امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
25 درصد میزان هوش یک دانش آموز به عوامل محیطی، 25 درصد به عوامل ژنتیکی و 50 درصد دیگر به عوامل شناختی مرتبط است.
شوشان / رویا محمودی : عوامل شناختی مانند خودپنداری فرد از خود، هوش عاطفی، هیجان، نگرش مثبت درباره خود و خلقت و نوع تفسیر از حوادث در میزان یادگیری دانش آموزان تاثیر دارد.
افرادی که راحت تر عشق می ورزند ، هوش بیشتری دارند؛ حسادت و بدبینی در هوش تاثیر منفی دارند. اینکه کودک خود را چگونه آدمی می داند در هوش او تاثیر دارد. حتی اگر دانش آموزی از نظر ژنتیکی مستعد و باهوش باشد اگر خود را آدم دست و پا چلفتی بداند، همان 25 درصد هوش ژنتیکی او نیز ضایع خواهد شد. همچنین اگر دانش آموزی با احساس بد –مثلا هنگام مشاجره والدین- به سر کلاس برود، لیمبیک مغز او که مسوول هوش عاطفی است تحت تاثیر قرار می گیرد و حافظه، تعادل و تمرکز او را به هم می زند.
یک تعریف هوش عبارت است از توانایی حل مساله و برخورد جدی و نتیجه بخش با محیط بنابراین کودکانی که می توانند مسایل خودشان را خودشان حل کنند باهوش هستند.
هوش IQ 100 به معنای هوش متوسط است که 70 درصد دانش آموزان دنیا هوش متوسط دارند ، اگر فردی هوش متوسط داشته باشد می تواند به هر مقام علمی برسد.
افراد دارای هوش IQ 120 ، باهوش تر هستند، بالاتر از هوش IQ 130 تیز هوش هستند و هوش IQ 150 نیز به معنای نابغه بودن است و یک تا دودرصد جمعیت دنیا نابغه هستند.
کودکان دارای هوش IQ +80 کودکان مرزی و دیرآموز هستند که یاد دادن درس به آنان مشکل است. کودکان دارای هوش IQ 70 - عقب مانده های خفیف هستند و مشکل دارند و کودکان دارای هوش IQ 50 – عقب مانده های شدید هستند که سندرم داون –منگولسیم- در آنان مشاهده می شود ، صورت ورم کرده دارند ، در تغذیه و کنترل آب دهان مشکل دارند. کودکان دارای هوش IQ 25 – عقب مانده های عمیق هستند.
اینها گفته های دکتر حسین علیزاده کارشناس نوجوان و خانواده است. IQ موضوعی است که از دیر باز بین ملت های گوناگون مطرح شده است چنانچه برخی از ملت ها خود را باهوش تر از ملت دیگری می دانند. ایرانیان نیز باور دارند که مردمان باهوشی هستند. با این اوصاف باور های مختلفی شکل گرفته است که مسیر تحصیلی و بعضا زندگی برخی را تغییر داده است. تمام دانش آموزانی که در یک کلاس هستند باورهای گوناگونی از هوش خود دارند. باورهایی که باعث می شود تا افراد کم هوش تر در رده های آخر کلاس قرار بگیرند و تنبلی و کاهلی در درس خواندن را به حساب کم هوش بودن خود بگذارند و از زیر تکالیف شانه خالی کنند. خوب به راستی چه قدر نقش هوش در پیشبرد تحصیلی موثر است و یا اینکه تمام کسانی که به مقاطع بالاتر می رسند صرف اتکا به هوش آنها را به این جا رسانده است؟ در ضریب هوشی چه تفاوت هایی از لحاظ ژنتیک بین دختران و پسران وجود دارد ؟
دکتر مهدی بیژن زاده متخصص ژنتیک خوزستان در پاسخ به این سوال می گوید : اینکه زنان باهوشتر اند یا مردان در علم ژنتیک موضوعیت ندارد. به این معنی که ما معیار و شاخصی نداریم که بگوید مردان از لحاظ ژنتیک باهوشتر از زنان هستند یا بالعکس. آمار و ارقام های متفاوتی از ضریب هوشی مردان و زنان تا به حال داده شده و هر بار یکی را باهوشتر از دیگری معرفی کرده اند این آمار و ارقام سلیقه ای و منطقه ای است و نمی توان آن را به تمام مردان و زنان کره زمین نسبت داد .
IQ معیاری است که برای در نظر گرفتن ضریب هوشی افراد در نظر گرفته می شود. ضریب هوشی فرد فقط تابع ژن ها نیست بلکه تابع چند عامل است . متخصصین ضریب هوشی هر فرد را تابع اتفاقات در سه دوره زمانی می دانند.
1- قبل از انعقاد نطفه این جا نقش ژن ها آشکار می شود (یعنی پدر و مادر دارای چه میزان و نوعی از ژن ها انتقال دهنده ضریب هوشی هستند)
2-هنگامی که جنین در شکم مادر است (این جا نقش آرامش، مسائل دینی و مذهبی، نوع تغذیه و ... مادر تاثیر گذار است)
3- شرایط بعد از تولد (این جا مسائل محیطی نظیر نوع تغدیه، شرایط خانواده و شرایط تحصیلی موثر است) .
محمد حسن مشک بو کارشناس و مشاور آموزشی در رابطه با نقش هوش در پیشبرد تحصیلی به شوشان می گوید: بدون شک يکي از عومل مهم افت تحصيلي کمبود هوش و توانايي ذهني است . هوش هر فرد را مي توان به دو نوع هوش عمومي و اختصاصي تقسيم کرد . هوش عمومي نوعي توانايي است که در اغلب فعاليت هاي انسان خود را نشان مي دهد . هوش اختصاصي استعداد و توانايي خاصي است که فرد در يک يا چند زمينه خاص دارد . اگر به نمرات دروس مختلف يک دانش آموز بنگريم مي بينيم که نوعي رابطه بين آنها وجود دارد که حاکي از هوش عمومي است يعني اين طور نيست که آن دانش آموز در يک درس بسيار قوي و در درس ديگر بسيار ضعيف باشد .
از طرف ديگر ممکن است کمي تفاوت ديده شود مثلاً در درس علوم بهتر از تاريخ باشد که اين نشان دهنده هوش اختصاصي است .
براي يادگيري و به خاطر سپردن هر مطلبي اولين شرط توجه به آن است بديهي است اگر دانش آموز از هوش بالايي برخوردار باشد ولي به مطلب توجه نکند ، نمي تواند آن را فرا بگيرد . بنابراين بايد خاطر نشان کرد علت افت و شکست تحصيلي بعضي از دانش آموزان ناشي از دامنه توجه پايين است و نيز عدم تمرکز حواس هنگام مطالعه و انجام تکاليف درسي نيز يکي از علل شکست و افت تحصيلي مي باشد .
این کارشناس و مشاور آموزشی در ادامه می گوید : افراد از نظر ميزان برخورداري از هوش عمومي با يکديگر تفاوت هاي بسياري دارند که بايد به آنها توجه شود .
کودکان و نوجوانان از نظر ظرفيت هوش با هم متفاوت هستند زيرا بهره هوشي افراد نتيجه تعامل بين وراثت و محيط است. بنابراين کودکان با ظرفيت متفاوت به دنيا آمده و در شرايط محيطي مختلف بهره هوشي خود را مي يابند. بديهي است درصد قابل توجهي از دانش آموزان که از نظر هوشي پائين تر از ميانگين هستند، در گروه دانش آموزان مرزي قرار دارند و احتمال اينکه اين دانش آموزان شکست تحصيلي را بيشتر تجربه کنند زياد است. اين دانش آموزان اغلب در مدارس عادي حضور دارند و نيازمند توجه خاص معلمان و مشاوران مجرب هستند. برخي از تحقيقات نشان داده اند که انگيزه تلاش در اين گونه دانش آموزان به دليل عدم درک فهم مطالب درسي، اندک است. انگيزه در واقع موتور حرکت هر فردي است .
محمد حسن مشک بو در ادامه عنوان کرد: يکي از دلايل افت تحصيلي نداشتن انگيزه پيشرفت مي باشد. آنهايي که داراي انگيزه پيشرفت بالا هستند به تکاليفي روي مي آورند که درجه دشواري آن در حد متوسط باشد و از تکاليف خيلي آسان يا خيلي متوسط دوري مي کنند. چون تکاليف آسان براي آنها مبارزه اي به حساب نمي آيد و ايجاد نگيزه نمي کند و انجام دادن تکاليف آسان فضيلتي به شخص نمي بخشد به اين دليل است که تکاليف دشوار براي آنهايي که خواستار پيشرفت هستند انگيزه آفرين نيست آنهايي که نياز به پيشرفت پايين دارند به تکاليف نيمه دشوار روي مي آورند و آنهايي که ترس شديد از شکست دارند به سوي تکاليف آسان مي روند که احتمال موفقيت در آنها بسيار است و احتمال شکست بسيار کم و يا اينکه به سوي تکاليف خيلي دشوار مي روند که بهانه اي براي آنها باشد. روانشناسان در پژوهش ها دريافته اند که نقش انگيزه در مسائل يادگيري و پيشرفت هاي تحصيلي خيلي مؤثر تر از درجه هوش شاگردان است .
انگيزه چيزي است که ما را از ملالت به سوي علاقه حرکت مي دهد. انگيزه عبارت از آن چيزي است که به ما انرژي مي دهد و فعاليت هاي ما را هدايت مي کند گاهي انگيزه را به موتور و فرمان يک اتومبيل تشبيه مي کنند.
مطلب ربطی به عنوان نداشت