دکتر حسن دادخواه
ماجرای اندوهبار ساختمان پلاسکو بار دیگر برای چند روزی همه را به فکر و چاره اندیشی فرو برد. از واکاوی چرایی بوجود آمدن این حادثه و هزینه های انسانی و مالی ای که به هدر رفت و همه را در غم و اندوه فروبرد تا پیدا کردن قاصران و مقصران و چگونگی جلوگیری از تکرار چنین حادثه، در تیتر اول اخبار و گزارش ها قرار گرفت.
پیش و پیشتر از این حادثه، اتفاقات دیگری مانند به هم خوردن دو قطار و.....هر کدام برای چند روزی همه را به اندیشه و پرسشگری از ریشه های تولید این اتفاقات واداشت ولی با سپری شدن چند روز و بروز حادثه ای دیگر، اتفاقات گذشته چنان از اذهان و اخبار پاک گردید که گویی هیچ اتفاق غیر منتظره ای رخ نداده است.
بر پایه واقعیت تلخی که در سطرهای بالا بیان شد می توان گفت که" بحران" در کشور ما به موضوعی عادی تبدیل شده است. حال به این پرسش باید پاسخ داد: آیا همه انواع بحران ها، چه بحران هایی که برآمده از تغییرات طبیعی است و چه بحران هایی که برآمده از تصمیم ها و عملکرد انسانی است، قابل کنترل اند؟ چگونه می توان از زیان های حاصل از بحران ها کاست و چه راه هایی برای جلوکیری از تولد و زایش و خیزش بحران وجود دارد؟
نیک روشن است که عنصر" مدیریت" و توابع آن مانند برنامه ریزی و هدفگذاری و اختصاص منابع مالی و... نقش اول را در کنترل بحران ها و جلوگیری از تولید بحران ایفا می کند. از سوی دیگر، نباید از یاد برد که برای تحلیل بحران های جزیی و موردی، لازم است تا به بررسی ریشه ای مسایل و علل و عوامل درشت و بزرگ پرداخت و خود را گرفتار عوامل ریز نگردانیم.
حال که بنا به اعتراف کارشناسان ،انواع بحران ها، موجودیت ایران و تمدن ایرانی را به خطر انداخته است، زیبنده است بدون فرافکنی و به هدر دادن فرصت ها، به ریشه یابی بروز و دوام و فربه شدن این بحران ها بپردازیم و نسبت به درمان آن چاره ای ساز کنیم.
نگارنده بر این باور است که دسته ای از باورها و برنامه ها و روندها و سیاست های کلان در حوزه های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و مذهبی نیازمند تغییر و اصلاح و ترمیم است. به سخن دیگر، راههایی که طی دهه های پس از انقلاب اسلامی پیموده ایم موجب تولید و دوام و فربه شدن بحران های کنونی و آینده هستند و از این رو برای کاستن از خطرات بحران های کنونی و جلوگیری از بحران های جدید هر چه سریعتر بایستی نسبت به رفع عوامل و علل خیزش و تولید بحران اقدام شود.
ناگفته نماند که انجام تغییر و اصلاح در سیاست های کلان خارجی و داخلی در کشورمان نیازمند هوشیاری مقامات عالی و ترجیح منافع و مصالح ملی و اتخاذ تصمیم های دشوار از سوی ایشان است.
برای نمونه و بی پرده لازم است به چند مورد اشاره گردد:
_کمک به ایجاد نزدیکی و دوستی میان فرقه ها و مذاهب اسلامی و ایجاد روابط دوستی با کشورهای مسلمان و همسایگان.
_ جلوگیری از تشدید تنش میان کشورمان با کشورهای توسعه یافته و پیشرفته.
_ استفاده بهینه از بودجه و ثروت کشور و هزینه کردن آن در امور داخلی و آبادانی میهن اسلامی و رفاه مردم ایران.
_ پرهیز از مشغول کردن وقت مردم و مسئولان به امور غیر ضروری.
_ جلوگیری و خودداری از اعلام مواضع سیاسی از سوی افراد غیر مسئول و عدم دخالت در اموری که صاحب متولی است.
_ سر و سامان دادن به امور اقتصادی و سالم سازی آن .
_سپردن مسئولیت ها به افراد شایسته و پرهیز از حذف آنان از کانون های تصمیم ساز.
والسلام