سعید قاضینژاد: بعد از گذشت چهلوچهار سال از زمان ساختِ فیلم سینمایی «صادق کرده» با حضور علاقهمندان این کارگردان بزرگ سینما، و با حضور بخشی از اعضای تولید فیلم، «صادق کرده» در سینما تک موزه هنرهای معاصر به روی پرده رفت تا یکی از قدیمی ترین فیلم های بلند ناصر تقوایی برای علاقه مندانش به نمایش دربیاید. علاقه مندانی که چند برابر ظرفیت سینما تک به آنجا آمده بودند و روی زمین و ایستاده تا انتها شاهد اکران فیلم بودند.
آنچه سینمای تقوایی را از دیگر هم نسلانش متفاوت میکند نگاهِ انسانی، تکنیکهای نابِ فنی و سینمایی و دقت در جزئیات هر نما و سکانس است. برای نمونه به تمامِ گفتوگوهای دو نفره در سریال «دایی جان ناپلئون» دقت کنید. و تعداد برشهای هر نما، زوایای مختلف دوربین و طبیعتاً سختی جابجایی دوربینهای سنگین آن ایام را مقایسه کنید با نماها و سکانسهای سریالهای اینروزها که مجموع بازیگران با هم وارد کادر شده و با هم از آن خارج میشوند. بیهیچ میزانسن و دکوپاژ و زیباییشناسی. ناصر تقوایی جواهر ارزشمند این سینماست که فیلم نساختنش وارد سالِ پانزدهم شد. «آرامش در حضور دیگران»، «ای ایران» ،«کاغذ بیخط»، «ناخدا خورشید»، «دایی جان ناپلئون» تعدادی از آثار ارزشمند این کارگردان جریانسازِ سینمای ایران است. ناصر تقوایی در مراسم اکران «صادق کُرده» گفت: چند دهه است که فیلمهای خوب پرفروش میشوند و فیلمهای بد از سینمای ما کنار رفته است.
این سینما را کسی نمیتواند ساقط کند چون توانایی رشد پیدا کرده است. ناصر تقوایی پس از اکران فیلمش در سینماتک موزه هنرهای معاصر، با بیان اینکه خودم هم بعد از مدتها که این فیلم را دیدم از ساخت آن خوشم آمد، اظهار کرد: نه به این دلیل که خودم آن را ساختهام؛ طبیعتاً از بعضی فیلمهایی که آن سالها ساخته شده بیشتر خوشم میآید چون همین فیلمها سینمای ملی ما را شکل دادند و امروز تولیدات سینمایی ما از نظر جهانی جایگاه خوبی دارند و امثال اصغر فرهادی را داریم. عشقی که ملت ما به سینما دارد باعث شده سینمایی دوگانه داشته باشیم که هم سرگرم کننده است و هم هنر سینما را به رخ میکشد.
نباید انتظار داشت که از فیلمسازان دسته دوم زیاد باشند، اما از این نظر دچار خلاء هم نیستیم. تقوایی با بیان اینکه فیلم «صادق کُرده» یادگاری است از دوران دگرگونی سینمای ایران از «فیلمفارسی» به «فیلمِ ایرانی»، اظهار کرد: این هنر در 50 سال گذشته بسیار رشد کرده است اما گاه فکر میکنم سینمایینویسان و منتقدان ما در معرفی آن کوتاهی کردهاند. خوب یا بد، حالا سینمای ما صاحب مهرِ ایرانی بودن شده است و قطعاً آثار بهتر به خارج از مرزها نیز صادر میشود. در این سالها که از سینما دور بودهام میدیدم که فستیوالی در جهان نیست که دنبال فیلم ایرانی نباشد.
کارگردان «ناخدا خورشید» درباره سینمای ملی و امکان حضور آن در عرصههای جهانی نیز گفت: برخی فیلمها منتسب به فرهنگ یک ملت است که ما در ایران به آن میگفتیم فیلمفارسی اما برخی فیلمها هم زبان جهانی دارند. وقتی هنری اینقدر در مجامع رسمی و بین متفکران و منتقدان جایگاه دارد چرا نمیتوانیم بازارهای جهانی را به دست بیاوریم؟ این وزارتخانههای عریضوطویل پس چه کار میکنند؟ این راه را آنها باید با مراودات فرهنگی خود باز کنند.
این سینماگر با اشاره به اینکه زمانی سینمای ما در تصرف فیلمهای هالیوودی و هندی بود، گفت: آن فیلمها هم طرفداران خود را هم داشت چون جای فیلمفارسی را پر میکرد؛ آن زمان ما نمیتوانستیم فیلمهای خوب بسازیم اما بعد هم هیچگاه اقدام به صادر کردن فیلمهای خودمان نکردیم. وزارتخانهها فقط به چند فستیوال مهم نظر دارند و به بازارهای جهانی توجه نمیکنند. ما باید به این هنر ملی که کمکم جای شعر ایرانی را از -نظر گسترهی علاقهمندان و فعالان- گرفته است احترام بگذاریم. تعداد فیلمسازان ما روز به روز رشد کرده ولی ما به کدام بازارهای جهان دست پیدا کردهایم؟ اگر در سال تنها دو سه فیلم از ایران در مجامع بینالمللی مطرح میشود، به این علت است که بیشتر از این نمیسازیم. فیلمسازان دهه 40 و 50 مانند علی حاتمی، داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی در نسل ما در رشد سینمای ملی نسل موثری بود و امیدوارم فیلمسازان جوان ما این بخش را فراموش نکنند چو باعث ارتباط آنان با مخاطب فرهیخته میشود.
کارگردان فیلم «آرامش در حضور دیگران» در خصوص کمکاری خودش در طول چند دهه فعالیت و همچنین تلاش فیلمسازان برای حضور در فستیوالهای مختلف، گفت: فیلمساختن مسابقهدادن نیست؛ متاسفانه این فستیوالها فیلمسازی را شبیه مسابقه اسبدوانی کرده که اسب میدود اما به سوارش جایزه میدهند!
البته این فستیوالها هم برای معرفی آثاری که چیزی به سینما اضافه میکنند و تازگی دارند لازم است. او در ادامه با بیان اینکه معیارش برای ارزیابی رشد سینما مقایسهی آن با شعر فارسی است، گفت: در سالهای اخیر سینمای ما مانند دورهای از شعرمان رشد زیادی کرده و همچنان که نیما یوشیج شعر ایران را متحول کرد، سینمای ما هم به تحول تازهای احتیاج دارد؛ گرچه گاهی در بخشهایی درخششهایی دیده میشود اما ادامهدار نیست. وی دربارهی استقبال مخاطبان از آثار غیرتجاری سینما نیز گفت: در گذشته ممکن بود فقط فیلمهای سطح پایین پرفروش شوند اما الان چند دهه است که فیلمهای خوب هم پرفروش میشوند و فیلمهای بد از سینمای ما کنار رفته است. این سینما را کسی نمیتواند ساقط کند چون توانایی رشد پیدا کرده و تقلید هم در آن به شدت کاهش پیدا کرده است. گرچه شاید فیلمهای حیرتانگیز کم باشند اما وقتی تماشاگر از سالن بیرون میآید اغلب راضی است.
ناصر تقوایی با تاکید بر لزوم واردشدن به بازارهای جهانی فیلم گفت: جای تعجب است که چرا نمیتوانیم به این بازارها دست پیدا کنیم؛ شاید به این دلیل باشد که اقتصاد آن را درک نمیکنیم. ما فراموش کردهایم که سینما یک امر فرهنگی است و فرهنگ مرزی نمیشناسد؛ دور خودمان دیواری کشیدهایم و در همان محدوده کار میکنیم. این کارگردان سینما که بعد از ساخت «کاغذ بیخط» موفق به ساخت فیلم دیگری نشده است، درخصوص اکران فیلم دومش پس از گذشت 44 سال از ساخت آن، گفت: هر وقت در این محافل شرکت میکنم یاد فرخ غفاری میافتم که کانون فیلم را بنیان نهاد و در همین سالنها بهترین فیلمهای دنیا را برای ما به نمایش میگذاشت. گرچه در سالهای گذشته این محافل کم رونق شده بود اما خوشحالم که دوباره رونق گرفته است. ما سینما را در فرنگ یاد نگرفتیم، بلکه در همین سینماها و سالنها یاد گرفتیم؛ این سالنها کلاس درس من بود.
او در پایان سخنانش با اشاره به اکران محدود فیلمهای هنری نیز گفت: اگر یک فیلم خوب بسازیم یکباره دو میلیون نفر به دیدن آن میآیند و نمیفهمیم از کجا آمدند! اما متاسفانه با فیلمهای بد دوباره آنها را فراری میدهیم. فیلمهای خوب را اکران نمیکنیم چون میگوییم مخاطب آن را نمیفهمد. از طرفی فیلم خوب را باید در سالنهای خوب تماشا کرد. سینمای ما دیگر به سالنهای عهد بوق نیاز ندارد؛ من از زرق و برق حرف نمیزنم، از تکنولوژی حرف میزنم که متاسفانه در آن عقبیم.