تعبیر رهبر معظم انقلاب از مصائب این روزهای خوزستان به دلخراش خود به خوبی مبین عمق آلام مردم استانی است که هنوز زخم جنگ تحمیلی ترمیم نشده زخم بدخیم گردوغبار را در کالبدش می بیند با این تفاوت که آن زخم ،زخم عزت بود و این زخم،زخم تنهایی و غربت، این روزها گرد و غبار ناجوانمردانه نفس خوزستان را به شمارش انداخته،درب و پنجره ها،درختان خاک گرفته،درس و مشق به کما رفته از تعطیلی های مکرر،همه و همه رمق از خوزستان سربلند گرفته،این روزها هنر مدیران فقط اعلام تعطیلی است.

این روزها رونق همه محافل خبری کلیدواژه های تعطیلی مدارس،ادارات و...است،حال اگر حاشیه قطعی آب و برق و اینترنت و موبایل را هم اضافه کنیم متن گردو غبار رنگ می بازد این حاشیه آنچنان اذهان مردم را درگیر خود نموده که گویا مردم مرگ ریزگردها را فراموش کرده و به تب پایداری خدمات عمومی راضی شده اند غافل از اینکه متهم ردیف اول همه این نابسامانیها همان ریزگردهاست به عبارتی گویی حاشیه قطعی خدمات بر متن ریزگردها غلبه کرده است.

بدون تعارف پدیده گردو غبار مقوله مدیریت در همه سطوح ملی و محلی را به چالش کشانده و همه تصمیم گیران و تصمیم سازان را در برابر آزمون سخت مسئولیت پذیری قرار داده است.

در دهه ۱۹۳۰ طوفانهای شدید گردو غبار موسوم به کاسه غباریک محدوده ۴۰ میلیون هکتاری از دشتهای ایالات متحده و کانادا به مرکزیت ایالتهای تگزاس،اوکلاهما،نیومکزیکو،کولورادو و کانزاس رادرنوردید ودر نتیجه این پدیده میلیونها هکتاز از مزارع مردم بایر و صدهاهزار نفر مجبور به ترک خانه و کاشانه و مهاجرت شدند.

سه سال پس از این رویداد درسال۱۹۳۳ روزولت به ریاست جمهوری امریکا رسید و در ۱۰۰ روز اول زمامداری خود تهیه برنامه کوتاه مدت حفاظت خاک و بازیابی توازن بوم شناختی کشور را در دستور کار قرار داد،وی همچنین وزارت کشاورزی را مکلف نمود ضمن جایگزین نمودن روشهای نوین کشاورزی آن زمان دفتر حفاظت خاک را نیز تاسیس نماید.وی در اقدام دیگری به سپاهیان غیرنظامی دستور داد کمربند عظیمی از ۲۰۰ میلیون اصله درخت از مرزهای این کشور با کانادا تا مرکز تگزاس را بکارند تا به تثبیت خاک بینجامد.

سرانجام در سال ۱۹۳۹ یعنی۶ سال بعد این پدیده مهارشد وهمان کانونهای گردوغبار امروزه به مناطق زیستی حفاظت شده تبدیل شده اند.این تجربه قطعا میتواند به مسئولین ما کمک شایانی نمایدمشروط به اینکه همتی باشد،زنگ خطر پیامدهای این پدیده بیش از یک دهه است که به صدا درآمده پیامدهایی که زیرساختهای اقتصادی،خدماتی و حتی انسانی استان را نشانه رفته،از بین رفتن مزارع کشاورزان و مهاجرت روستاییان به حاشیه شهرها و تبعات اجتماعی این مهاجرت و به تبع حرکت خزنده فقر کاملا مشهود است،گسترش مشاغل کاذب در شهرهای استان وبه تبع گسیل جوانان روستایی جویای شغلی به پهنای یک بساط در کف خیابان به خوبی ملموس است.

از بین رفتن فقط ۱۵ روستا از روستاهای مجاور تالاب هورالعظیم بدلیل خشک شدن این تالاب،گسترش طوفانهای گردوغبار و بسیاری از تبعات دیگر که پرداختن به آن در حوصله مخاطب این گفتار نیست.

سخنی با رییس جمهور:

نگارنده از علماء و اصحاب منابر آموخته است که حضرت امیر(ع)درباب حکومت داری و کارگزاران فرموده است"ااقنع من نفسی بان یقال هذا امیرالمومنین ولا اشارکهم فی مکاره الدهر و اکون اسوه لهم فی جشوبه العیش"صرفا به این بسنده کنم که گفته شود من امیر مومنانم اما در سختی های روزگار با آنان تشریک مساعی نکنم و در تلخی های زندگی برای آنها الگو نباشم.

آقای رییس جمهور معاون جنابعالی فرمایش نموده اند مردم خوزستان در برابر گردو غبار صبور باشند،غافل از اینکه به مصداق فرمایش مولا صبوری زمانی معنا می یابد که جنابعالی و تیم متبوع دولت هم در این مرارتها با مردم همگام باشید،"البلیه اذا عمت طابت"

آقای رییس جمهور:

"لای الامور الیک اشکوا"به ۸سال جنگ تحمیلی و آثاری که همچنان بر پیکره شهرهایمان آبادان و خرمشهر نقش بسته یا به کمبود امکانات درمانی،رفاهی و تفریحی و عقب ماندگی و عدم توسعه یافتگی شهرهایمان،به بیکاری فرزندم که بغل گوشش صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و نیشکر خزیده و سهم او از این صنایع فقط دود و آلاینده هایی است که روزانه به ریه اش میرود،به گرانی ها و تهی بودن سبد خانواده ام به تبعیض برخی نامدیران دولتت در استان یا به ناکارآمدی برخی دیگر که صرفا به دلیل تعلق به فلان قوم و فلان طیف وبدون هیچ پشتوانه مدیریتی زمام سرنوشتمان را به دست گرفته اند،به کشاورزان و روستاییان هم استانی که یک به یک ممرمعاش خود را به دلیل خشکی زمینشان از دست دادند یا به انتقال آب کارون و ته مانده فاضلاب آن برای شربمان،انتقال آبی که گویا این همه اعتراض مردم خوزستان و هشدار علمای ما کوچکترین خللی در عزم و اراده گردانندگان این تصمیم غلط وارد ننموده است و...

آقای رییس جمهور من خوزستانی با این همه ناملایمتی صبوری کردم و "ما رایت الا جمیلا"چون دل در گرو وطنم،رهبرم و آرمانهایم دارم.روزی به گمان اینکه نگذارم آب در دل فرزندم تکان بخورد و بتوانم در حد بضاعتم پاسخگوی نیازهای وی باشم از آرامشم گذشتم و باچندشغلی ساختم تا دنیای بچگی او را بسازم غافل از اینکه این روزها مطالبات فرزندم تغییر کرده!او از من دیگر دوچرخه یا ماشین برقی و اسباب بازی نمیخواهد او از من هوای پاک برای نفس کشیدن،آب باکیفیت برای شربش،برق برای دیدن برنامه تلویزیونی اش و...مطالبه می نماید،برای اولین بار در مقابل این خواسته اش ید کریمانه ندارم و تنها راه پیش روی خود برای تحقق این مطالبه بحق فرزندم را استمداد از شما یافتم تورا به خدا نگو صبور باش که در ادبیات کودکانه فرزندم صبوری واژه نامانوسی است و از سویی به تدبیرت دل بسته است.

خوزستان با دارا بودن رتبه دوم کشور در تولید ناخالص ملی و زیرساختهای متعدد اقتصادی به عنوان شریان حیاتی اقتصاد کشور بیش از پیش نیازمند توجه است،میطلبد دولت با اقداماتی عملیاتی و فراتر از جلسه و مصوبه امنیت روانی جامعه را مجددا تامین و اعتماد مخدوش مردم استان به دولت در آستانه انتخابات را باز گرداند لذا بنظر می رسد رییس جمهور باید با تاسیس دفتر حفاظت خاک در خوزستان و استقرار تیمی از وزارت کشاورزی اقدامات عملیاتی خود را آغاز نماید و از سوی دیگر با بسیج عمومی و استفاده از ظرفیتهای سرشار کاروانهای راهیان نور همانند روزهای باشکوه دفاع مقدس که همه ایران یکپارچه خوزستان شد هرشهروند به یاد شهدای عزیز یک نهال درخت در کانونهای داخلی گردو غبار بکارد.دستور رییس جمهور جهت انتقال دو وزارتخانه نفت و کشاورزی که در سالهای گذشته نیز مطرح بوده است به استان خوزستان می تواند حسن نیت دولت با مردم تلقی گردد.

سخنی با استاندار:

در نیت شما و تلاشها و پیگیریهایی که انجام میدهید تردیدی نیست اینکه هر مدیری در هر سطحی می کوشد تا کارنامه قابل قبولی از مدیریت خود ارائه دهد امری بدیهی است، اما این را هم نیک بدانید آنچه که میتواند مدیر را در جهت تحقق اهدافش سوق دهد نقد سازنده ولو به ظاهر گزنده است والا مجیزه گویی و تملق که ابزار فرصت طلبان برای رسیدن به اغراض و مقاصد کوته نظرانه آنان است که از قضا متاسفانه از این دست افراد هم پیرامون جنابعالی کم نیستندخود تخریب کننده است.

نظریه سازان و صاحبنظران علم مدیریت این مقوله را برآیند تصمیم میدانند به عبارتی از منظر آنان مدیریت یعنی تصمیم گیری و تصمیم گیری حاصل انتخاب یک گزینه برتر و دارای ارجحیت از بین چندین گزینه است از اینرو گاها ممکن است یک تصمیم خطا و لو همراه با مجاهدت هم باشد اما از آنجائیکه ارجحیت ندارد عواقب ناخوشایندی را برای گروههای هدف بدنبال داشته باشد.از این دست تصمیمات غلط در ساختار مدیریتی ما در سطح ملی و محلی لا یعد و لا یحصی است فی المثال همین پروژه های انتقال آب،سدسازیها،خشک نمودن تالابها برای استخراج نفت و...که با هیچ منطق اقتصادی و فنی سازگار نیست که اگر بخواهیم تبعات آنها را آسیب شناسی کنیم یقینا از عواید آن چشمگیرتر است و نهایتا همین تصمیمات است که کارآمدی یا ناکارآمدی مدیران را رقم می زند،صرفنظر از معضلاتی چون گردوغبار وغیره که شما را وارث آنها میدانم اما آنچه که اینروزها پاشنه آشیل مدیریت شما شده اند برخی تصمیمات بدون پشتوانه مشورتی است.برای رفع شائبه از ذهن جنابعالی و مخاطب چند مورد آن را باهم مرور می کنیم:

۱.در نخستین روزهای تصدی مسئولیت استان سفرهای شهرستانی را به راه انداختید تا آنجا که برخی کنشگران این سفرها را عوامفریبانه و با رویکرد سیاسی برای مدیریت انتخابات آینده تحلیل نمودند بر فرض رد چنین نظریه ای و حمل این اقدام بر تحقق شناخت از معضلات مبتلا به حوزه استحفاظی پرسش اینست که آیا تاکنون یک بانک اطلاعاتی از نیازها،فوریت ها و اولویتهای شهرهای استان تدوین نموده اید و اگر اینطور است برنامه عملیاتی شما برای تک تک شهرها چیست؟لطفا اطلاعرسانی فرمایید.

۲. اتخاذ مواضعی همسو با دولت آنهم در شرایطی که اذهان عمومی استان از عملکرد دولت مکدر است صرفنظر از ذات مسئولیت جنابعالی به عنوان نماینده عالی دولت سالب مسئولیت مدنی و اخلاقی شما به عنوان فرزند خوزستان در دولت جهت مطالبه گری و استیفاء حقوق مردم نیست.

۳.تصمیمات شورای مدیریت بحران در روزهای اخیر از جنس تصمیمات ناصائب اس تصمیماتی که حتی در بدنه استانداری هم قابلیت و تضامین اجرایی نداشت بطوریکه طی آن شاهد بودیم برخی فرمانداران برخلاف مصوبات این شورا و بر اساس شرایط شهرستان متبوع تصمیم گیری نمودند،اساسا این شورا به موتور اعلام تعطیلی تبدیل شده این درحالیست که وظایف این شورا بسیار فراتر از اعلام تعطیلی است.متعاقب آن تغییر مدیر بحران که یادآور آن مثل معروف"گنه کرد در بلخ آهنگری ؛ به شوشتر زدند گردن مسگری" است اقدامی شتابزده بود که نه تنها دردی را دوا نکرد که موج انتقاد و انتظارات را بین مردم ایجاد کرد.

۴.اصولا هر تحولی نیازمند تثبیت مدیریت است،با تیم سرپرستی فاقد حکم معاون در استانداری انتظار اقدامات ساختاری و زیربنایی دراز مدت خوش باورانه به نظر میرسد.

فلاسفه در تعریف عدل میگویند"العدل وضع الشی فی مکانه" به ظن نگارنده اگر استاندار عزیز بتواند مقوله عدل نه به معنای اخلاقی که به مفهوم ساختاری قرار گرفتن هرچیز سر جای خود را در بحث مدیریت استان نهادینه کند به عبارتی شاخص های سنتی سهم فلان قوم و فلان طیف سیاسی و لابی فلان شخصیت و فلان مجموعه جای خود را به انتخاب شایستگان بدهد و به تعبیر حضرت علی(ع):"ان عملک لیس لک بطعمه و لکنه فی عنقک امانه"مقام و مسئولیت نزد تو لقمه چربی نیست بلکه امانتی بر گردن توست، میتواند بربسیاری از مشکلات استان چیره شود چون اعظم این معضلات مدیریتی است.

سخنی با نمایندگان مردم در مجلس:

به این عزیزان باید عرض کنم نطق آتشین از تریبون مجلس و دیگر تریبونها،گفتگوی رسانه ای و حمله به فلان وزیر و مسئول اگر قرار بود گرهی از معضلات خوزستان بگشاید هم قطاران پیشین شما که امروز وارث کرسی آنها در مجلس هستید الا ماشاءالله از این نطقها داشتند البته آنچه که به جایی نرسید فریاد همین عزیزان است،انتظار مردم از نمایندگان که وجاهت و اعتبار خود را از مردم به استعاره گرفته اند اینست که از ابزار و اختیاراتی که قانون مترقی اساسی کشور از جمله سئوال از رییس جمهور و رای به بی کفایتی وی،استیضاح وزراء و... به آنها اعطاء نموده استفاده کنند و فارغ از گرایش سیاسی،قومی و حتی منویات شخصی گام های عملی در جهت کم کردن آلام مردم بردارند.والسلام علی من اتبع الهدی.

برچسب ها: سیدغلامرضاشریفی

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه