خبر دستگیری یک فرد شیاد در لباس مقدس پزشکی در شهرستان مسجد سلیمان موجی از تعجب آمیخته به اعتراض را در سطح جامعه برانگیخت لیکن نگارنده را به یاد خاطره ای انداخت که برای دوستان ذکر می کنم.

در حد فاصل سال های 78 تا 79 در یکی از روستاهای شهر ایذه مشغول گذراندن دوران سربازی در قالب "طرح پیام آوران بهداشت" بودم. از آنجا که این روستا فاصله اندکی با شهر داشت، لذا هر روز عصر برای خرید مایحتاج عمومی و نیز سر زدن به مطب دوستان پزشک عمومی خود، سری به شهر می زدم.

روزی مطلع شدم که مطب یکی از پزشکان عمومی و معروف شهر، پس از دریافت اخطار های مکرر از سوی شبکه بهداشت و درمان ایذه، پلمب شده است. وقتی علت را جویا شدم، مطلع شدم که علت پلمب وقوع تخلفات مکرر و البته خنده دار این پزشک محترم بود. ایشان با سواستفاده از فقر فرهنگی مردم و البته پس از بازگشت از سفر معنوی کربلا و بالطبع تحول روحی ضمن تبدیل مطب خود به کلینیک حجامت و بادکش و طب سنتی اقدام به فروش «نعل اسب» و «قلاب پنکه» در مطب خود به بیماران مبتلا به کم خونی جهت قرار دادن در برنج در حال دم کشیدن می کرد!

دوستی که به عنوان بازرس شبکه به مطب ایشان رفته بود اظهار می کرد مقادیر زیادی «قلاب پنکه» در کشوی میز آقای دکتر کشف و ضبط شده که در نهایت رای به پلمب داده شده بود. چند ماه بعد با اتمام طرح به اهواز برگشتم و روزی که از خیابان سی متری گذر میکردم بطور اتفاقی تابلوی مطب آن پزشک محترم را که ظاهرا اینبار در اهواز مشغول به کار طبابت سنتی و حجامت بود توجهم را جلب کرد. البته نه از میزان و نوع جریمه های تکمیلی ایشان خبردار شدم و نه از احتمال تداوم فروش نعل اسب و قلاب پنکه در مطب جدید ایشان در اهواز!

به هر روی این نمونه تنها مشتی از خروار «قلاب بازی» های برخی همکاران محترم ما می باشد که اگرچه مدارک پزشکی ایشان از «اصل» نیفتاده، لیکن خود ایشان متاسفانه از «اسب» افتاده اند!

برچسب ها: دکتر آرش اعتمادی

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه