مجتبی گهستونی
از زمان معرفی پنج سفیر میراث فرهنگی کشور به نام سفیران میراث فرهنگی خوزستان که خردادماه معرفی شدند سه ما می گذرد و اینبار قرار است به مناسبت روز گردشگری حافظ ناظری که خواننده هستند و شاید کسانی دیگر به همراه ایشان به عنوان سفیران گردشگری خوزستان معرفی شوند.
فارغ از کار نمادین اداره کل میراث فرهنگی خوزستان، این پرسش پیش می آید که آیا از این پس این هنرمندان نامبرده که برخی از آنها خوزستانی هستند ولی سالیان سال از این استان دور بوده و کمتر شناختی از جاذبه های تاریخی و طبیعی و مذهبی خوزستان دارند قرار است به مانند شخصیت هایی مثل مایکل داگلاس سفیر خلع سلاح، جین گودال سفیرحفاظت از طبیعت، پائولو کوئلیو سفیر فقر و گفتگوی بین فرهنگی، شارلیز ترون سفیر پیشگیری از ایدز و حذف خشونت علیه زنان و البته لئوناردو دیکاپریو سفیر تغییرات آبوهوایی سفر کنند و با جامعه محلی خوزستان ارتباط برقرار کرده و آگاهی بخشی کنند یا قرار است با مسئولان به گفت وگو بپردازند و برای نجات میراث فرهنگی از دست مخبران آه و ناله کنند؟
شاید هم محسن چاوشی خواننده تاثیر گذار پاپ قرار است از این پس برخی از آوازهایش را به موضوع میراث فرهنگی اختصاص بدهد و شاید در ابتدای شروع و پایان ترانه هایش پند و اندرزی درباره ضرورت حفاظت از میارث فرهنگی خوزستان بدهد. شاید هم آقایان شهاب الدین عادل، محسن امیریوسفی، مهدی جعفری که از دیگر سفیران میراث فرهنگی هستند قرار است جور دوستداران میراث فرهنگی خوزستان را بکشند و ناله های محوطه ها و بناهای تاریخی را به گوش فلک برسانند. خدا می داند. شاید هم در رودروایستی قرار گرفته اند و فکر کرده اند روی رفیقشان را زمین نزنند و در خیالشان فکر کنند شاید روزی اعتبار سفیران گردشگری خوزستان مثل شوالیه یا سزار شود.
البته پاسخ به این پرسش را ناصر پلنگی یکی از دیگر سفیران داده است و خیال مرا راحت کرد که قرار نیست این سفیران میراث فرهنگی در خوزستان سفرهایی داشته باشند و پای درد دل دوستداران میراث فرهنگی بنشینند و با جامعه محلی سخن بگویند و به رایزنی با مدیران استانی و ملی بپردازند تا شاید دردی از دردهای میراث فرهنگی خوزستان دوا شود.
ناصر پلنگی می گوید ما سفیر میراث شدیم و این بدان معناست که میراث را برای انتقال باید با زبان هنر انتقال دهیم و دکتر نشان بار سنگینی بر دوش ما گذاشتند و این عنوان خیلی عجیب است و نیروی عجیب هنر این استان می تواند به ما کمک کند. اگر قرار باشد میراث ماندگار شده و به جهان معاصر منتقل شود ما زبانی جز هنر نمی شناسیم.
با این سخن جناب پلنگی نمی خواهم ارزش و اعتبار کار آنها و مدیرکل میراث فرهنگی خوزستان را بی ارزش کنم. چرا که اگر یک نفر هم فقط اسم میراث را بر زبان بیاورد خود با ارزش است اما این دیگر تبلیغات و هیاهو نمی خواهد. با این حال خود و برخی از دوستانم باور داریم که تاثیر کارهای تبلیغاتی از جمله همین سفیران گردشگری که قطعن تره ای هم برای بناها و محوطه های گردشگری خرد نخواهند کرد زودگذرا است چرا که این سفیران میراث فرهنگی معرفی شده به دلیل تعلق های رفاقتی که با مدیرکل فعلی دارند بعد از پایان دوره کاری این مدیر حتی حاضر نیستند به میراث فرهنگی خوزستان فکر کنند چه برسد در نقش سفیر همراهی کنند.
وقتی که مهدی جعفری نیز یادآور می شود که ما نماینده جمعی از هنرمندان هستیم و ما هنرمندان موظفیم فرهنگسازی کنیم تا مردم بیشتر بدانند که چگونه با میراث فرهنگی برخورد کنند و با دلسوزی بیشتری به میراث توجه کنیم این پرسش پیش می آید که فرهنگ سازی به چه قیمتی؟ آیا از سر اخلاص است یا با انعقاد پروژه های بعدی قابل پیگیری است؟
از اداره کل میراث فرهنگی خوزستان که پس ماهها همچنان در رکود است و صرفا به برگزاری جشن هایی زودگذرا و نه بنیادین دلخوش است درخواست می شود واقع بینانه به اطراف نگاه کند و سری به محوطه های تاریخی شهرهای مختلغف خوزستان و بناهای رها شده و بی سامان بیندازد.
هرچه باشد از مدیرکل میراث فرهنگی خوزستان به عنوان انسان فرهیخته ای یاد می شود و انتظار می رود که شاهد تحولات بنیادین و نه سطحی همراه با حیف و میل اعتبارات قطره چکانی باشیم.