در یک پردازش خیالی، عده زیادی از اولیاء دانش آموزان ضعیف (و رفوضه !!) به دفتر دار مدرسه یورش می برند و تنها به این دلیل یا بهانه که فرایند ثبت نمرات و صدور کارنامه و سایر امور اداری شکلی و اعلام نتیجه توسط ایشان صورت گرفته و نام او ذیل کارنامه درج شده است، او را عامل بحران یا سقوط آموزشی فرزندانشان تلقی و در حالتی جهل گونه اعتنایی به اجزاء حقیقی بحران یا ماهیت آن ندارند.

نمای فرضی فوق در حقیقت نمونه و مصداق بارز هجوم برنامه ریزی شده عده ای بر علیه مدیر کل مدیریت بحران استانداری است. آنان بجای بازخواست متولیان آمور آب اهواز که برغم اطلاع قبلیشان از امکان بروز بحران، اطلاع رسانی مناسب نداشته اند یا در تامین ژنراتور برق طی سالهای مدیریت طولانی خود عاجز مانده اند، حسب فرمانی که منبع صدورش هم معلوم نیست، آدرس را به سمت یک جهت غیر مرتبط به اصل بحران بنام هاشم بالدی منحرف می کنند و به زعم خود فرصت حذفی دیگر را مهیا می سازند.

بی مبالاتی در ادای صحیح وظیفه یا عدم لحاظ احتمالات فنی از سوی مدیران برق یکی دیگر از اضلاع مثلث بحران پیش آمده بود که مهاجمان به کمین نشسته (عالما و عامدا) از کنار آن گذشتند و به قصد انحراف افکار عمومی و زمینه سازی جهت تحقق منویات تدوین شده، جایی دیگر (خارج از اضلاع سازنده مثلث بحران) را نشانه رفتند.

آموزش و پرورش که طی چند سال گذشته ساحت ممتد و عریض و طویل انواع بحرانها و سقوطها (از جمله رتبه نازل آموزشی آن در سطح ملی ) است، بدون در نظر گرفتن ناتوانی مدارس از جهت نیرو و تجهیزات، در همان شامگاه و در حضور همه اعضای تصمیم گیرنده، اعلام میشود که آموزش و پرورش اهواز می تواند شبانه مدارس را از هر جهت آماده کند که برغم جلی بودن همزمان قصور و تقصیر زودهنگام آموزش و پرورش و ناممکن بودن ادعای ریاست آن و... اما ریاست آن سازمان از هجوم متمرکز شده بر مدیریت بحران، در امان می ماند.

دانشگاه علوم پزشکی که حسابی مجزا و علی حده دارد و انتقاد از آن بویژه در بحث چرایی عدم توزیع ماسک و شیر قطعا گناهی نابخشودنی است. آری مدیران ارشد آب، برق، و آموزش و پرورش تحت عنوان مدیران نا کار آمد باید بازخواست و مواخذه شوند، نه دبیر یک شورای هماهنگ کننده که در ساخت نهایی بحران بوجود آمده هیچ دخل و تصرفی ندارد.

نمایندگان مردم در مجلس برای یک بار هم که شده تحت تاثیر جو های ساخته شده (به قصد گمراه کردن افکار عمومی و آنها از مقصران حقیقی) قرار نگیرند و بنام مردم و برای مردم، پایان بخش مدیریت مدیران ناتوان باشند.

تمنای پایانی این مقال آن است که والدین دانش آموزان فرضی ما بجای بازخواست عوامل اصلی سقوط آموزشی فرزندانشان، به سراغ دفتر داران مدارس نروند که تنها مرتبط به شکل سوقطند نروند و مشکل را در ماهیت اصلی آن یعنی در جایی که مشکل وجود دارد و هست ببینند.

برچسب ها: علی عبدالخانی

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه