روزنامه آفرینش نوشت:
در ميان وسايل کمک حرکتي نابينايان، ميتوان عصاي سفيد را به عنوان پرچم استقلال آنها قلمداد کرد. به همين منظوريونسکو در سال 1950، پانزده اکتبر را به عنوان روز جهاني عصاي سفيد نامگذاري کرد. بعد از آن، عصاي سفيد، نشانهاي بينالمللي براي شناخت نابينايان شد. بر اين اساس قانون عصاي سفيد، تصويري جديد از نابينايان را در جامعه ترسيم کرد. اين عصا، ابتکار يک عکاس شهر بريستول کشور انگلستان بود. "جيمز بيگز" که در اثر سانحه بينايي خود را از دست داد، براي در امان بودن از خطر وسايل نقليه با يک ابتکار تاريخي، عصايي به رنگ سفيد به دست گرفت تا براي همگان به راحتي قابل ديد باشد.
قوانين و دستورالعملهاي درخوري جهت عادي سازي زندگي و امورات روزانه براي نابينايان درنظرگرفته شده، اما به واقع آنطور كه بايد و شايد براي تحقق خواستههايشان اقدامي صورت نميگيرد و بسياري از آنها براي انجام امورات روزانه به سبب نبود امكانات دچار مشكل مي شوند.
روز "عصاي سفيد" سبب شد تا ازاين طريق، بسياري از كساني كه چشم برحقايق و وظايف خود بستهاند را توصيه كنيم تا عصايي سفيد به دست گيرند تا بلكه خواسته يا ناخواسته از مسير صحيح دور نشوند. "عصاي سفيد عقل" به فرد اين امكان را مي دهد تا موانع و تغييرهاي برسر راه را تشخيص دهد و نسبت به آن تصميم گيري كند تا دچار سانحهاي نگردد.
اما امروز بسياري از ما علاوه براينكه چشم بسته طي راه مي كنيم، حتي عصايي به دست نمي گيريم تا بلكه كمي از خسارات پيش رو بكاهيم. امروز درجامعه ما معضلاتي از جنس طلاق، اعتياد، فقر و بيكاري و... به حدي جدي و خطرآفرين شده كه سلامت اجتماعي را دچار آفت نموده است. امروز بي مسئوليتي و بي اهميتي بسياري از ما علاوه بر خسران خودمان موجب متضرر شدن ديگر اعضاي جامعه نيز گرديده است.
نداشتن يك عصاي سفيد از جنس عقل، باعث شده تا ما در مسيري پر از شكاف و چالههاي عميق قرار بگيريم و متاسفانه افتادن درهركدام ازآنها راتجربه كنيم. نمونه اين بي توجهيها را در چند سال گذشته در عرصههاي مختلف سياسي،اجتماعي، فرهنگي و خصوصاً اقتصادي به كرات مشاهده كردهايم. عصاي عقل اين قدرت را به ما ميدهد تا دچار مشكلاتي كه ديگران در طول مسيرتجربه كردهاند، نشويم.
اما متاسفانه به جاي حركت در مسير صحيح وعقلاني براي برطرف ساختن مشكلات و معضلات مردم، به سمت مسيرهاي انحرافي قدم برداشتيم. بي آنكه توجهي به واقعيتهاي جامعه داشته باشيم درصدد چشم بستن برآمديم و كتمان كرديم!. حاصل آن شد كه امروز بسياري از امورات مردم از معضلات اجتماعي گرفته تا اقتصادي به بن بست برخورد كردهاند و خروج از آنها بسيارسخت وهزينه آور شده است. عدم به كارگيري ازراهكارهاي مناسب در برخورد با معضلاتي همچون ازدواج،طلاق و حجاب، امروز مارا دچار دوگانگي كرده است. چون از ابتدا با اين مسائل با ديده عقل برخورد نكرديم، اين مسائل به گونهاي منحرف شدهاند كه ديگر به سختي بتوان آنها را مديريت و سامان بخشيد.
درعرصه سياسي عصاي عقل را به كنارانداختيم ودر داخل و خارج خود را با چالشهايي بي جهت رو به رو ساختيم. اما انگار هنوز هم برخي تمايل دارند چشم بسته در ميدان سياست قدم بردارند! اما درزمينه اقتصاد كلاً عصاي سفيد عقل را شكستيم و بدون هيچ گونه راهنمايي طي طريق كرديم.
راهي كه سرمنزلي نداشت و صرفاً انرژي و توان كشور را هدر داد. برخورد غير اصولي با عوامل توليد كشور و رها كردن آنها در ميان مشكلات موجب ركود و تورم در تمام لايههاي اقتصاد گرديد. درآخر بايد خود و ديگران را براين مهم توصيه كنيم كه، "عصاي سفيد" صرفاً براي جبران نقص يك عضو نيست، بلكه نيازي است كه براي همه ما ضروريست. عصاي سفيد عقل زمينه ساز عبورازبحران هاست، اميدواريم تمام اعضاي جامعه ما از مسولان تا مردم ازآن استفاده كنند و كشور را براي دورساختن از مشكلات ياري نمايند.