده هایی به امید داشتن سرپناهی با لطایف الحمیل به خاک سیاه نشانده اند . جالب است بدانید که می دانید، ما نیفست این حرفه که بعضی ها سلیقه به خرج داده و با خوشنویسی چند مورد را تحریر کرده و قاب گرفته اند.

-1 در معامله ی دیگران دخالت نکنید. 2- کمیسیون (دلالی) از دو طرف گرفته می شود. 3- در این مکان اصلا قسم نخورید به ویژه به حضرت عباس سوگند نخورید!!! 4- پشیمانی باعث استرداد وجه کمیسیون نمی شود و... موارد دیگر که تفسیر اصول لایتغیر بنگاه را به خوانندگان فهیم واگذار می کنم. با این اوصاف در شهرک دانشگاه (فقط خیابان اصلی) ده دوازده بنگاه مشغول فعالیت هستند که در واقع یک باند مافیایی تشکیل شده که اگر ملکی را به قصد فروش به اولین بنگاه که سفارش دهی پایت را که از آنجا بیرون گذاشتی مابقی بنگاه ها با یک تلفن مطلع شده و آنچنان قیمتی روی ملک تثبیت می کنند که زیر قیمت آن را به خریداری صوری اما در واقع صاحب بنگاه با ترفندهای ویژه ی این حرفه ملک را از چنگت بیرون آورده و بعد از مدت کوتاهی متوجه می شوی که چه کلاه گشادی سرت رفته و چگونه انچه را که سالیان متمادی در راهش رنج تحمل کرده بودی با شعبده بازی وکاشتن ریحان بی گل از آن محرومت کرده اند.

باری باند متصل به هم شهرک دانشگاه هم از کمیسیون کذایی بهره برده و هم اینکه در اکثر معاملات خریدار واقعی خودشان هستند. در انتهای شهرک هنوز خبری از تجاری شدن نبود، فردی که به میمنت انتخاب یکی از نمایندگان مجلس از معلمی به شهرداری منتقل شد فقط یک فقره از برکت همین ارتباطات 6 دهنه مغازه را ساخت و ساز کرد که طولی نکشید کاربری ها تغییر کرده و به تجاری تبدیل گردید. حال جای سوال باقی است که آیا این 6 دهنه مغازه کاملا با معیارهای قانونی وفق دارد یا خیر.

واقعا زدگی با مستاجرها و کسانی که سالی یک بار کوچ اجباری می کنند گرانی سرسام آور کرایه ها که بخشی از آن ناشی از سیاست بنگاه داران می باشد به جهنمی تبدیل شده که فقط کسانی این درد را لمس می کنند که خود گرفتار این معضل باشند.

در پایان مسئولین محترم و مدیرانی که این مهم در حیطه ی وظیفه آنهاست می طلبد کاری کنند ، کارستان. سوگند یاد می کنم هر ارگان و شخصیتی که اراده ساماندهی این امر را به طور جدی و اساسی و به دور از اغماض و چشم پوشی به سرانجام برساند. تاریخ برگی زرین بنام آنکس و یا ارگان اختصاص داده و برترین یادگار زندگی را از آن خود خواهد کرد. زیرا رضایت مردم رنجدیده را در پی خواهد داشت و به تبع آن رضایت پروردگار یکتا.