شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۳۰۷۱
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۷
همسر است؛ چشم و چراغ زندگي... پر است از عطر بهار حتي در داغي تابستان و خزان پاييز و سوز زمستان... ‌

مادر است؛ قرار بي قراري هاي اهل خانه... وقتي كه هست هواي خانه هم ذوق حضورش را دارد... ‌ دوست و همكار است؛ زلال ... خورشيد دلت كه گرفته باشد، شهري را به نماز آيات وا مي دارد ... ‌

پاييز است؛ فصل برگ ريزان ... فصل آنهايي كه عاشق مي شوند و خوش به حال همسر و مادر و دوستي كه خدا در فصل پاييز عاشقش مي شود ...

جامعه مطبوعاتي استان خوزستان در غم از دست دادن همكار خود بانو عفت فتحي نشست كه اين شعر سهراب توصيف خوبي است براي اين بانوي فرهيخته:

<بزرگ بود
و از اهالي امروز بود
و با تمام افق هاي باز نسبت داشت
و لحن آب و زمين را چه خوب مي فهميد
صداش
به شكل حزن پريشان واقعيت بود
و پلك هاش
مسير نبض عناصر را
به ما نشان داد
و دست هاش
هواي صاف سخاوت را ورق زد
و مهرباني را
به سمت ما كوچاند 
به شكل خلوت خودبود
و عاشقانه ترين انحناي وقت خودش را
براي آينه تفسير كرد
و او بشيوه ي باران پر از طراوت تكرار بود
و او به سبك درخت
ميان عافيت نور منتشر شد
هميشه كودكي باد را صدا مي كرد
هميشه رشته ي صحبت را
به چفت آب گره مي زد
براي ما ، يك شب
سجود سبز محبت را
چنان صريح ادا كرد
كه ما به عاطفه ي سطح خاك دست كشيديم
و مثل لهجه ي يك سطل آب تازه شديم
و بارها ديديم
كه با چقدر سبد
براي چيدن يك خوشه ي بشارت رفت
ولي نشد
كه روبروي وضوح كبوتران بنشيند
و رفت تا لب هيچ
و پشت حوصله ي نورها دراز كشيد
و هيچ فكر نكرد
كه ما ميان پريشاني تلفظ درها
براي خوردن يك سيب
چقدر تنها مانديم.>

شايد قصه زندگي اش به سر رسيده باشد، يادش اما به سر نمي رسد...

شايد ديگر نبينيم آسمان نگاهش را، نشنويم آهنگ صدايش را اما تمامي خوبي هايش را قاب مي كنيم بر ديوار دلمان ... ‌

روحش شاد، يادش گرامي.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار