دور از انتظار نیست اگر بگوییم رخ دادن وقایع دردناک در این تقابل همچنان بسیار محتمل و مطابق انتظار خواهد بود و نه تذکر شهرداران و دیگر مسئولان شهری و نه حتی موعظه و دستورهای دیگر مسئولان کشوری نخواهد توانست به تکرار این تصاویر زشت پایان دهد. تکراری که به مرور موجب خواهد شد حساسیت عمومی به این اتفاقات فروکش کرده و ضرب و شتم دستفروشان جزئی از زندگی روزمره مان شود.
«ماموریم و معذور»؛ این ضرب المثلی آشناست که شنونده در مقابل آن چاره ای ندارد جز فرود آوردن سر تسلیم و در دل پروراندن گلایه هایی که متوجه عملکرد مسئولان مافوق میشود، اما آیا نمیتوان این جمله را کنار گذاشت و به شیوه ای بهتر وظایف محوله را انجام داد؟
به گزارش «تابناک»، برخورد شدید و دردناک با فروشندگان دوره گرده یا به اصطلاح «دستفروشان»، اتفاق ناخوشایندی است که در ماه های اخیر بارها و بارها رسانهای شده و اعتراضات گسترده ای را سبب ساز شده، اما به نظر نمیرسد که به یافتن راهی برای دوری جستن از این دست اتفاقات منجر شده باشد.
این را میشود از تکرار حوادثی از این دست در شهرهای مختلف کشورمان دریافت که در آخرین نمونه، به خلق تصاویری بسیار دردناک در شمال کشورمان منجر شد و حتی واکنش رئیس جمهور را به دنبال داشت. حکایت کتک خوردن مادر و پسر دست فروشی که فیلم ضرب و شتم و توهین به ایشان بسیاری را دل آزرده و حتی خشمگین کرد.
رویدادهای شومی که در یکسوی شان مامورانی قرار دارند که وظیفه دارند با سد معبر مقابله کرده و مانع از تضییع حقوق عابران پیاده و اصناف مشخص و شناسنامه دار شوند و در سوی دیگرش، مردمی هستند که میدانند بساط کردنشان در پیاده روها و معابر قانونی نیست اما اگر به این تخلف تن در ندهند، از امرار معاش و گذران زندگی خود و خانواده شان عاجز خواهند ماند.
برشی دردناک از جامعه که آنقدر پیش رویمان قرار گرفته که برای بسیاری مان طبیعی و عادی جلوه میکند، اما از دید قانون گذار این گونه نیست. شاید از این رو که در قوانین به مانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته به ماجرا نگریستهایم و نتوانستهایم آن گونه که باید، مساله دست فروشی را بررسی کرده و از ابعاد مختلف برای رهایی از آن برنامه ریزی کنیم.
نقصی که تا زمان رفع آن، به ناچار میبایست چشم انتظار تقابل دست فروشان و ماموران سدمعبر شهرداری ها باشیم. تقابلی که گاه آنقدر مهم و اساسی شده که برخی شهرداران برای پیروز شدن در آن از به کار گیری ماموران درشتجثه و آشنا به فنون رزمی نیز غافل نشدهاند و از یاد بردهاند که آن سوی گود مبارزه، مردمی هستند که به نوعی بیش از دیگران نیازمند حمایتند.
با این پیش فرض ها دور از انتظار نیست اگر بگوییم رخ دادن وقایع دردناک در این تقابل همچنان بسیار محتمل و مطابق انتظار خواهد بود و نه تذکر شهرداران و دیگر مسئولان شهری و نه حتی موعظه و دستورهای دیگر مسئولان کشوری نخواهد توانست به تکرار این تصاویر زشت پایان دهد. تکراری که به مرور موجب خواهد شد حساسیت عمومی به این اتفاقات فروکش کرده و ضرب و شتم دستفروشان و درگیری ایشان با ماموران بر سر معاش و ارتزاق، جزئی از زندگی روزمره مان، دست کم در کلانشهرها و شهرهای بزرگ شود.
وضعیت نامطلوبی که یکی از ماموران سد معبر در یکی از شهرستان های استان خراسان برای پایان دادن به آن راهکاری ناب به کار گرفته و حالا به کمک تصویری که از این اتفاق به ثبت رسیده و در دنیای مجازی به شدت بازتاب یافته، امید میرود تغییر کرده و با اتفاقی به غایت انسانی و زیبا جایگزین شود.
آن گونه که در این تصویر میتوان دید، مامور جوان به جای آنکه خود را معذور از اجرای قانون دانسته و در مواجهه با پیرمرد دستفروش، تنها اجرای وظیفه را در دستور کار قرار دهد، ترجیح داده با نهایت احترام از این مرد زحمت کش بخواهد که بساطش را برچیده و احتمالا جای دیگری که از دید قانون معذوریتی ندارد، بگسترد. تصویری ماندگار که با بوسه جوان بر پیشانی پیرمرد، بسیار شیرین و با ارزش تر شده است.
اتفاقی که جا دارد الگو شده و آن را به گوش عموم رساند تا دیگر ماموران نیز بیاموزند انجام وظیفه توجیهی برای معذور خواندن خود و دست یازیدن به شیوه های تلخ نیست. ولو مسئول مافوق بخواهد که نگران چیزی نباشند و به شکل زننده دستفروشان را پراکنده کنند تا درس عبرتی در ذهن ایشان و دیگران شود!