شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۵۸۲۵
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۷
مهدی فریدونی
كارشناس  انرژی و سیاست خارجی
 
با توجه به تغییرات مثبتی كه در سیاست های وزارت نفت اتفاق افتاده و به موجب اینکه این تغییرات تماما در راستای حفظ و گسترش  منافع ملی كشور برای تغییرات گسترده در اقتصاد كلان كشور  میباشد ؛ لازم دیده شد كه با بیان  مهم ترین دلیل این تغییرات اساسی و رو به جلو ؛ یك آسیب شناسی كلی هم در حوزه مدیریتی داخلی  و هم مدیریت بین المللی  این صنعت مهم داشته باشیم.

پیرو این مؤلفه نگاهی خواهیم داشت به تولید نفت شیل امریكا كه عملا به رقیبی جدی تبدیل شده است برای نفت اپك.

نقش ثبات مدیریتی در راستای پیشبرد منافع ملی :

خوشبختانه امروزشاهد آن هستیم كه در سایه انتخاب یك دولتمرد آگاه و توانا ؛  توسط ریاست محترم جمهوری جناب اقای دكتر روحانی؛   در راس یکی از مهم ترین وزارت خانه های كشور یعنی وزارت نفت ؛ چگونه نظم ؛ تعهد و تخصص به بدنه مدیریتی این وزارت خانه بازگشته است.

با توجه به ضربات شدیدی كه به دلیل عدم ثبات مدیریتی در گذشته نه چندان دور بر پیکر این وزارت خانه ( نفت)  وارد شده بود  نیك شاهد این بودیم که بسان یک اپیدمی علی رغم ظرفیتهای عظیم موجود ، منافع کشورمان در دیگر حوزه ها را نیز تحت تاثیرات منفی خود قرار میداد البته عدم نفوذ در مجامع بین المللی ناشی از کاهش قدرت سیاسی نیز مزید بر علت می شد تا منافع ملی ما آنگونه که شایسته بود تامین نگردد.

اگر بخواهیم خیلی كوتاه یك آسیب شناسی مدیریتی در حوزه نفت و گاز داشته باشیم ؛ لازم است عنوان شود كه عدم ثبات در مدیریت و شناخت موثری كه لازم است یك مدیر ارشد  نفتی از  فضای حرفه ایی بین المللى داشته باشد  و همینطور عدم ثبات در تصمیم گیری های خرد و كلان ؛ بیشتر از  تحریم هایی كه غرب به ایران تحمیل كرد به كل مجموعه صنایع  مادر صدمه وارد نمود.
اما امروز چنانچه قصد داشته باشیم صادقانه و به دور از سیاسی كردن موضوعات، تحلیلی فنی و متناسب با منافع ملی كشور ارایه دهیم ؛ باید به این موضوع توجه شایانی نمود كه چگونه در سایه ثبات و مدیریت تخصصی ؛ عملکرد و رفتار حرفه ایی و كاملا تكنیكال به مجموعه مدیریت نفت در عرصه داخلی و خارجی بازگشت.

این رفتار حرفه ایی تو ام با شناخت كاملا اساسی با فضای بین الملل را میتوان در موضع گیری های بسیار حساس و درستی كه مدیریت عالی نفت دركارتل نفتی اپك اتخاذ نمودند و هم چنین تصمیماتی كه در مجموعه داخلی نفت ایراد کرد مشاهده نمود.

از  جمله مهم ترین موضع گیری های  سیاسی و تكنیكالی  كه در فضا سیاسی  بین الملل اتخاذ شد  مربوط بود به تصمیم ضد ایرانی بزرگترین تولید كننده اپك یعنی عربستان و هم پیمانانش به همراه روسیه  ؛ تحت عنوان فریز نفتی.

موضع گیری هوشمندانه ایران در قبال تصمیی که منافع ایران را تهدید می کرد

بعد از به پایان رسیدن مذاکرات برجام یا بهتر است بگویم از شش ماه قبل از آن یعنی درست زمانی که ایران پس از سالها تحریم آماده افزایش تولیدبرای رسیدن به سطح پیش از تحریمها بود تمام كشور های هم حوزه ایی ایران كه عضوی از كارتل نفتی اپك محسوب میشوند به سرکردگی عربستان و همراهی ضعیف روسیه  تلاش نمودند تا با اتخاذ تصمیم های نادرستی كه هیچ گونه سنخیتی با راهی كه ایران در پیش گرفته بود نداشتند مانع از رسیدن ایران به اهداف خود شوند مجموعه  این اقدامات که تحت عنوان فریز نفتی شناخته می شود ودر واقع یک تصمیم  سیاسی بود این هدف را دنبال میکرد که ایران نتواند به سطح تولید خود بیفزاید واین در حالی بود كه از قبل از مذاکرات برجام علناً وزیر محترم نفت جناب اقای زنگنه بارها طی هشدارهایی كاملا صریح و بی پرده عنوان داشتند كه راه را برای افزایش  تولید ایران باز كنید.

این سیاست ضد ایرانی با توجه به موضع گیری كاملا هوشیارانه مدیریت  محترم وزارت  نفت و مجموعه دولت ، با شکست مواجه شد و بعد از آن ایران توانست در مدت بسیار كوتاهی تولید خود را به سطح قبل از تحریم ها یعنی 3/8 میلیون بشکه در روز برساند و با توجه به اینکه در دوران تحریم اغلب بازارهایی را كه به صورت سنتی در اختیار ایران بودند را به رقبای خود واگذار كرده بودیم ؛ خوشبختانه بعد از برجام و به دلیل افزایش تولید توانستیم تا حدود زیادی بازارهای از دست رفته خود را احیا كنیم .

لذا لازم است با جدیت این سیاستی كه وزارت  نفت به دنبال اجرایی كردن آن هستند دنبال شود و مهم ترین هدف مجموعه وزارت نفت و مجموع دولت و حتی ارگان ها و نهاد های نظامی و غیر نظامی باید در ازدیاد تولید خلاصه شود.

نیاز است كه با تمام ظرفیت و نهایت قوا تولید خود را افزایش دهیم ؛ زیرا كه یکی از اصلی ترین مولفه های قدرت در كشورهایی كه دارای منابع فسیلی میباشند ؛ افزایش تولید است.

با افزایش تولید قدرت سیاسی ایران افزایش میابد؛ نفوذ ایران در نهادهای اقتصادی و سیاسی جهانی و منطقه ای  چند برابر میشود و قدرت چانه زنی ما در عرصه دیپلماسی افزایش میبابد و دقیقا به همین دلیل است كه از سال 52 به بعد هر زمان كه ایران سیاست افزایش تولید را در پیش گرفته بلوك غرب و مخصوصا آمریکا ناخشنود از این سیاست بوده و هست.

زیبنده كشور بزرگ و  قدرتمندی  همچون ایران نیست كه در این كارتل نفتی ؛ كه خود جزو اصلی ترین بنیانگذاران آن بوده و حتی دفتر ثابت آن در وین توسط شرکت نفت ایران خریداری شده به علت کاهش تولید مقامش تا پنجم تقلیل یابد و  نتواند در تصمیم های كلان آن نقشی موثر ایفا كند. لذا نباید اجازه داد كه تحت هیچ  شرایطی دوباره تولید ایران كاهش یابد.

عربستان بزرگترین تولید كننده نفت دنیا و رقیب ما در اپك میباشد و  به دلیل همین توانایی در  افزایش تولید بوده است كه تا كنون 3 بار از  نفت به عنوان سلاح در مقابل ایران استفاده كرده است و هرسه بار به قصد از بین بردن اقتصاد ونهایتا نظام اسلامی  ایران  این كار را تکرار كرده است.

باید توجه داشت كه امروز  عربستان بیشترین حد تولید را داراست و طبق برآورد متخصصین ما که بر اوضاع نفتی عربستان اشراف دارند بیشتر از این تولید در توان صنعت نفت عربستان( ارامكو) نیست لذا بر اساس این آمار ؛ عربستان هرگز نمیتواند شرط یا پیش شرطی برای اجرای سیاست فریز نفتی بگذارد.

امروز با توجه به اینکه امریكا ؛ صاحب تکنولوژی فراكینگ می باشد ( حفاری عمودی) به رقیبی جدی برای بزرگترین تولید كننده های نفت یعنی عربستان و روسیه تبدیل شده است لذا در هر صورتی عربستان نیاز دارد تا خود را باسیاست های اپك همراه سازد.

با توجه به اینکه نفت شیل به بزرگترین رقیب جدی برای نفت اپك بدل گشته ؛ نیاز به خرد جمعی و رسیدن به یك سیاست واحد مبنی بر پذیرفتن سطح تولید برای كشورهایی كه سطح تولید را نادیده گرفته اند ؛ از اهم موضوعات و تصمیم گیری ها برای این كارتل نفتی یعنی اپك میباشد.

امریكا و صنعت نفت شیل

 كمپانی های بزرگ نفتی ایالات متحده آمریکا به دلیل داشتن فن آوری استخراج تولید  تجاری نفت شیل و بهره مندی از منابع عظیم نفتی ؛ نه تنها چشم انداز اقتصادی مثبتی را برای خود رقم زده اند ؛ بلكه  با ورود به بازار صادرات نفت میتوانند مناسبات انرژی  دنیا را تغییر دهند .

این امر پیامدهای عمیق  امنیتی ؛ سیاسی و اقتصادی مهمی خواهد داشت . و میتواند روابط ایالات متحده را با سایر بازیگران ؛ از جمله كارتل نفتی اپك تحت تاثیر قرار دهد  و  به سود خود به پایان برساند.

آژانس اطلاعات انرژی امریكا تخمین زده است تولید نفت از شیل های نفتی امریكا تا سال 2020 الی 2025 به 2800 هزار بشکه در روز میرسد ؛ همچنین این سازمان اعلام كرده كه ایالات متحده آمریکا توانسته از روسیه به عنوان دومین تولید كننده نفت و گاز جهان پیشی بگیرد كه این موضوع  بسیار حایز اهمیت میباشد.

لذا نتیجه این سیاست ها آن میشود  : همانگونه كه امارهای آژانس بین المللی انرژی نشان میدهد ؛ میزان تقاضا برای نفت خام در جهان تا سال 2018 با رشدی 10 درصدی به 7 الی 8 میلیون بشکه در روز خواهد رسید كه با بهره گیری امریكا از فن آوری فراكینگ برای تولید نفت شیل ؛ ظرفیت تولید این كشور از بزرگترین تولید كنندگان جهان یعنی روسیه و عربستان پیشی می گیرد.

 ؛ آنچه كه بر اهمیت افزایش تولید نفت در امریكا افزود ؛ تصویب قانونی در مجلس نمایندگان امریكا بود كه بر اساس آن ممنوعیت صادرات نفت امریكا بعد از 40 سال  به كشورهای خارجی لغو شد.

این تصمیم مجلس نمایندگان كنگره امریكا كه به اعتقاد نگارنده ؛ یكی از مهم ترین تصمیم هایی  میباشد كه بر پایه پیشبرد سیاست خارجی امریكا گرفته شده است ؛ میتواند معادلات بسیاری در رابطه با سیاست های كلان كشورهای صاحب منابع فسیلی را بهم زند و هر گونه قدرت تصمیم گیری را از این كشورها سلب كند.

مهم ترین اهداف پایه در ارتباط با این تصمیم سیاسی به شرح زیر میباشد:

1) صادرات منابع انرژی امریكا بر پایه مقاصد سیاسی و نفوذ هر چه بیشتر در سطح مجامع بین الملل.
2) رقابت با تولید كنندگان مهم كارتل نفتی اپك برای تامین قیمت.
3) سرازیر شدن نفت امریكا به بازارهای دیگر كشورهای جهان و تبدیل شدن این كشور ( امریكا ) به یك شریك
 تجاری با ثبات و امن.
4)  امریكا میتواند با ورود به بازار نفت قدرت كشورهایی هم چون  روسیه و عربستان را برای مواقع بحرانی به چالش كشد تا مبادا این كشورها از نفت به عنوان اسلحه در مقابل متحدین و هم پیمانان خود استفاده كند.
5 ) مهم : با قدرت و نفوذ نظامی  كه امریكا در خاور میانه دارد با  افزایش تولید نفت و گاز  تمام رقبایی كه در دو دهه آینده میتوانند
از لحاظ سیاسی ؛ اقتصادی  و نطامی قدرت امریكا رابه چالش بکشند ؛ تحت سیطره خود نگه دارد. رقبایی هم چون چین ؛ ژاپن  و اتحادیه اروپا كه شریان های حیاتی  اقتصادی  و ثبات سیاسی شان به نفت و گاز خاورمیانه  متصل میباشد.

لذا تسلط بر خاور میانه یعنی تسلط بر رقبایی كه امكان به چالش كشیدن امریكا را دارند.

البته لازم به ذکر است كه ؛ استفاده از فن آوری فراكینگ برای تولید نفت شیل در امریكا و كانادا ؛ یك بازه زمانی خاصی دارد و امكان دایمی نبودن تولید با چنین فن آوری  نیز بسیار است ؛  معنا و مفهوم  كلی این نظر بدان معناست كه همچنان بازیگران اصلی عرصه بین الملل در حوزه انرژی ؛ تولید كنندگان مهم در كارتل نفتی اپك میباشند.

در پایان لازم است دوباره تاکید موكدشود كه تحت هیچ  شرایطی نباید اجازه داد ؛ سیاست هایی كه امروز به عنوان سر فصل های اصلی و سیاست های كلان وزارت نفت محسوب میشوند ؛ با سیاسی كاری و اغماض از سوی بعضی از جریان ها مورد تضعیف قرار گیرد و این راه و سیاست هایی كه وزارت نفت ؛ مجموع دولت و نهایت نظام در پیش گرفته اند ادامه پیدا كند تا خروجی این سیاست ها منتج به ازدیاد تولید هر چه بیشتر در راستای احقاق حق از دست رفته باشد.

ما  به هیچ عنوانی نباید  اجازه دهیم مشكلاتی كه برای  پارس جنوبی پیشامد كرد (میدان مشترک گاز با قطر)  دوباره تکرار شود.

سهم ما از اپك تا بیش از تحریم ها سیزده درصد كل تولید اپك بود كه باسیاست هایی كه به اجرا در آمد توانستیم این سهم از دست رفته را احیا كنیم.

 سیاستی كه دولت و وزارت محترم نفت پیرامون میادین مشترک به اجرا گذاشته اند حقیقتا كار آمد ترین سیاستی بود كه توانست در بحرانی ترین شرایط اقتصادی و سیاسی ؛ منافع ملی ما را حفظ و حتی در بعضی از میادین گسترش دهد.
نیاز است جریان های همیشه شاكی كه هیچ گونه ارزشی برای حفظ منافع ملی قایل نیستند و برد را در حذف جریان روبه رو میدانند ولو اینکه منافع ملی كشور زیر سوال برود ؛ از این موضوع ملی ناراحت باشند و ایجاد مطالبه كنند كه چرا سهم ما از تولید 21 میدان مشترک نفت و گاز ؛ باید زیر یك میلیون باشد؟

این میزان تولید از میادین مشترک بدان معناست كه ثروت های ملی ما كه هیچ گونه  جایگزینی ندارند ؛ در حال به  تاراج رفتن میباشند .

هرگونه تخریبی بر پایه انتقاد كه ماهیتی جناحی و سیاسی داشته باشد و  موجب شود خللی در سیاست های دولت ؛ پیرامون رسیدن به  افزایش تولید ایجاد شود ؛ از هر جناح و هر مقامی ؛ خیانت به كشور و خیانت به منافع ملی میباشد.



نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار