امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
فرهنگ زیربنای مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه ای ست و نمی شود به سادگی از کنار تاثیرات فرهنگی بر مسائل و موضوعات مختلف رد شد. استان خوزستان به جهت وجود قومیت های مختلف ، تفاوت های فرهنگی متعددی با سایر مناطق دیگر دارد که تحت تاثیر بافت های قومی و اجتماعی موجود در استان است.
نشریه راوی خوزستان در سلسله مطالبی درخصوص مسائل مدیریتی و انتخاباتی در خوزستان اینار مطلبی از حجت الاسلام سعادت نیا منتشر کرده است.
در این مطلب آمده است : شيخ قربانعلي سعادت نيا از چهره های نام آشنا در خوزستان است و با کوله باری از تجربه انتخابات گذشته این حرف ها را بر زبان می آورد. شيخ كه استاد دانشگاه است، رياست دفتر فرهنگ اسلامي دانشگاه آزاد اهواز را در كارنامه خود دارد و در حال حاضر مدير روابط عمومي شركت فولاد اكسين است.تمام حرف هایش به اینجا ختم می شود که نگاه قومی در خوزستان باید به نگاه ملی تبدیل شود. وی معتقد است که در خوزستان هم به انتخابات نگاه قومی می شود و هم به انتصابات. این نگاه قومی عقب ماندگی استان را رقم زده است.
متن کامل این مطلب به شرح ذیل است :
فرهنگ زیربنای مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه ای ست و نمی شود به سادگی از کنار تاثیرات فرهنگی بر مسائل و موضوعات مختلف رد شد. استان خوزستان به جهت وجود قومیت های مختلف ، تفاوت های فرهنگی متعددی با سایر مناطق دیگر دارد که تحت تاثیر بافت های قومی و اجتماعی موجود در استان است.
خوزستان به جهت همین تعدد قومیت ها با استان هایی همچون اصفهان ، تهران ، و یا شیراز متفاوت است. در واقع در کلانشهرها و شهرهای بزرگ ، قومیت چندان پررنگ نیست ولی درخوزستان اوضاع به گونه دیگری ست.
هر چیزی به تناسب خود معایب و محاسنی دارد. جریانات قومی در استان ما هم معایبی دارد و هم محاسنی. و بالطبع هر قوم خود به خود در لایه های اجتماعی، دارای یکسری اثرات مثبت است و منفی.
توجه به مذهب و مسائل مذهبی نقطه اشتراک همه قومیت ها در استان خوزستان است. همه قومیت ها در خوزستان به اهل بیت اخلاص دارند و ارادت می ورزند و علاقه مندی نشان می دهند. در اوایل محرم ، ماه رمضان ، دهه ولایت و کرامت و ... این امر به خوبی مشهود و ملموس است.
اما بعضی وقت ها به جهت برخی موضوعاتی که پیش می آید این قومیت ها حالتی افراطی به خود می گیرند. به جهت برخی از ضعف ها و خلاء های استان در زمینه آموزش و فرهنگ سازی این گونه موارد شکل می گیرد که به راحتی با فرهنگ سازی و تقویت نقاط مثبت قومیت ها قابل حل و رفع است.
به عنوان مثال ، در جریان انتخابات مجلس و یا شوراهای شهر این قضیه ممکن است بروز پیدا کند و افرادی جهت رای آوردن از قومیت خود ممکن است جریانات قومی را پررنگ کنند. این جریانات قومی هم وقتی پررنگ شدند و از حیطه مذهب و اجتماع و چارچوب قانون خارج شدند یک حالت افراطی به خود می گیرند. در اسنان های دیگر به جای مسائل قومی ، مسائل ملی در اولویت قرار دارد. در ضمن این را هم باید گفت که در استان های دیگر مثل اصفهان، مشکلات و ضعف هایی که در خوزستان وجود دارد در آنجا کمتر به چشم می خورد و در واقع مناطق برخوردار محسوب می شوند. متاسفانه علی رغم ظرفیت های ملی که خوزستان دارد اما در حد ملی از آن ظرفیت ها بهره برداری نمی شود. به عنوان مثال ، فرهنگ دفاع مقدس یک فرهنگ ارزشمند و قوی در استان است و جزو سرمایه ملی محسوب می شود.
بلاتشبیه، اگر نفت و گاز یک سرمایه ملی ست در حال حاضر ، فرهنگ دفاع مقدس هم یک سرمایه ملی ست که در خوزستان خوابیده است. در کنار این مورد ، جریان تشیع و شیعه گری نیز در خوزستان اهمیت خاصی دارد و در واقع ، خوزستان دروازه تشیع است. متاسفانه ما از این قضایا در جریانات خود کمتر استفاده برده ایم و همین امر عقب ماندگی ما را د ر بخش فرهنگی و سایر بخش ها رقم زده است.
خوزستان در زمینه های متعدد مشکلات فراوانی دارد و نتوانسته پا به پای استان های دیگر خود را بالا بکشد. گاه گاهی نیز صدای منتقدین هم بالا رفته و در رسانه ها ضعف ها بیان می شود اما واقعیت امر این است که به صرف گفتن معضلات ، مشکلی حل نمی شود. واقعیت این است که ما نتوانسته ایم با انتخاب افراد توانمند ، کاردیده و کاردان ، این ضعف ها را از بین ببریم. عادت کرده ایم که مشکلات خوزستان باید از مرکز و پایتحت حل شود. با توجه به فاصله 20 یا 30 ساله استان ما از برخی استان های دیگر ، ما در پلکان عقب تری هستیم و نمی توانیم به سهم خود از مرکز برخوردار شویم. این در حالی ست که برخی از طرح های استان مثل آب ، خاک ، کشاورزی ، بنادر و ... ملی ست ولی در بافت های اجتماعی خوزستان اثر ملی به جای نگذاشته است. متاسفانه تاکنون میدان برای افرادی که بتوانند وارد این قضایا بشوند نبوده است.
برخی دوستان پیش از انتخابات با توجه به نسخه های انتخاباتی خود ، خیلی از ضعف های استان را بیان کردند و مصاحبه نمودند اما آیا در چارچوب سند توسعه ملی به این قضیه نگاه کردند؟ آیا همان افرادی که این شعارها را می دادند و از ضعف ها و نواقص می گفتند نگاه ملی دارند و خوزستان را در چارچوب سند توسعه 5 ساله می بینند؟ آنچه پیداست این است که نگاه ملی به موضوعات نمی شود.
بزرگ کردن مشکلات در بین مردم شاید تاثیرات مثبتی هم داشته باشد اما تاثیرات منفی آن بیشتر از اثرات مثبت است چرا که باعث بی انگیزگی می شود و خواهند گفت که حالا که فاصله با فلان استان زیاد است امکان رشد و جبران این فاصله ها وجود ندارد. ما باید به مردم امید ، نشاط و انگیزه بدهیم و در عین حال تلاش کنیم این فاصله ها کمتر شود و ضعف ها و مشکلات موجود از بین برود.
این امر صرفا با وحدت رویه در استان ایجاد می شود. باید از پراکندگی و پراکنده کار کردن پرهیز شود تا استان در فاصله 4 یا 5 سال دیگر به جایی برسد و پیشرفت کند. متاسفانه مدیران ما این خودباوری را در خود احساس نمی کنند. ما چه از اصفهان کمتر داریم که عقب مانده تریم؟ استان ما نیاز به وحدت دارد. باید بدانیم کجای کار هستیم و با همفکری و انتخاب یک مسیر واحد ، عقب ماندگی ها را جبران کنیم . همین جا به مسئولین پیشنهاد می کنم که همایش ملی برگزار کنند و با استفاده از شخصیت های ملی استان و ظرفیت های موجود در خوزستان به سمتی حرکت کنیم و چارچوبی اتخاذ نماییم که ما را به سمت پیشرفت سوق دهد.
خوزستان در همه زمینه ها پتانسیل بالایی دارد. فقط بحث نفت و گاز و آب و خاک نیست. بحث دفاع مقدس یک ظرفیت ملی برای استان محسوب می شود که می تواند خودباوری را در بین مردم و مسئولین ایجاد نماید و از جریانات قومی منفی جلوگیری کند.
آن کسی که در اصفهان است از همین فرهنگ دفاع مقدس بهرمند است، آن کسی که در تهران است اقتصادش متاثر از نفت و گاز خوزستان است . آن کسی که در تبریز است متاثر از ظرفیت های کشاورزی استان است. ما الان از همه این مسائل بهره مندیم و از سطح خوبی برخورداریم اما متاسفانه ما خوزستانی ها نگاه ملی به این مسائل نداریم و در عمل به خودباوری نرسیده ایم.
نفت و فولاد خوزستان حرف اول را می زند اما توجه به صنایع فولاد در اصفهان بیشتر از خوزستان است. نگاه قومی در خوزستان باید در بیان ، قلم ، انتخابات و انتصابات کمتر شود. ما باید نگاه ملی به انتصابات داشته باشیم نه قومی. مهمترین علت عقب ماندگی خوزستان نگاه قومی به انتصابات و انتخابات است. این نگاه قومی باید به نگاه ملی تبدیل شود. متاسفانه برخی ها فقط در حرف می گویند که نگاه قومی را قبول ندارند اما در عمل این گونه نیست.