امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
بررسی خاطرات و اظهارات پیشین آیت الله هاشمی که هشت سال در مقام ریاست جمهوری کشور انجام وظیفه کرد، حاکی از چندین طرح عمرانی بزرگ و ملی است که پایان دوران رئیس جمهوری، فرصت انجام آنها را از او گرفت؛ طرح هایی مثل توسعه همه جانبه زاگرس به عنوان یک تمدن عظیم از کردستان تا شیراز که هیچگاه عملیاتی نشد.
به گزارش «تابناک» به ناگاه در شامگاه یک شنبه 19 دی ماه خبری تلخ و دردناک در فضای سیاسی اجتماعی کشور منتشر شد و بر اساس آن آیت الله هاشمی رفسنجانی، یار دیرین امام و رهبری به دیار باقی شتافت؛ خبری که اگرچه باور آن برای هر ایرانی علاقمند به کشور و انقلاب اسلامی غیر قابل باور بود اما صحت داشت.
بزرگی و نقش آفرینی بیبدیل این مبارز نستوه که در طول دوران مبارزات پیش از انقلاب و دوران پس از انقلاب اسلامی همواره توانسته بود جایگاه ویژهای در قلب و ذهن دوست و دشمن پیدا کند، سبب شد تا درگذشتش نه تنها ملت ایران بلکه جمع زیادی از مردم منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار داد.
جدا از مجاهدت های پیش از انقلاب اسلامی یکی از مهم ترین دوران زندگی سیاسی اجتماعی این مبارز انقلابی را بدون شک باید دوران ریاست جمهوری ایشان دانست، دورانی که باعث شد تا در میان افکار عمومی و فضای سیاسی کشور این مرحوم به «سردار سازندگی» ملقب شود.
با این حال در میان همه اقدامات عمرانی و سازندگی هایی که ایشان داشتند، مرور خاطرات و گفته های زمان حیات نشان می دهد، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی چندین طرح عمرانی بزرگ و ملی را در ذهن و دستور کار داشتند که اتمام دوران ریاست جمهوری اش فرصت انجام آنها را از او گرفت.
مرحوم هاشمی رفسنجانی در بهمن ماه سال 1390 و در یک گفت و گوی خبری با «شرق» در مورد کارهایی که در ذهن داشت و مصمم بود انجام دهد ولی اتمام دوران ریاست جمهوری فرصت انجام یا اتمامشان را به او نداد، گفت: چند مورد از کارهای من ناتمام ماند که هنوز هم هیچ کاری نشده و من هنوز برای عدم انجام آنها حسرت میخورم.
مردم در حد معقول تأمین زندگی خودشان را داشته باشند
یکی در جنبه اجتماعی و رفاهی اقشار پایین بود. وقتی کارهای سازندگی میکردیم، اشتغال رونق گرفت. اما فکر کردیم باید تأمین اجتماعی باشد و مردم در حد معقول تأمین زندگی خودشان را داشته باشند. از جمله غذا، دارو، کار، درمان و تحصیل فرزندانشان، اشتغال یا اشتغال موثر یا بیمه اجتماعی، بیمه کار که حقوق بیکاری بگیرند.
برای این منظور طرحی نوشتیم. به صورت لایحه ۶۰ صفحهای که هنوز هم موجود است. منابعش را تأمین کردیم و به مجلس فرستادیم که تصویب کند که دوره من تمام شد.
من کشورهای اسکاندیناوی را به عنوان مثال قرار داده بودم. در آنجا حتی کسانی هم که پناهنده میشوند مسائل ضروری زندگی آنها مشکلی ندارد. مسکن دارند و حقوقی هم میگیرند و موارد لازم زندگی را دارند. ما چنین نمونهای البته با ساختار خودمان را میخواستیم. که مردم از زمان تولد تا آخر عمر حد معقولی از امکانات برای معاش دارند.
از منطقه البرز به شمال را میخواستیم راههای زمینی درست کنیم
یار دیرین امام و رهبری در مورد دومین کار مهمی که در اتمام اجرای آن ناکام ماند، اضافه کرد: کار دومی که به زمین ماند و شروع هم کردیم و متأسفانه اجرا نشد، این بود که از منطقه البرز به شمال را میخواستیم راههای زمینی درست کنیم.
الان میبینید تراکم تردد چقدر کشنده است. جاده هراز که امنیت ندارد. این یکی هم اینگونه است. کار را شروع کردیم و کنترات دادیم و بودجهاش را تعیین کردیم. همه این کارها را کردیم اما تا به حال مانده است.
می خواستم همه آبهایی که از منطقه البرز به طرف خزر میرود را با سد مهار کنم
هاشمی در مورد یکی دیگر از اقدامات اجرایی و عمرانی که دوست داشت انجام شود ولی نشد، بیان کرد: در شمال دو کار بزرگ باید انجام میشد که ما هر دو را شروع کردیم. یکی اینکه بنا گذاشتیم همه آبهایی را که از منطقه البرز به طرف خزر میرود با سد مهار کنیم و کانالی سراسری از آستارا تا گنبد در ارتفاع ۵۰ متری دریا، (تقریبا اول چالوس که میخواهید وارد شوید این رقوم ۵۰ متری است) احداث شود که همه آب این منطقه در این کانال باشد و در مسیر هر منطقه هر مقدار آب نیاز دارد را از آنجا بردارند و هر چه هم زیادی است، در آنجا بماند.
آب هم زیاد بود و حدود هشت، ۹ میلیارد مترمکعب آب در این کانال میرفت. سه میلیارد متر آب اضافه میآمد و دشت گنبد به آن عظمت که هنوز هم همینطور مانده و کویر شده، آباد میشد و دو میلیارد اضافه میآمد و میخواستیم به این طرف یعنی به طرف منطقه کویر منتقل کنیم.
سه استان شمالی از سیل و خشکسالی یا باتلاق شدن اراضی خود نجات پیدا میکردند
کانالش را هم شروع کردیم از چالوس به طرف شرق. شما نزدیکیهای چالوس که میرسید از پلی عبور میکنید که کانالی حدود ۳۵ کیلومتر را ساختیم ولی بعد از من این طرح هم پیگیری نشد. اگر ما آن کانال را میساختیم دو طرف آن هم اتوبان میشد. کانالهای درجه یک باید دو طرفش اینگونه باشد و یکی از بهترین جاذبههای توریستی کشور ما میشد که اگر کسی از آستارا وارد میشد و از گلستان بیرون میرفت، چنین اتوبانی که مشرف بر دریا هم بود و بالای آن جنگل بود و قرار بود در هر منطقه سدی بنا و در آن تاسیسات جاذبهدار توریستی نیز ساخته شود که طرح آن هم آماده شده بود. برای همیشه این سه استان از سیل و خشکسالی یا باتلاق شدن اراضی خود نجات پیدا میکردند. آب زیادی هم اضافه میآمد که متاسفانه اینطور نشد.
یک بزرگراهی در ساحل دریا طراحی کردیم که با مصالح کف دریا ساخته میشد
وی در یکی دیگر از تصمیم های عمرانی دوران ریاست جمهوری اش که بنا داشت برای عمران و آبادانی سواحل کشور انجام دهد و فرصت نشد، افزود: یک بزرگراهی را هم در ساحل دریا طراحی کردیم که با مصالح کف دریا ساخته میشد، نمونه این کار در شمال اروپا وجود دارد که مورد بازدید کارشناسان ما قرار گرفته بود. اتوبانهایشان را کنار دریاها با مصالح کف دریا ساخته بودند که از آنجا به بعد دوباره ساحل شکل میگیرد و آن ساحل هم در اختیار عموم مردم میماند، چون بعد از بزرگراه دیگر کسی ادعای مالکیت نخواهد داشت.
ما چنین بزرگراهی را طراحی و از رامسر هم شروع کرده بودیم. اولین قرارداد را هم بستیم. هر متر شن و ماسه که از دریا بیرون میآمد یک دلار هزینه داشت چون در خارج از دریا این مقدار شن و ماسه وجود نداشت. ۱۱ کیلومتر را کنترات دادیم. از ولگا دستگاهها را آوردیم. بعد از من این هم فراموش شد.
زاگرس ثروت عظیمی برای ایران و از کردستان تا شیراز سه طبقه طلا و ثروت است
هاشمی در گفت و گوی ماندگار خود با «شرق» در بهمن 1390 در مورد برنامه دیگری که دوست داشت برای آباد کردن ایران اسلامی انجام دهد ولی شرایط اجرایش هیچگاه فراهم نشد، تصریح کرد: کار دیگر مسأله زاگرس بود. زاگرس ثروت عظیمی برای ایران و از کردستان تا شیراز سه طبقه طلا و ثروت است. لایه زیرین آن نفت یا طلای سیاه، پس از آن طلای آبی یا همان رودخانهها جاری است که از دو طرف آن سرازیر است و بالای آن هم جنگلها به مصداق طلای سبز است.
متأسفانه طرح زاگرس هم به عنوان یک تمدن عظیمی که طرح آن را از خوزستانیهایی مثل آقایان رضایی، فروزش، زنگنه، فروزنده و شمخانی و امثال اینها گرفته بودیم و اینها طرحش را ریخته بودند، هم ماند.
این همه طرح های بزرگ این سیاست مدار و مدیر اجرایی خوش فکر انقلاب نبود و او در مورد ایده عمرانی دیگر خود اضافه کرد: یکی دیگر از کارهایی که مطالعه آن در ۹ جلد تنظیم شده بود، اتصال دریای خزر به دریای جنوب بود. با حل چند گره باقیمانده این کار هم انجامپذیر بود که دولت من تمام شد و هیچکس پیگیری نکرد.
هاشمی در پایان این گفت و گو ضمن اشاره به موارد بالا که بی شک عملیاتی شدن هر کدام تحولی شگرف در عمران و آبادانی کشور ایجاد می کرد، تأکید کرد: طرحهایی از این قبیل زیاد بود که متأسفانه پیگیری نشد.