شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۱۷۴۷
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۴
نوشتاری از حسن دهقانی / بازدید استاندار خوزستان از انجمن سینمای جوانان اهواز
عقربه‌های ساعت همه را کلافه کرده‌اند. گرمای هوا بیداد می‌کند. همه منتظرند، کسی قرار است بیاید که تاکنون نیامده...




شوشان/ حسن دهقانی
 

سکانس یک – روز –  بیرونی

عقربه‌های ساعت همه را کلافه کرده‌اند. گرمای هوا بیداد می‌کند. همه منتظرند، کسی قرار است بیاید که تاکنون نیامده، قبل از او هم نیامده بودند. 30 سال است کسی پایش را اینجا نگذاشته، شور و هیجان در اتاق‌ها موج می‌زند، وقتی آمد به او چه بگوییم؟ چه خواسته‌هایی را مطرح کنیم؟ چه کسی صحبت می‌کند؟ عده‌ای در دفتر مدیریت نشسته‌اند، گروهی در کتابخانه، جمعی در کلاس آموزش و عده‌ای در سالن همایش. حدود 40 – 50 نفری می‌شوند که دعوت‌شده‌اند به این جلسه. قنواتی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، چنانی معاونت هنری و سینمایی ارشاد استان و منصوری چهره شناخته‌شده‌ای که علاقه وی به حوزه‌های هنری و اجتماعی بر کسی پوشیده نیست، قرارمان با میهمان ساعت 19 بود اما با دو ساعت و نیم تأخیر می‌آید. میزبان به استقبال مردی می‌رود که مهم‌ترین مشخصه‌اش نسبت به دیگر استانداران قبلی نوع لباس پوشیدن، جوان بودن، پرکاری، اهل گفتگو و تعامل است.

سکانس دو – روز - بیرونی

موزه هنرهای معاصر اهواز در بلوار ساحلی جنب فروشگاه رفاه، روزگاری برو و بیایی داشت اما امروز قسمتی از آن همان، موزه مانده، بخشی رستوران و کافی‌شاپ شده، در قسمتی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اهواز را مستقر کردند و گوشه‌ای را نیز به انجمن سینمای جوانان اهواز دادند که با پارتیشن‌بندی، اتاق‌های مدیریت، کتابخانه، آموزش و تدوین فیلم از هم جداشده‌اند. سالن کوچکی را هم اختصاص داده‌اند به نمایش فیلم. این مکان دو سالی است که در اختیار آن‌ها است. فضایی کوچک که بچه‌ها به همین قانع هستند ولی برای انجمنی که بزرگانی را تحویل فرهنگ و سینمای ایران داده، اینجا مانند قفسی است که عقاب‌های تیزبین و ریزبین را در خودش محبوس کرده است.

سکانس سه – شب - داخلی

ساعت 21:30 استاندار از ماشین پیاده می‌شود و پله‌هایی که روبه روی رستوران هستند را یکی‌یکی نشمرده پایین می‌آید. به رستوران نمی‌رود، سمت چپ هم نمی‌رود، برخلاف عقیده‌اش، سمت راست را نشانش می‌دهند. قنواتی، چنانی، منصوری، سیادت و گروهی دیگر از پیشکسوتان و جوانان انجمن سینمای جوانان اهواز به استقبال شریعتی می‌آیند و استاندار را تا دفتر مدیریت همراهی می‌کنند. چنددقیقه‌ای می‌نشیند. قنواتی از سابقه انجمن و فعالیت‌هایش می‌گوید: «انجمن سینمای جوان در استان خوزستان در شهرهای اهواز، آبادان و دزفول شعبه دارد و قرار است دفاتر انجمن در آینده نزدیک در شهرهای بهبهان، ماهشهر و مسجدسلیمان افتتاح شوند.»

قنواتی این را هم گفت که: «دو سال پیاپی است که انجمن سینمای جوانان اهواز در بخش آموزش در کشور جزو بهترین ها بوده و بچه‌های انجمن در خیلی از جشنواره‌های داخلی و خارجی مقام‌های خوبی کسب کرده‌اند و مستندهای بسیار ارزشمندی نیز توسط آنان تهیه و تولیدشده است.»

قنواتی که استاندار را مشتاق می‌بیند صحبت‌هایش را ادامه می‌دهد و می‌گوید: «30 سال است که هیچ استانداری پایش به انجمن باز نشده و حضور حضرت‌عالی برای بچه‌ها قوت قلب و امید به برداشتن گام‌های مهم با حمایت‌های مالی و معنوی جنابعالی است.»

رضا سیادت مدیر انجمن سینمای جوانان اهواز نیز که از مدیران جوان، خوش‌رو، کم‌حرف و خلاق است در سخنانی گفت: سالانه حدود 200-300 نفر در انجمن آموزش‌های مربوط به حوزه فیلم‌سازی و عکاسی را می‌بینند و همین جوان‌ها مستندهای بسیار خوبی در حوزه‌های آسیب‌های اجتماعی، میراث ناملموس، اقوام و ... تولید کرده‌اند که امیدواریم حضور شما موجب شود تا موضوعاتی که از دیدگاه شخص اول اجرایی استان مهم هستند توسط فیلم‌سازان و از دیدگاه هنرمندان گرفته و متناسب با آن‌ها فیلم بسازند.

شریعتی سراپا گوش می‌شود و حرف‌های قنواتی و سیادت را به خاطر می‌سپارد. مهره‌های تسبیح از آغاز صحبت‌های قنواتی و سیادت از حرکت ایستاده‌اند و در دستان شریعتی آرام‌گرفته‌اند.

جلسه داخلی به پایان می‌رسد و میزبان، میهمان را به تماشای فیلمی با موضوع سینما دعوت می‌کند. شریعتی می‌گوید: «جلسه اربعین حسینی دارم و باید زودتر به استانداری بروم.» اما اصرار میزبان وی را به تماشای فیلم سینما آزادی می‌نشاند.

سکانس چهار– شب - داخلی

میهمان و میزبان دفتر مدیریت انجمن را ترک می‌کنند و چند قدم آن‌طرف تر وارد سالن نمایش می‌شوند. چهار، سه، دو، یک و فیلمی به نام سینما آزادی ساخته‌ی مهدی طرفی از تولیدات حوزه هنری استان خوزستان که به تاریخچه سینما در سوسنگرد می‌پردازد به نمایش درمی‌آید... چراغ‌ها خاموش شده‌اند و پرده سفید روشن.

مستند طرفی روایتی نوستالژیک از زندگی و مرگ سینما آزادی با مردم و برای مردم را نشان می‌دهد. فیلم‌ساز با خلاقیت و ظرافت هر چه تمام‌تر تقارن و هم‌زمانی مرگ سید طالب نقیب السادات مالک سینما و سینما آزادی استفاده کرده و روح سید را به‌عنوان راوی مستند به خاطره گویی واداشته است. خاطراتی که از عشق‌ها، امیدها، دلهره‌ها، جنگ، مقاومت، رشادت و سرانجام پیروزی مردم حکایت می‌کند. مستند سینما آزادی با نقبی به آداب ‌و رسوم مردم عرب ایرانی در مراسم عزاداری، عروسی و زندگی جاری خود مخاطبان زیادی را در داخل و خارج از کشور روی به روی صفحه نقره‌ای سینما نشانده است.

مهدی طرفی پیش‌ازاین تنها جایزه بزرگ (مروارید سیاه) بخش مستند پنجمین جشنواره بین‌المللی سینمایی ابوظبی را با همین مستند برای سینمای ایران به ارمغان آورد. بهترین فیلم بخش پرتره جشنواره پروین اعتصامی تهران، جایزه بهترین کارگردانی و تدوین از جشنواره فیلم بین‌المللی آسا تهران و جایزه بهترین فیلم مستند تحقیقی جشنواره جوان ایرانی از دیگر موفقیت‌های این مستندساز به شمار می‌آید. همچنین در مردادماه سال جاری این مستندساز خوزستانی به‌عنوان تنها نماینده سینمای مستند ایران موفق شد تندیس بهترین مستند اولین دوره جشنواره فیلم اسکاندیناوی که در شهر هلسینکی فنلاند برگزار شد را به وطن آورد. تندیس این جشنواره که Nordic Aurora Award یا «شفق قطبی نوردیک» نام دارد، برگرفته از اساطیر کهن مردم اسکاندیناوی است.

مستند سینما آزادی در کشورهای مختلفی نظیر سوئد، بلغارستان و امارات به نمایش درآمد و مورد استقبال بسیاری از بینندگان و منتقدین سینمایی قرار گرفت.

آخرین باری که استاندار به سینما رفت را نمی‌دانم، آخرین فیلمی هم را که دیده نمی‌دانم؛ اما یقیناً می‌دانم تماشای این فیلم با حضور 40 – 50- نفر از جوانان جویای نام در حوزه فیلم‌سازی یکی از بهترین خاطراتی خواهد بود که سال‌ها در ذهنش ماندگار می‌ماند.

فیلم که حدود 30 دقیقه بود، تمام می‌شود، چراغ‌ها روشن و مجری حمید آل حمودی به پشت میز خطابه می‌رود تا استاندار را برای بیان سخنرانی به جلوی حاضران دعوت کند.

شریعتی در آغاز صحبت‌هایش دو عید غدیر و قربان را تبریک می‌گوید و درحالی‌که همچنان مهره‌های تسبیح در مشتش آرام‌گرفته‌اند سخن خود را با این جمله آغاز کرد: «برای من مایه افتخار است که در جمع جوانان و هنرمندانی هستم که قابلیت‌ها و پتانسیل‌های بالایی دارند. حقیقتاً من از این‌همه توانایی اطلاعی نداشتم و برایم مایه خوشحالی و شادمانی است که امشب پنجره جدیدی به روی من به‌عنوان یک خدمتگزار گشوده شد.»

وی ادامه داد: دفاع از منافع استان با زبان هنر و فیلم هم در اذهان مسئولان و جامعه می‌تواند ماندگار شود و هم‌افق جدیدی برای بیان مسائل است.

شریعتی افزود: سینما به‌عنوان هنر هفتم شناخته می‌شود و علاوه بر این، یک رسانه اصلی و مؤثر است که بسیاری از اوقات بیشتر از خبر و نوشتار می‌تواند در مغز و تار و پود جامعه نفوذ و مطلبی را که مدنظر است به باور عمومی تبدیل کند.

وی اظهار داشت: من به‌عنوان شخص اول اجرایی استان دغدغه‌هایی ازجمله اشتغال، تولید اقتصادی، سلامت مردم، آب شرب، محیط‌زیست، آب و فاضلاب و... دارم که سوژه‌هایی برای ساختن فیلم‌های مستند هستند و هنرمندان با زبان خودشان می‌توانند از آن‌ها فیلم بسازند و ما را در ارائه گزارش‌های مستند به مسئولان ارشد کشور کمک کنند.

شریعتی خطاب به فیلم‌سازان انجمن سینمای جوان گفت: «زبان فیلم، ویژه، کارا و مؤثر است و ناخودآگاه انسان را به فکر فرومی‌برد و اثربخشی فعالیت‌های شما در جامعه فیلم‌هایی است که می‌سازید و مخاطب آن‌ها را می‌بیند و می‌پسندد.»

صحبت‌های شریعتی که تمام شد چند نفر از بچه‌های انجمن به نیابت از دیگران به بیان درخواست‌ها و مشکلاتشان پرداختند. یکی می‌گفت: ما در اینجا با حداقل امکانات فیلم می‌سازیم و ازلحاظ کیفیت آموزش در کشور مقام اول راداریم.

یکی دیگر گفت: انجمن می‌تواند به مسئولان دستگاه‌های اجرایی مشاوره بدهد و اعضای آن به‌عنوان ناظر کیفی می‌توانند در کنار روابط عمومی‌ها حضورداشته باشند.

یکی دیگر نیز گفت: می‌شود با مستندسازی نبض یک جامعه را گرفت زیرا مستندسازی راهگشا و حلال مشکلات است.

شاید تعداد دوستان هنرمند شریعتی از دوستان سیاستمدارش کمتر باشد اما یقیناً شنبه‌شب این معادله نامتوازن به هم‌ریخت و شریعتی که به قول خودش: اطلاعات هنری‌اش کم است به‌یک‌باره با حضور در انجمن سینمای جوانان اهواز دوستانی پیدا کرد که ارزش دوستی با آن‌ها از سیاستمداران اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. دوستانی که با زبان فیلم و عکس حقیقت را آن‌گونه که هست نشان می‌دهند نه آن‌گونه که دوست دارند و یا دیگران می‌پسندند. نه مثل برخی مسئولان که در جلسات آمار دستکاری‌شده ارائه می‌دهند؛ که مثلاً تورم در خوزستان این‌قدر است، بیکاری افزایش‌یافته، بنگاه‌های زودبازده ورشکسته شده‌اند، خسارات سیل به کشاورزان پرداخت نمی‌شود، آمار طلاق افزایش‌یافته و ازدواج کاهش، بودجه برق را به آب دادند و آب را برای کشاورزی می‌برند ...

 اعضای انجمن سینمای جوانان اهواز هنرمندانی هستند که خورشید را خورشید نشان می‌دهند و سیاهی را سیاهی. کسانی که معضلات کوچک را بزرگ نمی‌کنند و معضلات بزرگ را کوچک. هنرمندانی که جای لانگ شات، مدیوم شات و کلوزآپ را عوض نمی‌کنند تا... هنرمندانی که زاویه دوربینشان آن چیزی نیست که مسئولان می‌پسندند بلکه آن چیزی است که جامعه در مقابل آن سرتعظیم فرود می‌آورد.

اینکه مسئولان و سیاستمداران سینما نمی‌روند، فیلم نمی‌بینند، دوست هنرمند ندارند را باید به فال نیک گرفت چون اگر هر مسئولی چند دوست هنرمند در رشته‌های مختلف داشت، نمی‌توانست آمارسازی بکند، دروغ بگوید، فیلم‌های تبلیغاتی صوری بسازد و...

سکانس پنج – شب - داخلی

صحبت‌های نمایندگان بچه‌های انجمن که تمام شد لفته منصوری دو پیشنهاد به استاندار می‌دهد که با استقبال وی و حاضران در جلسه همراه بود. اول اینکه استاندار پرداخت هزینه ساخت شش فیلم مستند هرکدام بااعتبار 25 میلیون تومان را متقبل شود و دیگر اینکه سینما آزادی سوسنگرد بازسازی شود؛ که استاندار گفت: «با این شش پیشنهاد موافقم و بحث سینما آزادی را نیز آقای قنواتی برایش راه‌حلی پیشنهاد بدهد. همچنین برای تداوم چنین جلساتی و استفاده از ظرفیت انجمن سینمای جوانان "شورای مشورتی" تشکیل شود و هر یک یا دو ماه جلساتی به میزبانی استانداری یا انجمن برگزار گردد که خود بنده نیز تلاش می‌کنم حتماً در جلسات حضورداشته باشم.»

شریعتی در هنگام رفتن از نقد شیرین حمید آل حمودی مجری برنامه و کارگردان «یک روز یک شهر» هم بی‌نصیب نماند. تا به او یادآوری کند حالا که بعد از 30 سال آمده است قولش را فراموش نکند. آل حمودی گفت پادشاهي در یک‌شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سربازي را ديد كه با لباسی اندك در سرما نگهباني می‌داد.

از او پرسيد: سردت نيست؟
نگهبان گفت: چرا اي پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل‌کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر می‌روم و می‌گویم يكي از لباس‌های گرم مرا برايت بياورند.
نگهبان ذوق‌زده شد و از پادشاه تشكر كرد؛ اما پادشاه به‌محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش كرد. صبح روز بعد جسد سرمازده نگهبان را در حوالي قصر پيدا كردند، درحالی‌که در كنارش با خطي ناخوانا نوشته بود:
اي پادشاه من هر شب با همين لباس كم سرما را تحمل می‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاي درآورد!

عقربه‌های ساعت کم‌کم خود را آماده می‌کنند تا پایان روز کاری دیگری را برای اعضای انجمن اعلام کنند و به استاندار هم بگویند که گروهی دیگر در استانداری منتظر شما هستند. ساعت 23 است و شریعتی بعد از گرفتن چند عکس یادگاری با بچه‌های انجمن از همان راهی که آمد، برگشت؛ و این بار نیز از کنار رستوران، پله‌های خروج از انجمن سینمای جوانان اهواز را یکی‌یکی نشمرده بالا رفت.





نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار