مرتضی نظری . پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی آغاز سال تحصیلی بهانهای است تا فراتر از مواجهه ای مناسبتی و تکراری با بازگشایی مدارس، نکاتی را با افکار عمومی در میان گذاریم.
پیش فرض این یادداشت، نگاهِ تربیتی به توسعه و نقش محوریِ معلم در تربیت توسعه مدارانه است:
- از نظر سرمایه اجتماعی، در وصف مقبولیت و محبوبیت معلمان همین بس که طبق آخرین نظر سنجی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، معلمان در صدر مشاغل دارای بالاترین محبوبیت و رضایت اجتماعی قرار دارند. بنا به این گزارش، میزان رضایت اجتماعی مردم از معلمان 78 درصد بوده است.
- از نظر نقش و تأثیر در ساخت آینده کشور، همین بس که معلمان این توان را دارند که هسته و بذر توقف و ایستایی یا پیشرفت و توسعه را در نظام تربیتی و شخصیتی نسل ها بنشانند.
- از نظر ضریب نفوذ اجتماعی، معلمان به طور مستقیم و غیر مستقیم در هر سال با نزدیک به پانزده میلیون خانواده در کشور ارتباط دارند و به سهم خود بزرگترین رسانه فرهنگی و اجتماعی کشور محسوب می شوند.
- از حیث سیاسی، معلمان در تمام عرصه ها اعم از انقلاب و جنگ تحمیلی همیشه کشور را همراهی کرده اند.
با این توصیف، به پنج نکته ضروری برای تکریم معلم در جامعه جدید اشاره می کنم:
۱. رکن خیلی مهم تکریم معلم، ایجاد فضای آزاد و امن در محیط کار آنهاست. معلمان نباید از ابراز نظر نگران باشند.
معلمی که نتواند دانش آموزانی آزاد و آزاده بار بیاورد، نسلی زبون و شاگردانی ذلیل و بدون اعتماد به نفس تربیت می کند و قطعاً این به نفع فردای میهن ما نیست. تعبیر پسندیده ای در این سالها به گوش می رسد که؛ ما در آموزش و پرورش به دنبال امنیت فرهنگی هستیم نه فرهنگ امنیتی.
آموزش و پرورش نباید سیاهی لشکر تفکرات عقب مانده جناحی و مصرف کننده باورهای ضدزندگی باشد. جامعه ایران تغییرات بسیاری کرده اما نسیم این تحول همیشه پشت دیوارهای سیمانی وزارت آموزش و پرورش متوقف می شود.
۲. وزارت آموزش و پرورش هنوز در نحوه ارتباط کلامی با این قشر شریف که از سرمایه های کشور هستند، مشکل دارد. ادبیات سخن گفتن با معلمان به ویژه در بخشنامه های سازمانی نباید آمرانه باشد. باید شخصیت فرهنگی و استراتژیک معلم در نوع رفتار و گفتار رعایت شود.
۳. هیچ برنامه و الگوی توسعه ای در این کشور بدون آماده سازی نگرش ها و تربیتِ متناسب با توسعه موفق نخواهد شد تا در طراحی کلان برنامه های توسعه آموزش و پرورش و نقش محوری معلم در مهجوریت باشد، راه به جایی نخواهیم برد.
هنوز گفتمان غالب در خود وزارت آموزش و پرورش گفتمانی سیاست زده، بسته و ناهمسو با توسعه است. در سیاست گزاری های آموزش و پرورش، معلم یک نقش دست چندم دارد. همچنان آموزش و پرورش بیشترین تاثیرپذیری را از مناقشات سیاسی و جناحی دارد.
۴. تهدید بزرگی که شخصیت حرفهای معلمان را در عصر شبکه های اجتماعی و دنیای ارتباطات تهدید می کند؛ فاصله معلمان با سوادهای چندگانه و فن آوری های جدید است.
تهدید اصلی؛ اُفت توانمندیهای تخصصی معلمان در عصر جدید است. فراموش نکنیم که؛ معلم توانمند، دانش آموز توانمند تربیت میکند اما معلم کم سواد، ناتوان و ناهماهنگ با زبانِ زمانه، فقط دانشآموزان را به ضعف نمیکشاند بلکه جامعهای را متوقف می سازد. باید برای توانمندسازی معلمان برنامه های مستمر داشت.
۵. اگر مسئولان در خصوص زیرساخت تربیتیِ توسعه به یک فهم مشترک برسند، ضروریست تا به آموزش و پرورش برای بازتعریف و مهندسی نظام بیمه، سلامت و رفاه ویژه معلمان یاری برسانند.
در وضعیت مطلوب، مهمترین کار معلم، مطالعه و بزرگترین دغدغه او باید ارتباطِ موثر با یادگیرندگان باشد و لازمه این دو، روح و روانی فارغ از مشکلات معیشتی است. پس بهبود اقتصاد آموزش را باید از منظر توسعه جدی پنداشت.