امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
ايده اوليه تشكيل«ياران انقلاب»چه زماني شكل گرفت و چرا اين تشكل در مقطع كنوني و در آستانه انتخابات رياستجمهوري اعلام موجوديت كرد؟
ايده اوليه تشكيل «ياران انقلاب» در نيمه دوم سال۹۲ شكل گرفت. اين تشكل در شرايطي شكل گرفت كه دولت آقاي روحاني به تازگي كار خود را شروع كرده بود. در مقطع ابتدايي تشكيل «ياران انقلاب» مباحث مطرح شده در اين تشكل بيشتر پيرامون گفتمان انقلاب مطرح ميشد و اعضا به تجزيه و تحليل شرايط گفتماني كشور ميپرداختند. ما در طول دو سال ابتدايي تشكيل «ياران انقلاب» بيشتر به دنبال ساختارسازي و تعريف ساختار و كاركردهاي آن براي اين تشكل بوديم. تشكل «ياران انقلاب» يك تشكل «مردم نهاد» و «مردم محور» است كه تلاش ميكند در راستاي دغدغهها و مطالبات مردم حركت كند. از سوي ديگر دليل اعلام موجوديت اين تشكل در اين مقطع زماني به مسائل انتخاباتي مربوط نميشود و يك واقعه كاملا اتفاقي بوده است. برخي عنوان ميكنند تشكل «ياران انقلاب» به دليل اينكه چندماه به انتخابات رياستجمهوري باقي مانده اعلام موجوديت كرده تا از يك كانديداي خاص حمايت كند. اين در حالي است كه اعلام موجوديت تشكل ياران انقلاب صرفا به دلايل انتخاباتي نبوده است. البته اين بدين منظور نيست كه اين تشكل به دنبال تاثيرگذاري در فضاي انتخابات نيست.
سابقه سياسي اعضاي اصلي تشكل ياران انقلاب نشان ميدهد كه اين تشكل از يك طرف به احمدينژاد نزديك است و از طرف ديگر به قاليباف. دليل اين مساله چيست؟چرا اين تشكل از تركيب گفتمان احمدينژاد و قاليباف تشكيل شده است؟
آقاي احمدينژاد و قاليباف براي ما قابل احترام هستند اما شرايط به گونهاي نيست كه جبهه ياران انقلاب قصد داشته باشد بازارياب ديگران باشد. ما نميتوانيم هر روز قسم بخوريم كه وابسته به فلان شخص يا فلان كاندايداي انتخاباتي نيستيم. مردم بايد عملكرد و اهداف ما را ببينند و سپس براساس آن تشكل ياران انقلاب را قضاوت كنند. برخي عنوان ميكنند اين تشكل براي اين به وجود آمده كه در انتخابات رياستجمهوري آينده از آقاي قاليباف حمايت كند. اين در حالي است كه به هيچ عنوان اين مساله صحت ندارد و ما از هماكنون هيچ تصميمي براي حمايت از آقاي قاليباف يا هر فرد ديگري نگرفتهايم. به نظر ما همه كانديداهاي اصولگرا داراي احترام هستند و ما سنگ هيچ كس را به سينه نخواهيم زد. اگر همه طيفها و تشكلهاي اصولگرايي به اين نتيجه برسند كه بايد در انتخابات آينده از يك فرد حمايت كنند و تشكل ياران انقلاب نيز به اين نتيجه برسد بدون شك اين اتفاق رخ ميدهد و ما نيز از ايشان حمايت خواهيم كرد. به هر حال ممكن است گزينه نهايي اصولگرايان آقاي قاليباف يا هر فرد ديگري باشد كه در نهايت مورد حمايت ما نيز قرار خواهد گرفت. اگر شاخصهاي جريان اصولگرايي به آقاي ميرسليم يا جليلي نيز نزديك بود و اصولگرايان به اين نتيجه رسيدند كه بايد از اين دو نفر حمايت كنند تشكل ياران انقلاب نيز در راستاي اهداف جريان كلي اصولگرايان حركت خواهد كرد. البته ممكن است تشكل ياران انقلاب براساس شاخصهايي كه براي خود تعريف كرده در نهايت به يك جمعبندي نهايي نسبت به كانديداهاي موجود دست پيدا نكند. بدون شك در چنين شرايطي تشكل ياران انقلاب اسلامي«سكوت» اختيار خواهد كرد.
آيا براساس شاخصهاي تشكل ياران انقلاب احتمال حمايت يا سكوت اين تشكل در مقابل آقاي روحاني نيز وجود دارد؟
به نظر من مهمترين شاخص آقاي روحاني عملكرد ايشان در طول چهار سال گذشته بوده است. آقاي روحاني در طول مبارزات انتخاباتي سال۹۲ و همچنين در طول چهار سال گذشته اگر قرار بوده اقدامي انجام بدهد انجام دادهاند و اگر سخني قرار بوده عنوان شود توسط ايشان عنوان شده است. در نتيجه قضاوت درباره آقاي روحاني به نظر مردم بستگي خواهد داشت. برخي از تشكلهاي اصولگرايي مانند جامعه روحانيت مبارز عنوان كردهاند كه احتمال سكوت اين تشكل در مقابل آقاي روحاني وجود دارد. اين سخن به معناي اين است كه عملكرد آقاي روحاني به شكلي بوده كه نتوانسته تشكلي مانند جامعه روحانيت مبارز كه خاستگاه آقاي روحاني است را راضي كند كه از ايشان در انتخابات آينده حمايت كند. از سوي ديگر اين مردم هستند كه با مشاهده عملكرد آقاي روحاني در چهار سال گذشته درباره ايشان قضاوت خواهند كرد. در نتيجه هيچ تشكلي نميتواند مردم را از مشاهدات خود باز بدارد و ديدگاه خود را به مردم تحميل كند. در شرايط كنوني اغلب كارگزاران دولت به جاي حل مشكلات مردم تلاش ميكنند ديگران را متهم كنند و بيشتر به دنبال تسويه حساب سياسي هستند. به نظر من هر دولتي كه دولت قبل از خود را ناتوان نشان دهد و سعي كند دولت قبل از خود را تخطئه كند به نوعي در حال فرار به جلو است و در واقع از دولت گذشته ناتوانتر است. اين مساله تنها مختص به دولت آقاي روحاني نيست و دولتهاي ديگر را نيز شامل ميشود. هنگامي كه يك دولت روي كار ميآيد بايد با شناخت كامل از مشكلات و چالشهاي پيش رو سر كار بيايد و مسئوليت همه مسائل را بپذيرد.
در شرايط كنوني جامعه روحانيت مبارز به دليل جايگاهي كه در بين اصولگرايان دارد و از چهرههاي ممتازي در درون خود بهره ميبرد به نقطه كانوني اصولگرايان براي انتخابات آينده تبديل شده است. تشكل ياران انقلاب اين مساله را قبول خواهد داشت؟ و آیا نقطه كانوني اجماع اصولگرايان را جامعه روحانيت مبارز ميداند؟
جامعه روحانيت مبارز داراي يك شخصيت حقوقي در بين اصولگرايان است و به همين دليل طيفهاي مختلف اصولگرايي احترام ويژهاي براي اين تشكل سياسي قائل هستند. در شرايط كنوني نيز جامعه روحانيت مبارز از تمام توانايي خود استفاده ميكند تا طيفهاي مختلف اصولگرايي را سر يك سفره بنشاند و بين طيفهاي مختلف اصولگرايي وحدت ايجاد كند. با اين وجود مسالهاي كه براي «ياران انقلاب» داراي اهميت است پيروي همه اصولگرايان از گفتمان انقلاب اسلامي است. بدون شك براي تشكل ياران انقلاب ارزشهاي انقلاب اسلامي در اولويت نخست قرار دارد. در نتيجه هر تشكل و جرياني كه در راستاي گفتمان انقلاب اسلامي گام بردارد مورد حمايت ما قرار خواهد گرفت. تشكل ياران انقلاب خود را تافته جدا بافته از جريان اصولگرايي نميداند. ياران انقلاب به ارزشها و باورهاي خود ايمان كامل دارد و باورهاي خود را با هيچ گروه و دستهاي معامله نميكند.
آيا تشكل نوپاي ياران انقلاب به دنبال رويكرد جديدي در انتخابات رياستجمهوري و معرفي يك گزينه جديد خواهد بود؟
تشكل ياران انقلاب به دنبال رويكرد كارشناسي در فضاي انتخابات آينده خواهد بود. از سالهاي اخير هر دو جريان اصولگرا و اصلاحطلبان در زمينه گفتمانسازي ضعيف بودند و تئوري جديدي براي اداره كشور ارائه نكردهاند. اين در حالي است كه تشكل ياران انقلاب به دنبال ارائه تئوري و گفتمان جديد براي اداره كشور خواهد بود. ياران انقلاب به دنبال اين است كه با مطرح كردن ديدگاههاي كارشناسي، مردم را با واقعيتهاي جامعه آشنا كند وشرايط بهتري را براي تصميمگيري آنها مهيا كند.
آيا ظهور تشكلهاي جديد مانند ياران انقلاب و جبهه مردمي انقلاب اسلامي با پايگاههاي مختلف اجتماعي براي حضور متعدد كانديداي اصولگرا در انتخابات است تا آراي انتخابات در دور اول شكسته شود و انتخابات به دور دوم كشيده شود؟
به نظر من اگر يك نظرسنجي بيطرفانه در کلانشهر تهران و ساير کلانشهرهاي كشور انجام شود به خوبي وضعيت آقاي روحاني را در انتخابات آينده مشخص خواهد كرد. شرايط انتخابات رياستجمهوري آينده به شكلي است كه احتمال يك دورهاي شدن دولت آقاي روحاني وجود دارد. به صورت طبيعي هر كانديداي رياستجمهوري داراي هواداراني است كه اگر در انتخابات حضور پيدا كند اين آرا به سود همان كانديدا به صندوقها ريخته خواهد شد و اگر در انتخابات شركت نكند اين آرا سهم كانديداي ديگري خواهد شد. در انتخابات رياستجمهوري آينده نيز همين اتفاق خواهد افتاد و اگر اصولگرايان و اصلاحطلبان با كانديداي متعدد در انتخابات شركت كنند آراي انتخاباتي بین گروههاي مختلفي تقسيم خواهد شد. نكته ديگر اينكه در سال۹۲ كه آقاي روحاني به پيروزي دست پيدا كردند آراي ايشان فاصله قابل ملاحظهاي با كانديداي بعد از خود نداشت. در شرايط كنوني جامعه در زمينههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي مطالبات جدي از آقاي روحاني دارد و آقاي روحاني بايد در انتخابات رياستجمهوري آينده در اين زمينه به مردم پاسخگو باشد. آقاي روحاني بايد در انتخابات آينده اقدامات پوپوليستي و تسكيندهنده را كنار بگذارد. اقدامات تسكيندهنده در شرايطي ميتواند به نتيجه مطلوب برسد كه پس از آن اقدامات كارشناسي و واقع بينانه صورت بگيرد. اقدامات تسكيندهنده بايد زمينهسازحل كلي مشكل شود و نه اينكه به صورت مقطعي جوابگوي مشكلات بخشي از جامعه شود.
تحليل شما از اينكه عنوان ميكنيد احتمال يك دورهاي شدن دولت آقاي روحاني وجود دارد چيست؟
مهمترين دليل اين مساله عملكرد ايشان در طول چهار سال گذشته بوده است. در طول چهار سال گذشته عملكردآقاي روحاني پيش روي مردم بوده و مردم به خوبي نقاط ضعف و قوت دولت آقاي روحاني و كابينه ايشان را رصد كردهاند. مردم به هيچ كس و از جمله آقاي روحاني چك سفيد امضا ندادهاند و در آينده نيز نخواهند داد. ممكن است مردم از عملكرد آقاي روحاني در زمينههاي مختلف رضايت داشته باشند و در انتخابات آينده به صورت قاطع از ايشان حمايت كنند. از سوي ديگر اين احتمال نيز وجود دارد كه به دليل محقق نشدن وعدههاي مهم ايشان از آقاي روحاني حمايت نكنند و از گزينه ديگري حمايت كنند.
درشرايط كنوني كشور در شرايط پسا برجام قرار گرفته است. آيا اصولگرايان با در نظر گرفتن كانديداهاي خود به مديريت پسابرجام نيز فكر ميكنند يا اينكه تنها به شكست دادن آقاي روحاني مي انديشند؟
رئيسجمهوري كه چهار سال مديريت كشور را برعهده داشته است به صورت طبيعي با فراز و نشيبهاي مديريت اجرايي كشور آشنا شده و به همين دليل بهتر از هر فردي ميتواند آينده را مورد تجزيه و تحليل قرار بدهد. با اين وجود اين مساله نيز دليل نميشود كه مردم با مشاهده يك رويكرد ضعيف دوباره از همان رويكرد حمايت كنند تا همچنان مديريت كشور را برعهده داشته باشد. ما بايد سود و زيان ادامه دولت آقاي روحاني را مورد بررسي قرار بدهيم كه آيا ادامه دولت آقاي روحاني به سود كشور است يا اينكه دولت جديدي بايد روي كار بيايد كه داراي كاركردهاي قويتري در مديريت كشور باشد. ثبات مديريت در شرايطي يك حركت روبه جلو ارزيابي خواهد شد كه مردم باور بيشتري به بهبود اوضاع اقتصادي، اجتماعي و سياسي خود داشته باشند. به همين دليل هنگامي كه ثبات مديريت دستاوردي براي مردم ندارد بهتر است تغيير ايجاد شود و يك دولت تازهنفس و چالاك جاي دولت قبلي را بگيرد. از سوي ديگر بنده به كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري توصيه ميكنم شعارهايي را مطرح نكنند كه توانايي انجام آن را ندارند و از حيطه اختيارات آنها خارج است. آقاي روحاني و ديگر كانديداي انتخاباتي بايد اين نكته را در نظر داشته باشند كه دوران شعار به پايان رسيده است و مردم منتظر اقدام قاطع در زمينه حل مشكلات آنها هستند. به نظرمن اصلاحطلبان هيچ گزينهای براي حضور در انتخابات رياستجمهوري ندارند. به همين دليل با آقاي روحاني چانهزني ميكنند تا از ايشان امتياز بگيرند. در چنين شرايطي اگر اصولگرايان با تدبير و عقلانيت در انتخابات حاضر شوند و از كانديدايي حمايت كنند كه در عرصه عمل موفق باشد قادر خواهند بود آقاي روحاني را در دور اول انتخابات حذف كنند. به نظر ميرسد در شرايط كنوني اصولگرايان در اتاق فكرهاي خود به انتخابات رياستجمهوري۱۴۰۰ به صورت جدي فكر ميكنند. اين مساله نيز طبيعي است كه يك جريان سياسي براي آينده خود برنامهريزي ميان مدت و بلندمدت انجام دهد. اين در حالي است كه اگر اصولگرايان با يك استراتژي مدون و دقيق در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ حضور پيدا كنند پتانسيل شكست آقاي روحاني را خواهند داشت و آقاي روحاني به نخستين رئيسجمهور چهار ساله ايران تبديل خواهد شد.
درشرايط كنوني مهمترين گزينه اصولگرايان براي حضور در انتخابات محمد باقر قاليباف شهردار تهران است. در صورتي كه قاليباف در انتخابات حضور پيدا كند انتخابات چه سرنوشتي پيدا خواهد كرد؟ارزيابي شما از رقابت احتمالي روحاني و قاليباف چيست؟
اگر چنين اتفاقي رخ بدهد رقابت بسيار تنگاتنگي بين آقاي روحاني و آقاي قاليباف شكل خواهد گرفت. به نظر من رقابت بين روحاني و قاليباف مانند شهرآورد پايتخت جنجالي و نفسگير خواهد بود. اگر اصولگرايان موفق شوند روي يك گزينه واحد به اجماع برسند كه با آقاي روحاني رقابت كند ما شاهد يكي از نفسگيرترين انتخابات چند دهه اخير ايران خواهيم بود. حتما هم نبايد اين فرد آقاي قاليباف باشد. اصولگرايان در شرايطي ميتوانند به رقابت نفسگير با آقاي روحاني فكر كنند كه موفق شوند روي گزينه واحد به اشتراك نظر برسند و پس ازآن همه طيفها و گروهاي اصولگرا از آن گزينه واحد حمايت كنند.