دنیای پلنگ های اینستاگرامی و فضایی که برای مخاطبان خود تصویر می کنند چیزی شبیه به سرزمین اسباب بازی ها در داستان پینوکیو اثر کارلو کلودی Carlo Collodi است. دنیایی که در آن هر روز تعطیل است و همیشه می توان بازی کرد. پینوکیو در سرزمین اسباب بازی ها؛ در می یابد که ساعت روی برج؛ عقربه ندارد و از آنجایی که زمان در این سرزمین بی معناست؛ می توان تا ابد بازی کرد و همه چیز را به بطالت و بیهودگی گذراند.
این صفحات پرطرفدار؛ شوخی یا جدی بخشی از زندگی ما در فضای مجازی شده و در عین حال؛ پلنگ های اینستاگرام مدام در حال تکثیر شدن هستند. اینکه پلنگ های اینستاگرامی یا سایر شبکه های مجازی دقیقا کیستند و چرا به این نام خوانده می شوند معیار دقیقی ندارد و تنها با ذکر مصداق و مثال می توان درباره وجه اشتراک آنها صحبت کرد. از عکس های سلفی یا ویدیوهای کوتاه از صرف شام؛ تولد؛ میهمانی گرفته تا خرید یک پفک می تواند سوژه پلنگ های اینستاگرام باشد. عکس هایی که هزاران بار بازنشر می شود و گاهی مورد توجه بیش از چند میلیون مخاطب قرار می گیرد.
موضوع کار پلنگ های اینستاگرامی چیست؟
پلنگ های اینستاگرامی تقریبا هیچ کاری انجام نمی دهند. محتوای عکس ها و فعالیت های آنها هیچ است و به همین سبب دنیایی را به نمایش می گذارند که در آن هیچ کاری انجام نمی گیرد. بیهودگی و وهم؛ فصل اشتراک اغلب نوشته ها یا ویدیوهای این سلبریتی هاست. یکی در دنیای قصه ها زندگی می کند و خود را شاهزاده جاودان می داند و دیگری هر روز ویدیویی از بیهودگی زندگی روزمره خود؛ از غذا پختن؛ نشستن؛ راه رفتن و بدبخت نامیدن سایرین منتشر می کند. یکی با نمایش دندان های روکش سرامیکی؛ زندگی لوکس و بی محتوایی را که در آن هیچ اتفاقی نمی افتد و هر روز تکرار روز پیش است، به نمایش می گذارد و دیگری خود را زیباترین فرد شهر می داند. دنیای پلنگ های اینستاگرامی و فضایی که برای مخاطبان خود تصویر می کنند چیزی شبیه به سرزمین اسباب بازی ها در داستان پینوکیو اثر کارلو کلودی Carlo Collodi است. دنیایی که در آن هر روز تعطیل است و همیشه می توان بازی کرد. پینوکیو در سرزمین اسباب بازی ها؛ در می یابد که ساعت روی برج؛ عقربه ندارد و از آنجایی که زمان در این سرزمین بی معناست؛ می توان تا ابد بازی کرد و همه چیز را به بطالت و بیهودگی گذراند.پینوکیو در حالت وحشت از مسخ و تبدیل شدن تدریجی به خر از آقای خوکچه؛ آدرس درمانگاه را می پرسد و خوکچه پاسخ می دهد؛ این مرض عرعر است که در هیچ بیمارستانی درمان نخواهد شد. او به پینوکیو می گوید: علت اش این بود که وقت را بیهوده تلف کرده ای. تنبلی کرده ای و جز بازی هیچ کاری نکرده ای بنابراین تا ابد مسخ خواهی شد. کار پلنگ های اینستاگرام نیز به اعتباری اتلاف وقت و جدال بر سر بیهودگی است. تمام روزهای زندگی آنها تعطیل است و همیشه در حال گردش و ثبت لحظه های زندگی تکراری و بیهوده ای هستند که هیچ اتفاق تازه ای در آن نمی افتد.آنها گاهی علیه یکدیگر سخن می گویند و برخی با برخی دیگر علیه دیگری متحد می شوند. اما همه این جدال ها بر سر "هیچ” است. یکی از وجوه اشتراک پلنگ های اینستاگرام عقاید خود مهم انگاری (self -important ideas) است. آنها تصور می کنند کارهای روزمره شان برای خیل عظیمی از مخاطبان مهم است و یا نظریات شان دربارهء زندگی باید جدی گرفته شود. از دید روانکاوها عقاید خود مهم انگاری یکی از نشانه های شیدایی(Mania) است و این افراد؛ اغلب مشکل فشار کلام(pressure of speech) دارند و از پرش افکار (flight of idea) رنج می برند. گاهی کلمات و جملات را عینا و بی کم و کاست تکرار می کنند و یا فعل آخر جمله را دوبار پشت سر هم می گویند.داریوش شایگان در کتاب آسیا در برابر غرب؛ از دوره فترت (نه این و نه آن) صحبت می کند و از انسانی صحبت می کند که دیگر نه نیکی برایش معنی دارد و نه بدی. انسانی که فقط به یک امر یقین دارد و آن اینکه همه چیز بیهوده؛ بی معنی و پوچ است. او می نویسد: در چنین وضعی ما به چند گرایش بر می خوریم. سرکشی و عصیان مکتب های نو فکری که اغلب به صورت ضدیت جلوه می کنند. ضد روانپزشکی؛ ضد شعر؛ ضد رمان؛ ضد فرهنگ؛ ضد هنر آیا پلنگ های اینستاگرام از دانشمندان محبوب ترند؟از نظر تعداد لایک ها و میزان طرف توجه بودن بله! هیچ کدام از برندگان جایزه نوبل یا دانشمندان یا نوابغ تا این حد مورد توجه و اقبال عمومی نیستند. تعداد لایک های دانیل تمت(daniel tammet) یکی از بزرگترین نوابغ قرن نزدیک به ده هزار تاست در حالیکه اغلب چهره های جنجالی اینستاگرام تنها در بین کاربران ایرانی از پانصد هزار تا گاهی بیش از سه و نیم میلیون فالوور پر و پاقرص دارند. جملات بی محتوا و پر از غلط های نگارشی آنان هزاران مرتبه بازنشر می شود و حتی مخاطبانی که صرفا برای سرگرمی و یا احیانا تمسخر پلنگ های اینستاگرام در بحث ها و کامنت ها مشارکت می کنند؛ ناخواسته به شهرت بیشتر این افراد دامن می زنند. دنبال کردن زندگی افرادی که نه توانایی و استعداد و هنر خاصی دارند ؛ نه نویسنده اند نه بازیگر نه ورزشکار نه دانشمند نه نقاش نه نوازنده نه مجسمه ساز و نه شاعر؛ بیهودگی دنیای مدرن ماست و به عبارتی جذابیت سرزمین اسباب بازی ها. بطالت عمر و روزمرگی و تکرار زندگی سلبریتی های اینستاگرام به نوعی بازتاب میل ما به بیهودگی و اتلاف وقت است. همان میل و کشش عجیبی که پینوکیو را سوار بر کالسکه سرزمین اسباب بازی ها به دنیایی وارد کرد که در آن ساعت ها عقربه نداشتند.
نویسنده: عرفان کسرایی