شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۸۹۸۰
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۵

شوشان - مهدی فریدونی : ظرفیت سازی و توسعه آن در قضیه نفت به سبب اینکه نه فقط محور توسعه كشور است بلكه به سبب اینکه موجب افزایش قدرت چانه زنی ما در محیط بین الملل میشود یك نیاز فوری و حیاتی است.

كشور ما برای حفظ موقعیت سیاسی خود می‌بایست برای دستیابی به 130 میلیون بشکه نفت معادل 11 درصد سهم جهان ؛ تلاش و كوشش قابل ملاحظه ایی بكند.

بر اساس براورد های انجام شده  سرمایه گذاری مورد نیاز تا 20 سال آینده در بخش نفت 180 میلیارد دلار ؛ در بخش گاز 100 میلیارد دلار ؛ در بخش پالایش و فرآورده های نفتی 15 میلیارد دلار و در پتروشیمی 50 میلیارد دلار است كه در مجموع بالغ بر 345 میلیارد دلار خواهد بود.

این حجم سرمایه گذاری (سالیانه 17 میلیارد) از چه محلی تامین خواهد شد؟

آیا غیر از درآمد های نفتی ؛ محل دیگری پیش بینی شده است؟ آیا جایگاه و نقش بخش خصوصی در این سر مایه گذاری ها مشخص و تعریف شده است؟

چگونگی ارتباط بین دستگاه دیپلماسی و انرژی برای كشور تولید كننده و صادر كننده عمده نفت مانند جمهوری اسلامی از جایگاه ویژه ایی برخوردار است.

سایر كشورها نیز محور  اصلی ارتباط خود را بر این اساس بنیان می نهند.

اما شاید بتوان گفت كه ما در این مورد دارای ضعف هستیم ؛ چرا كه ارتباط میان دستگاه دیپلماسی و انرژی به طور اعم و نفت به طور اخص و تخصصی در ایران كمتر از آن است كه باید باشد.

البته نكته اصلی در این مورد میباشد كه همیشه و در هر حالتی نفت در خدمت دیپلماسی بوده است ولی به نظر میرسد كه هیچگاه دیپلماسی كشور مان آن طور كه باید و شاید در خدمت نفت نبوده است.

اینجانب به عنوان یك كارشناس حوزه انرژی و سیاست خارجه ؛ كه در بخش خصوصی   كار كلان اجرایی میكند ؛

معتقدم بخش خصوصی ؛ به ویژه بخش خصوصی اتاق بازرگانی و صنایع معادن ایران به عنوان پارلمان بخش خصوصی دارای پتانسیل و توانمندی قابل توجهی برای ایفای نقش دلار و ارتباط با دیپلماسی اقتصادی و زیر بخش بسیار مهم آن یعنی دیپلماسی نفت و انرژی را دارا میباشد.

تجارب كشورهای توسعه یافته در خصوص میدان دادن به فعالان اقتصادی بخش خصوصی ؛ گویای قابلیت های قابل تامل و توجهی است كه NGO های اقتصادی برای كشورهای تابعه خود تحصیل كرده اند.

میدان های بسیار زیادی كه دستگاه ها و عوامل دولتی قادر به ورود و حضور در آنها نیستند بلكه بعضا مضر و ناكارامد جلوه میكنند.

اما بخش خصوصی قائل به فعالیت و اثر گذاری و همچنین اخذ نتیجه مطلوب است.

توانمندی های بلقوه و بالفعل بخش خصوصی برای گره گشایی و بستر سازی روابط سیاسی بین كشورها به قدری است كه اکثریت كشورهای توسعه یافته مهمترین ماموریت های سیاسی و دیپلماتیک خود را به منظور حداکثر سازی منافع ملی بر عهده اتاق های بازرگانی و اتحادیه های تجاری میگذارند.

در نتیجه به نظر میرسد اصلی ترین و فوری ترین راهکار تحقق اهداف چشم انداز در حوزه نفت ؛ گاز و پتروشیمی ؛ توسعه سرمایه گذاری و كسب  فن آوری های جدید می باشد.

در مقوله نفت چنانچه كوتاهی پیشین ادامه یابد و در خصوص سرمایه گذاری هایی كه لازم است صورت پذیرد كوتاهی كنیم ؛ تمام ابزارهایی را كه در دست داریم را از دست خواهیم داد و یا به نوعی ابزارهایی كه در دست داریم از دست ما خارج خواهند شد.

ظرفیت سازی و توسعه در حوزه نفت نه فقط محور توسعه كشور است ؛ بلكه به سبب اینکه موجب افزایش قدرت چانه زنی ما در محیط های بین المللی میشود یك نیاز فوری و حیاتی است.

میدان دادن به بخش خصوصی و ایجاد فرصت فعالیت و به بازی گرفتن توانمندی های داخلی ؛ یگانه راه تعالی و كار آمدی نظام است.

صلاح و سواد كشور ؛ پرداختن دولت به امور حاکمیتی و پرهیز از تصدی گری است كه باید به این نكته مهم  توجه شود كه امروز نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان ( یك الگوی حکومت اسلامی) از منظر ( افكار عمومی مسلمانان جهان) مطرح است و هر گونه ناكارامد در حکومت اسلامی ایران ممکن است به مفهوم ( ناكارامدی مدل دینی حکومت ) تفسیر گردد.

اعتقاد بر این است كه بخش خصوصی در جمهوری اسلامی در جمهوری اسلامی ایران دارای توانمندی های بلقوه بلقوه و بالفعلی است كه قادر به نقش آفرینی و تاثیر گذاری در امور اجرایی و دیپلماسی اقتصادی به ویژه دیپلماسی نفت و انرژی در راستای سیاست های كلی نظام و اعتلاء و ترقی جمهوری اسلامی ایران است.

استفاده از ابزار نفت و پیرو آن ازدیاد تولید ؛ علاوه بر اینکه موجب تقویت دستگاه دیپلماسی كشور میشود ؛ در بخش های دیگر كشور نیز میتوان آن را تسری داد تا تمام حوزه های بنیادی كشور به نوعی بیشتر از پیش تقویت شوند.

اما متاسفانه در بخش داخلی و متنفع كردن استان هایی كه بخش قابل توجهی از تولید را در اختیار دارند آنگونه كه شایسته و بایسته بوده است عمل نشده است .

در این برهه از زمان كه دشمنان ایران قصد دارند به هر طریقی فضای نا امنی به وجود آمده را به سوی مرزهای داخلی ایران هدایت كنند ؛ اهتمام ورزیدن به مقوله دیپلماسی انرژی ؛ برای بالا بردن قدرت ظرفیت های ایران در بخش های اقتصادی ؛ سیاسی و نظامی ؛ اطلاعاتی ؛ میتواند به صورت كاملا ملموسی افزایش یابد ؛ به نوعی كه هم زمان با بالا بردن ظرفیت های تولید منابع فسیلی ؛ به فكر بست و گسترش قدرت دفاعی كشور و حضور در عمق استراتژیک محافل تصمیم گیری بین المللی باشیم.

حتما باید ظرفیت ها را در بحث انرژی و مخصوصا ازدیاد تولید  به حدی بالا برد كه در مباحث مهم و تاثیر گذاری همچون آفند و پدافند بتوانیم از این ظرفیت ها در زمان مناسب و با هدف مشخص ؛ به نحو احسن استفاده كنیم.

  اما در بخش آخر مطلب لازم دیده شد كه گذری هم داشته باشین  به  چرایی حضور ایران به عنوان مستشار در كشورهایی كه به نوعی به عنوان  كشور هدف مطرح هستند.

 اصولا در جاهایی كه منافع كلان و بنیادین  چند كشور با هم گره خورده اند ؛ برای به دست آوردن حداکثر منافع در مباحث مربوطه ؛ علاوه بر دیپلماسی ؛  حضور فیزیکی نیز میتواند نهایت تاثیر گذاری را داشته باشد.

به استثناء نفت و اصولا انرژی های هیدروکربوری  ؛ به عنوان یك سلاح فوق العادل بران و قوی برای تامین منافع در عالم سیاست ؛ حضور نظامی و فیزیکی  ایران در كشورهایی كه ایران در آنجا منافع مهمی را  دارد و یا اینکه دنبال میكند بسیار حایز اهمیت می باشد.

حضور نظامی ایران در كشورهایی كه دارای ظرفیت های متعددی هستند باعث شده كه حضور در عمق استراتژیک این كشورها  به ابزاری بی بدیل برای گرفتن امتیاز های بیشتر در راستای منافع كلان كشور تبدیل گردد.

 اصلی ترین اهداف حضور مستشاری بر این اساس می باشد كه  :

1) دور كردن تهدیدات از مرز های كشور

 2) قدرت بازدارندگی بیشتر در هنگام به وجود آمدن تهدیدات نظامی و به خطر افتادن مرزهای كشور.

3) تربیت نیروهای وابسته به واسطه حضور مستشاری برای استفاده از جنگ های نیابتی.

4) * مهم بالا بردن قدرت اطلاعاتی كشور در صورت نیاز برای مباحث   افندی و پدافندی

 

كه با توجه به موارد عنوان شده ؛ این حضور برای بالا بردن قدرت دیپلماسی كشور در زمان رسیدن به هدف و گرفتن پون های بیشتر به نفع منافع كشور بسیار حایز اهمیت است.

اگر در كشوری ایران احساس كند نیاز است به خاطر حفظ منافع كشور حضور فیزیکی خود را به اثبات برساند ؛ در چهارچوب سیاست های كلی نظام این امر نیاز است كه صورت بپذیرد زیرا كه امروز ما با پدیده ایی همراه هستیم به عنوان جنگ های نیابتی.

در جنگ های نیابتی به  این مورد بسیار مهم باید اشراف داشت ؛ كه (( اصولا در جنگ های نیابتی بحث برد و باخت اصلا مطرح نمی باشد ؛ بلكه مسئله بسیار مهم این مورد میباشد كه اجازه میدهیم دشمن در جنگ نیابتی پیروز شود و نیاز است فضا را در یك حالت خنثی و دریك زمان معلوم حفظ كرد )) در آخر برای نیل به هدفی كه پیش رو داریم و برای پیشبردن آن هدف و نیز رسیدن به منافع مورد نظر ؛ دستگاه دیپلماسی وارد می شود.

كارشناس انرژی و سیاست خارجی

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار