امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
بسیاری از معلولیتهای ناشی از حوادث و معلولیتهای مادرزادی قابل پیشگیری هستند. به همین دلیل توجه به این موارد باید در راس توجهات قرار گیرد، چرا که در طیف افراد کم بینا تا نابینا ظرفیتهای بالقوهای وجود دارد، به طور مثال در حال حاضر در حوزه توانبخشی سازمان بهزیستی ۱۴ هزار دانشجوی معلول تحت پوشش هستند که معلولان نابینا ۱۰درصد این جمعیت را به خود اختصاص دادهاند. از حدود یک میلیون معلول ۱۲۲ هزار نفر افراد نابینا هستند. بر اساس آمار جهانی در دنیا نیز ۲۸۵ میلیون نفر کمبینا و نابینا بوده و ۳۹ میلیون نفر دچار نابینایی مطلق هستند و از تعداد ۳۹ میلیون نفر ۱۹ میلیون آنها در سن کودکی قرار دارند که لزوم مداخله به هنگام در این مورد را نشان میدهد. همچنین ۶۵ درصد افراد کمبینا و نابینا در سن سالمندی قرار دارند. در میان افراد دچار مشکلات بینایی ۹۰ درصد در کشورهای در حال توسعه و ۱۰درصد در کشورهای پیشرفته قرار دارند که البته الگوها در کشورهای مختلف متفاوت است. برای مثال در کشورهای آفریقایی برخی از عفونتها نابینایی ایجاد میکند. در کشور ما نیز مساله پیشگیری از سالهای پیش در دستور کار قرار داشته و در ۱۰سال اخیر از نابیناییهای مادرزادی کاسته شده است، اما نابینایی بر اثر حوادث افزایش یافته که این مساله لزوم پیگیری جدی برای پیشگیری از حوادثی همچون رانندگی و حوادث حین کار را بیشتر میکند.
پیشگیری از نابینایی
در اغلب کشورهای دنیا علت اصلی نابینایی آب مروارید است که خوشبختانه در حال حاضر دیگر کسی در کشور به این علت نابینا نمیشود و ۸۰ درصد اختلالات نابینایی قابل پیشگیری است. هر ساله میلیونها کودک در سن سه تا پنج سال از نظر بینایی توسط سازمان بهزیستی معاینه میشوند که این تعداد برای سال ۹۳ حدود سه میلیون و ۵۷ هزار نفر بوده که ۷۵درصد از کل کودکان را تشکیل میدهد. از این تعداد ۸۹ هزار نفر دچار اختلالات بینایی بودند و ۱۶هزار نفر نیز از تنبلی چشم رنج میبردند که در نهایت حدود ۱۰۰هزار نفر با مشکلات بینایی شناسایی شدند. بر اساس بررسیهای انجام شده مساله دیگر تامین وسایل کمک توانبخشی برای این افراد است که در سال ۹۱، ۴۰ هزار نفر و در سال ۹۳، ۹۸ هزار نفر از این وسایل استفاده کردند. برای مهار نابینایی در کشور ابتدا باید خانواده و به ویژه مادران تحت آموزش قرار گیرند. برهمین اساس مرکز توانبخشی خانواده و کودک نابینا و کمبینا تعریف شده است که به کودکان دارای این شرایط و زیر شش سال مهارتهای زندگی از جمله مهارتهای حرکت، تقویت حواس، مهارتهای فکری، نظافت شخصی و مراقبت از خود آموزش داده شود. متاسفانه در کشور ما استانداردهای شهرسازی جهت تردد نابینایان رعایت نشده است. استاندارد نبودن سیستم حمل و نقل شهری، سبب بروز مشکلات مضاعفی در تردد نابینایان شده است. در ضمن ایمن نبودن محیط و کمبود امکانات سختافزاری و نرم افزاری از دیگر مشکلات روشندلان است و وجود موانع زیاد در پیادهروها بر مشکلات این قشر از جامعه افزوده است. باید معابر برای تردد نابینایان مناسب شود. البته مناسب سازی معابر نیاز دیگر معلولان مانند معلولان جسمی و حرکتی نیز است که باید درآن تسریع شود. باید اماکن عمومی و دولتی به مناسب سازی آن از جمله ایجاد آسانسور، رمپ و سرویسهای بهداشتی در داخل ساختمانها بپردازند. در این شرایط بر مبنای آیین نامههای معاونت فنی و عمران شهرداری تهران و براساس ابلاغیه این معاونت، پیاده روهای تیپ دو شامل خیابان هایی که اولویت تردد پیاده رو دارند و تمامی پیاده روها برای ویلچر باید همسطح سازی شده و مورد استانداردسازی قرار گیرد. با وجود اینکه این طرح در شهریور امسال در تمامی نواحی به غیر از محدوده بازار تهران انجام شد. به گفته مسئولان شهرداری در مرحله بعدی قرار است مناسبسازی برای تردد راحتتر معلولان و جانبازان و نیز نابینایان در دستور کار قرار گیرد.
نابینایی معلولیت نیست!
رضا ۴۰ ساله است. او در ۱۵سالگی بر اثر تصادف با موتور و ضربه به سرش نابینا شده است. او ازدواج کرده و یک دختر هفت ساله دارد. به جرات میتوان گفت که این فرد به ظاهر معلول در رتق و فتق امور خود و خانواده در مقایسه با افراد سالم کم و کاستی ندارد. این فرد روشندل در بخش آی تی یک شرکت خصوصی مشغول به کار است. او هر روز به همراه راننده از خانه خارج و بعد از ظهرها نیز سر ساعت به کمک راننده به خانه بر میگردد. رضا بعد از وقت اداری به شکل خصوصی به علاقهمندان به یادگیری رایانه دورههای مختلف را آموزش میدهد. رایانه شخصی این فرد به ظاهر معلول به فراخور شرایطش خاص است، اما برنامه و عملکرد آن همچون دیگر کامپیوترهاست. مریم همسر رضا هیچ شکایتی از زندگی با او ندارد و در مقایسه با دیگر زنان که همسرشان از سلامت کامل برخوردار است کمتر از زندگی مشترک شکایت میکند. او همسرش را به هیچ عنوان معلول و ناتوان نمی داند. به گفته مریم مسئولیت او نسبت به دیگر زنان بیشتر است، اما در کل هیچ شکایتی نیست و از این شرایط راضی است. او میگوید: به نظر من رضا به هیچ عنوان معلول نیست، بلکه بسیاری از مشکلات آی تی در زمینه نرم افزار و سختافزار ، تعییرات وسایل منزل و... را به نحو احسنت انجام میدهد. پس با این تفاسیر در دنیای امروز معلول به شخصی گفته میشود که توانایی مدیریت زندگی خود و تعامل با دیگران را نداشته باشد و معلولیت جسمی به هیچ عنوان معیار برای ناتوانایی افراد محسوب نمیشود.
وقتی بینایی بهای شوخی میشود
حسین ۳۰ سال دارد. از کودکی چشمهای او ضعیف بود، اما ۱۰ سال پیش از سر شوخی و تفنن با دوستانش در استخر شرط بندی کرده و به مدت پنج دقیقه زیر آب ماند، همین امر باعث پارگی قرنیه شد. از آن تفریح بچگانه به بعد چشم چپ او تخلیه شد و به جای آن یک شیشه رنگی به عنوان چشم مصنوعی در چشمش جا ساز شد. با وجود اینکه چهره اش کاملا طبیعی است و هر شخصی توانایی تشخیص شیشه در چشم او را ندارد، اما همین موضوع رانندگی و کارهای دیگر او را تحت تاثیر قرار داده است. این پسر جوان در نوبت پیوند قرنیه است. او در مراحل آشنایی قبل از ازدواج به هیچ عنوان وضعیت بینایی اش را برای همسرش شفاف توضیح نداد و آن دختر جوان نیز به مرور زمان متوجه نابینایی یک چشم همسرش شد، اما با آگاهی از این موضوع درخواست طلاق داد. بالاخره با وساطت بزرگان فامیل دختر جوان از تصمیم خود منصرف شد. به گفته همسرش صداقت پایه زندگی زناشویی است. هر گونه عدم صداقت در روابط باعث بروز مشکلات و پیامدهای ناگوار بعدی میشود. شاید حسین امسال یا سال آینده با پیوند قرنیه بیناییاش را باز یابد، اما بیان این موضوع قبل از ازدواج از سوی خودش ارزشمند بود.
زندگی همچنان در جریان است
در محله حر عمو رضا را همه میشناسند. او میوه فروشی دارد. این فرد مسن و همسرش بر اثر تصادف جادهای بینایی شان را از دست داده اند. پسرهای عمو رضا وردست پدرشان در مغازه فعالیت میکنند. عمو رضا هر روز در مغازه را باز کرده و مشتریها را راه میاندازد. با وجود اینکه نابیناست، اما حساب و کتابش درست است. شاید من و شما به عنوان دو فرد سالم در حسابمان اشتباه کرده یا نکتهای را فراموش کنیم، اما این فرد نابینا کمتر موضوعی را فراموش میکند. او از حادثه رانندگی و نابیناییاش این چنین به «آرمان امروز» میگوید: بعد از تصادف پزشکان وعده دادند که در یک یا دو ماه آینده بیناییات بر میگردد و به این ترتیب عملهای گوناگونی بر روی چشمذهایم انجام شد. اما در هر مرحله از عمل بیش از گذشته به چشم هایم آسیب وارد شد و هم اکنون دیگر علم پزشکی قادر به رفع این نقص عضو نیست. اما با این وجود باز هم میتوانم زندگیم را مدیریت کنم. برای همگان بروز هر گونه نابینایی، انواع معلولیت و... میتواند همچون فاجعهای زندگیشان را به تباهی بکشاند. در این مرحله از زندگی باید فرد با اعتماد به نفس و خود باوری بتواند از پس زندگی بر بیاید. به گفته او ممکن است برای هر فردی در زندگی مشکلات عدیدهای همچون معلولیت بروز کند، این گونه آسیبها برای هیچ فردی دور از انتظار نیست. پس در این شرایط باید با توجه به زندگی معلولان در سطح شهر امکان زندگی را برای این افراد مهیا کرد. این در حالی است که هنوز در کشور ما معضل رفت و آمد، استخدام، عدم استفاده از امکانات شهری و... برای معلولان همچنان مشاهده میشود.