امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان // رجبعلی کرد
(بررسی و تجزیه و تحلیل وضعیت تعطیلات در ایران و مقایسه با دیگر کشورها)
مقدمه: هر از چندگاهی بحث تعطیلات در کشور داغ می شود. مدتی است که استانداران، یکی یکی در حال تعطیل کردن ادارات در روزهای پنجشنبه هستند و استان خوزستان نیز اخیرا" به جمع استان هایی پیوست که روزهای کاری پنجشنبه را تعطیل نمود. بر همین اساس، یک عده واویلا سر می دهندکه تعطیلات زیاد است و با این تعطیلات کمر اقتصاد کشور شکسته می شود وعده کمتری گلایه از اینکه تعطیلات کم است. مخصوصا" وقتی چند روز پشت سر هم تعطیل است این بحث ها قوت می گیرد. اما نگارنده می خواهد خارج از آن هیاهوها و با دید واقعگرا به این مقوله بپردازد و به اختصار وضعیت تعطیلات کشورمان را بررسی کرده و با دیگر کشورها مقایسه نموده و در آخر نتیجه گیری کرده و پیشنهاداتی را ارایه دهد.
تعطیلات هفتگی: در کشور ما تا سال گذشته تعطیلات هفتگی در سراسر کشور یک روز بود (البته منهای تهران که دو روز تعطیل است). و این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله آمریکا و اروپا شبنه ها و یکشنبه ها، یعنی دو روز تعطیلات هفتگی دارند. پس جمع تعطیلات هفتگی در ایران 52 روز وبسیاری ازکشورها 104روز می باشد.
ساعات کار روزانه در ایران هشت ساعت می باشد و تهران و تعدادی دیگر از استان هایی که پنجشنبه ها تعطیل هستند و اخیرا" استان خوزستان هم به آنها اضافه شد، در قبال افزایش ساعات کاری در روزهای کاری، پنجشنبه ها تعطیل شد.
تعطیلات رسمی سالیانه: در کشورهای مختلف با توجه به ساختار سیاسی – اداری و وضعیت فرهنگی، تاریخی و مذهبی بین 10تا20 روز تعطیلی دارند و میانگین تعطیلات رسمی 38 کشور 16 روز است اما تعطیلات سالیانه در ایران به مناسبت های تاریخی ، مذهبی، ملی و انقلاب اسلامی 24 روز می باشد که هر سال ممکن است چند روز آن در روز جمعه باشد.به عنوان مثال سه روز از تعطیلات رسمی امسال (1391) در جمعه واقع شده است. و با تعطیل شدن پنجشنبه ها امکان ادغام تعطیلات رسمی در این دو روز تعطیلی هفتگی بیشتر می شود.به عبارتی عملا" تعداد تعطیلات رسمی کمتر از این می شود. با توجه به اینکه اگر این چند استان کشور را استثنا کنیم مجموع تعداد روزهای تعطیل کشور در یکسال بین 70تا 75 روز است حال آنکه تعداد روزهای تعطیل در بسیاری از کشورها و همه کشورهای توسعه یافته بیش از 110 روز است . گر چه تعطیلات رسمی سالانه کشورمان بیشتر از میانگین جهانی است اما سرانه کار سالانه ما خیلی بیشتر از میانگین جهانی است. برای رعایت اختصار آمار و ارقام تک تک کشورهای را ذکر نکردم و به آمار میانگین جهانی اکتفا می کنم. اما این نکته مهم را نباید از یاد برد که « همیشه بیشتر بهتر نیست». حتی اگر ما ده روز بیشتر تعطیلات رسمی داشته باشیم و بابت آن 80 ساعت از میانگین آمار ساعات کاری کم کنیم باز هم فاصله زیادی با نرم جهان و بخصوص با کشورهای پیشرفته ای چون آلمان با میانگین سالانه ساعت کاری 1330 و هلند با 1336ساعت و فرانسه با 1392ساعت کاری. کارمندان این قبیل کشورها ساعات کمتری از ما کار می کنند اما توسعه یافته تر و درآمد سرانه آنها بسیار بالاتر است. پس می توان نتیجه گرفت که کار مفیدآنهاخیلی بیشتر است نه صرفا" کار آنها. در قبال این کار مفید دستمزد خوبی هم دریافت می کنند. هم کارایی بالاست و هم درآمد و دستمزد. در بررسی دستمزد ده کشور اروپایی، بین 25 تا 42 دلار دستمزد هر ساعت کاری است و حداقل دستمزد ساعتی در تعدادی از این کشورها بین 9 تا 11 دلار است. این در حالی است که کشور ما بسیار بیشتر از میانگین جهانی انرژی مصرف می کند و هیچ دینی به اندازه اسلام توصیه به قناعت و صرفه جویی و ترک اسرف و تبذیر و زیاده روی در مصرف نکرده است.
خلاصه اینکه سرانه ساعات کار سالانه در ایران 2400 ساعت و سرانه ساعات کار سالانه جهان 1900 ساعت می باشد. یعنی سرانه ساعات کار در ایران 5/1برابر میانگین جهانی است. شاید با این آمار و ارقام آنانی که فریاد وامصیبتا در مورد تعطیلی های زیاد در ایران سر می دادند را قانع کرده باشد.
مشکل ما درجای دیگری است که در آمار زیر باید آن را جستجو کرد و آن ، ساعات کار مفید است. سرانه ساعات کار مفید سالانه در ایران 300 ساعت و درجهان 1400 ساعت است. یعنی کار مفید ایران نسبت به جهان حدود 4/1 می باشد. ذکر این نکته لازم است که با مراجعه منابع گوناگون، از جمله سایت های معتبر و منابع آماری تفاوتهایی مشاهده شد اما این تفاوت ها زیاد نبود. مثلا" حتی اگر میانگین کار مفیدکشورمان را دو برابر این رقمی که ذکر شد عنوان کنیم، باز هم فاصله فاحشی با میانگین جهانی داریم. این وضعیت نامیمون نه یکشبه بوجود آمد و نه یکشبه هم قابل حل است و یک عامل و دو عامل هم باعث این وضعیت نشده بلکه دلایل و علل مختلف دارد که در جای خود باید به آن پرداخت اما به همین اکتفا می کنم که اگر همت کنیم می توانیم راه برون رفت از این وضعیت را پیدا کنیم. نیم توانیم بر اثر تعصب چشممان را به روی واقعیت ها ببندیم و نباید واقعیت های تلخ ما را از میدان به در و نا امیدمان کند.
پس نتیجه می گیریم که نباید خیلی نگران تعطیلات یا کاهش ساعات کاری باشیم آنچه که ما راناراحت می کند و باید ناراحت کند کاهش کار مفید و بهروری پایین نیروی کار است. اگر همین اندازه که به فکر کمیت کار هستیم به فکر کیفیت کار بودیم و جمله"منابع انسانی بزرگترین سرمایه هر سازمان و شرکت" در حد شعار باقی نمی ماند و به آن عمل می کردیم وضعیت اینگونه نبود. برای کار مفید باید پرداخت مفید هم داشت. باید انگیزه ایجاد کرد. آیا شعار نظام هماهنگ پرداخت ها عملی شد؟ آیا کار به کاردان واگذار شد؟ آیا کیفیت مدارک کارشناسان بررسی می شود؟ آیا به علاقه فرد در خصوص رشته شغلی توجه لازم می شود و به او میدان داده می شود که در آن رشته کاری نقش آفرینی کند........؟
ما امروز بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به کار و تلاش داریم. کشور ما در تحریم بسر می برد،در آمدهای نفتی تقریبا"به نصف تقلیل یافت و باید با کار مفید و تولید آنرا جبران کرد اما بهترین راهکار آن بهروری و استفاده مناسب از امکانات و نیروی انسانی است نه اینکه ساعات بیشتری در محل کار بمانیم. ما نباید دنبال گذران ساعات بیشتری در محل کار باشیم ، بلکه باید از لحظه لحظه وقتمان که همان عمر گرانبهاست استفاده مفید ببریم. اگر کار به اندازه ساعات کاری کارمند وجود ندارد، ماندن بی فایده او هدر دادن عمر است. متأسفانه اعتبارات آموزشی هم بشدت کم شده وگرنه یکی از راهکارهای مفید در وضعیت کنونی آموزش حین خدمت بود که راهکار جایگزین آن این است که متخصصین هر سازمان که توان آموزش را دارند در ساعات کاری به عنوان وظیفه اداری به آموزش بپردازند و کاردانان و کارشناسان همان واحد اداری به عنوان فراگیر آموزش ببینند. در وضعیت کنونی که تورم شتابنده شد، اما نه تنها حقوق ها افزایش مناسب را نداشتند حق اضافه کار و مأموریت بشدت کم وبعضا"صفر شد و قیمت برخی اجناس تقریبا" دو برابر و دریافتی های بسیاری از کارمندن تقریبا" نصف شد و در این نامعادله، کارمندان دچار مشکلات و بی انگیزگی خاصی شدند و لازم است حداقل درخصوص ساعات کاری آنان تجدید نظر کرد. اگر یک بررسی میدانی در ادارات صورت گیرد عمق فاجعه روشن خواهد شد. این ساعات کاری بیشتر بر دوش کارکنان سنگینی می کند.
اگر بخواهیم بصورت موردی یه بررسی ساعات کاری استان خوزستان بپردازیم میبینیم با تعطیلی روز پنجشنبه نه تنها ساعات کار کارکنان کاهش نیافت بلکه 5/1ساعت به ساعات کاری کارکنان افزوده شد. بدین صورت که در روز پنجشنبه 6 ساعت سر کار بودند و با تغییرتایم کاری روزهای شنبه تا چهارشنبه 5/7 ساعت به ساعات کاری اضافه شد. و از طرفی چون سازمان ها به کارکنان نهار نمی دهند، از یکطرف کارکنان دچار خستگی ناشی از طولانی بودن ساعات کاری و از طرف دیگر دچار کاهش کارایی می شوند.
اگر فقط به ساعات حضور در کار توجه کنیم بی آنکه به کیفیت و کارایی آن فکر کنیم، به این وسیله فرهنگ کم کاری و تنبلی را رواج می دهیم. نیروی انسانی باید احساس مفید بودن بکند و به باز خورد کارش توجه نماید و با بازخورد مثبت و مفید احساس نشاط و غرور و انگیزه بکند.
راهکار کوتاه مدت برون رفت از این وضعیت کاهش حداقل یکساعت کار روزانه آخر وقت است، زیرا کارمند در ساعات باقیمانده مفیدتر و کارآمدتر کار می کند و با توجه به اینکه در سازمان ها به کارمندان نهار نمی دهند ، دچار سوء هاضمه نمی شود و به سازمان هم هیچ لطمه ای وارد نمی شود. و راهکار بلند مدت این است که مجلس شورای اسلامی و دولتمردان با مصوبات و بخشنامه های لازم و استفاده از متخصصان خبره فاصله بین ساعات کار و ساعات کار مفید ایران و جهان راکم کنند. یعنی ساعات کار روزانه را تا رسیدن به نرم جهانی کاهش داده و روزهای پنجشنبه و جمعه برای سراسر کشور و جمعه و شنبه برای پایتخت (بدلیل تعطیلی شنبه و یکشنبه در بسیاری از کشورهای جهان و مراودات کاری و سیاسی) و برای بهره وری و افزایش ساعات کار مفید با استفاده از روش های کار سنجی و غنی سازی و توسعه شغلی و کاهش نیروی انسانی در بخش های دولتی و باز تعریف مشاغل و تطبیق دوباهء شغل و شاغل و افزودن به وظایف شغلی و افزایش همزمان حقوق و مزایا و استفاده از ابزارهای تشویقی و انگیزشی ساعات کار مفید را افزایش دهند.