سروش کیانی قلعه سرد
دانشجوی دکترای اقتصاد:آنچه که در نشریات، سایتهای خبری و تحلیلی و سایر رسانههای سیاسی به وضوح اکثریت مطالب، اخبار و تحلیلها را به خود اختصاص میدهد، پیرامون عملکرد دولتهاست که رسانهها در مقام مخالف، موافق و یا بیطرف سعی در ارائه تحلیل و نظر خود هستند. برای مثال رسانههای منتقد دولت فعلی عملکرد محیط زیستی دولت را بسیار بد میدانند و رسانههای موافق به ارائه تحلیلهای مثبت پیرامون عملکرد دولت در حوزه بهداشت و سلامت میپردازند. بیشک دولت به دلیل نقش و جایگاه مهم و تعیین کنندهای که در تصمیمگیریهای عمده کشور دارد، خواه یا ناخواه مسئول شناخته شده و میبایست نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد.
اما نقش و جایگاه مردم در این عملکرد خوب و یا بد کجاست و به چه میزان است؟ به عبارت دیگر مردم به چه میزان و مقدار تعیین کننده شرایط فعلی هستند؟ و آیا وجود عنوانی به نام دولت باعث نشده که مردم بسیاری از کاستیها و کمکاریهای خود را بر دوش دولت گذاشته و نقش تعیین کننده و مهم خود را در وجود این شرایط از یاد ببرند؟ برای نمونه عملکرد محیط زیستی دولت یازدهم بسیار مورد مناقشه موافقین و منتقدین بودهاست و رسانههای دو طرف تحلیلهای بسیاری در توجیه موافقت یا انتقاد خود داشتهاند اما آنچهکه در این تحلیلها بسیار کم مشاهده میشود پرداختن به نقش مردم در شرایط موجود زیست محیطی ایران است.
فارغ از اینکه بسیاری از آلودهکنندگان عمده محیط زیستی تولیدکنندگانی هستند که از همین مردم هستند، مراجعه به مکانهای تفریحی در جای جای کشور و مواجه با تلنبار زبالههای کالاهای مصرفی مردمی که بسیار هم نسبت به عملکرد دولت در حوزه محیط زیست معترض هستند، نشان میدهد که مشکلات این بخش بسیار فراتر از نحوه عملکرد یک دولت است. و یا در حوزه اقتصاد نیز میتوان به موارد مشابهی اشاره کرد. برای مثال دولت برای مواجهه با رکود و ایجاد رونق در بازار اقدام به اجرای سیاستهای پولی انبساطی کرده و با کاهش سود بانکی تسهیلاتی با سودهای حداقلی به مردم پرداخت میکند که تداوم این امر و همچنین مفید واقع شدن آن منوط به بازپرداخت این تسهیلات توسط مردم است.
اما آنچهکه در عمل اتفاق افتادهاست عدم بازپرداخت این تسهیلات توسط بخش زیادی از دریافت کنندگان و ایجاد حجم بزرگی از موقعههای بانکی توسط مردم است. امری که تداوم آن علاوه بر اخلال در اجرای سیاستهای اقتصادی دولت، میتواند سیستم بانکی کشور را با معضلی بزرگ مواجه سازد. مردمی که گاه تمام سیاستهای اقتصادی دولت از صدر تا ذیل را اشتباه و خطا میدانند اما خود حاضر به انجام تعهدات خود نبوده و در مشکلات اقتصادی موجود بیتاثیر نیستند.
مردمی که خواسته یا ناخواسته به بخشی از مشکلات موجود تبدیل شده و هیچگاه این امر را برای خود متصور نمیشوند. علاوه بر همهی نقدهایی که بر عملکرد تمامی دولتها وارد است، در تمامی این مشکلات و معضلات موجود نقش و جایگاه مردم را نیز میتوان مشاهده کرد که متاسفانه بسیار کمتر از نحوه عملکرد دولتها مورد توجه قرار گرفته است.