نويد قائدي
چند سالي است در شهر اهواز به طبع ديگر كلانشهرهاي كشور تعدادي برج در حال ساخت مي باشند.بعد از تكميل و فعال شدن آنها در سطح معابر شهر و بافت هاي اجتماعي تغييرات شگرفي رخ خواهد داد كه بررسي اين تغييرات خالي از لطف نخواهد بود.
شهر اهواز به واسطه وجود عوارض طبيعي مانند رودخانه كارون و تعدادي ارتفاع تپه مانند همچنين وجود برخي از صنايع و مراكز نظامي و خطوط آهن به محلات گوناگوني تقسيم شده است.
فارغ از فيزيك محلات مختلف با عنايت به قدمت و نوع كاركرد محله ها اقشار گوناگوني از مردم از لحاظ علايق فرهنگي و شغل و ميزان درآمد در آنها ساكن هستند.قطعاً شهرها مجموعه هاي به هم پيوسته اي از محله هاي گوناگون و مردمي هستند كه با هم روابط پيچيده اجتماعي دارند و زندگي و معيشت همه مردم شهر به هم پيوسته است و تغيير و كاركرد هر كدام از آنها بر ديگري تاثير خواهد داشت.
لذا متوليان مديريت شهري اعم از عوامل حكومتي و شهرداري ها وظيفه دارند در دو حوضه شهرسازي يعني تعريف و تغيير كاربري اراضي و همچنين بافت هاي فرهنگي و اجتماعي شهر حساس بوده و مرتب اين عوامل را بررسي و آسيب شناسي نموده و نقاط قوت و ضعف آنها را مشخص نمايند تا بتوانند براي تعالي و پيشبرد همه محله ها برنامه ريزي لازم را بعمل آورند تا تعدادي از محله ها از قطار توسعه وا نمانند و تعدادي ديگر با انباشت امكانات و جمعيت مواجه باشند كه اين ناهمگوني ها آسيب هاي بزرگ جدي را بدنبال خواهند داشت.
متاسفانه نقطه ضعف برج سازي هاي اخير موضوع اين است كه اين مراكز محدود به يك يا دو محله شده اند كه آسيب بزرگي خواهد شد.در محله اي مانند كيانپارس كه در حال حاضر خود با مشكلات عديده شهري مانند ترافيك و انباشت مراكز تجاري ، آموزشي و پزشكي مواجه شده است و تا كنون براي مشكل ترافيك آن درمان قطعي مشخص نشده است صدور مجوز برج هاي پرتراكم فعلي چه توجيهي مي تواند داشته باشد؟ حال اگر مشكل ترافيك هم بگونه اي حل مي شد كه نخواهد شد تكليف توزيع مناسب امكانات در سطح محلات شهر چه خواهد شد.شايد مسئولين پاسخ دهند كه اين مراكز توسط نهادها و بخش هاي خصوصي احداث مي شوند و مسئولين در انتخاب محل دخيل نيستند.
اما مسئولين اگر بعد از بررسي ها مشخص نمايند كه وجود اين برج ها بر ميزان مشكلات خواهند افزود لزومي به صدور مجوز نيست.اگر مشكلي ايجاد نخواهند كرد شهرداري براي تعالي و رشد محلاتي كه از قطار توسعه وا مانده اند چه برنامه اي مي تواند داشته باشد.مگر غير از اين است كه در زمان شهرداري آقاي كارباسچي شهردار تكنوكرات تهران بسياري از مجتمع هاي تجاري و مال هاي محله هاي گوناگون با همكاري و مساعدت شهرداري بنا گرديد و در مواردي بخش هم خصوصي مشاركت فعال داشت.هيچ كس با ساخت برج و مل و مگامال محالف نيست كه اتفاقا جهت پيشبرد و تعالي شهر ها لازم خواهند بود اما برج سازي از هر نوعي كه باشد نياز به پيش شرط هايي دارد.اولين پيش شرط ها وجود معابر و دسترسي هاي اصولي و درست و استاندارد مي باشد.دوم وجود زيرساخت هايي چون شبكه هاي آب و فاضلاب مناسب كه شهر اهواز در اين زمينه لنگي فراوان دارد و بايد ميلياردها دلار هزينه صرف گردد تا به حالت ايده آل و مطلوب برسند.غير از اين است كه اين برج ها به عنوان جاذبه هاي سفر پاتوق و محلي براي حضور هزاران نفر از شهروندان شهر خواهند شد كه اكثر آنان با خودروهاي شخصي رجوع خواهند نمود.اين برج ها جديد حتما مراكز نه تنها تجاري بلكه مراكزي جهت مصارف فرهنگي مانند گذران وقت در كافي شاپ ها و رستوران ها و شايد مراكز بازي و غيره باشند.
پس اين مراكز مروج مشي و منش مدرينته به مردم خواهند بود و بعنوان مراكزي كه محل فروش و عرضه محصولات گوناگون فرهنگي و مصرفي خواهند شد قطعا تمايلي به فروش محصولات وطني نخواهند داشت.كدامين برج هاي معروف تجاري معروف را ديده ايد كه در آنها مثلا البسه وطني عرضه مي گردد؟
غير از اين است كه در تعدادي از فروشگاههاي كيانپارس كه اسم آوردن آن صحيح نيست به قول خودشان حتي اسباب بازي هاي برند دارند و آنها را با مبالغ بالا عرضه مي نمايند.آيا در اين مراكز فست فودهايي نظير فلان نام و برند رويش نخواهند داشت كه مامني جهت حضور و رقابت حضور شهروندان خواهند بود ولي آيا چند درصد مردم اين شهر و محلات امكان حضور را خواهند داشت.البته كه اگر شرايط فيزكي و اجتماعي شهر مهيا باشد هيچ كس با رويش برج ها مخالف نيست.اما كدام شرايط فيزيكي و اجتماعي مناسب وقتي كه ظرفيت معبر خيابان چمران همين است و بعد از سالها شهرداري نتواسته است چهارراه پهلوان را تقاطع غير همسطح نمايد بعد در سه نبش مهم اين خيابان سه برج عظيم در حال رويش هستند.در فلكه چمران و خيابان پهلوان هم وضع به همين منوال است.
بافت اجتماعي بسياري از محلات شهر اهواز بوي فقر و نداري مي دهد مردماني كه به سختي روزگار مي گذارنند و تحت هيچ شرايطه امكان حضور در چنين فضاهايي را نخواهند اشت اما وقتي جوانان آنان تعريف و تمجيد آنان را بشوند آيا تمايل به حضور در آنها نخواهند داشت؟اگر بخواهند حضور يابند آيا اين حضور مقدماتي مانند تيپ و مد ويژه اي را نمي طلبد كه اگر بطلبد و براي تهيه آن بودجه اي نباشد خانواده چه بايد بكند؟
خدا كند اين مراكز تجاري موجب اختلاف هاي بيشتر طبقاني نشوند و حسرت و كين را در دل جوانان اين شهر نپاشند.اين مراكز فقط و فقط براي تجارت و جذب مشتري خواهند بود يعني مكان هايي كه بايد براي ورود و استفاده از تفريحات آنجا و حتي ديدن ها هزينه كرد كه اگر نتوان هزينه كرد و فقط با حسرت نگاه شود نمي توان رفتار آتي اين جوانان را پيش بيني نمود.مركز تجاري و مال خوب است به شرطي كه با مطالعه و بررسي همه جانبه باشد و مسئولان و متولين امر به موضوعات شهري ديدي همه جانبه داشته باشند.