گفت و گوی نخبگان و فعالان سیاسی، پیوندی میان عرصه نظری و عملی ایجاد کرده و توان توسعه ای کشور را مضاعف می سازد. از این رو رشد و تقویت گفت وگو میان نخبگان و کنشگران سیاسی بستر ساز پیشرفت می شود.
به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا ، گفت و گو میان نخبگان و فعالان سیاسی حلقه مفقوده ای است که می تواند فرایند پیشرفت کشور را هموار سازد. از این رو در کشورهای مختلف این مقوله مدنظر قرار می گیرد.
نظر به اهمیت این مقوله به ذکر چند نکته می پردازیم:
1- سیاست را می توان به دوگانه علم و حرفه تقسیم کرد و نمادهای آن را «سیاست دان » و «سیاست ورز » دانست. هر چند این تعریف به معنای تفکیک و جداسازی قطعی آن ها نیست بلکه امکان توامان بودن این دو عنصر سیاست امری محتمل است. برخی معتقدند که بین سیاست نظری و عملی فاصله عمیقی وجود دارد و دسته ای دیگر باورمند به رابطه ای توامان هستند.
با این حال به نظر می رسد در رابطه ای دوسویه و تکمیل کننده می توان ساحت نظر را با عرصه عمل آمیخت. در نتیجه برآیندی که از این مساله ایجاد می شود تقویت میدان پیشرفت است.
هر چند برخی کنشگران سیاسی همزمان تحلیلگر و نظریه پرداز هستند اما این دسته فراوانی چندانی ندارند. به عبارت دیگر جدایی و انفکاکی که میان ساحت نظر و عمل در میدان سیاسی وجود دارد، طی کردن مسیر توسعه را کند و پرنوسان می سازد.
2- نخبگان در هر جامعه ای نقش پیشرو و برجسته دارند و آن ها را می توان به دو دسته کلی نخبگان فکری و اجرایی تقسیم کرد. نخبگان اجرایی در عرصه سیاسی و اقتصادی فعالیت می کنند و نخبگان فکری افرادی هستند که اندیشه، روش های بهینه، تئوری و آینده نگری تولید می کنند.
بنابر این دور شدن دو دسته از نخبگان از یکدیگر آفت بزرگی است که به نوعی واگرایی و در مقابل نزدیک شدن آن ها به هم افزایی می انجامد. از این رو نخبگان اجرایی می توانند با بهره گیری از اندیشه نخبگان فکری، بهینه و اجرایی کردن این تفکرات را پی بگیرند.
3- در این میان باید به نقش طبقه متوسط اشاره کرد چرا که این طبقه توان کار اجرایی و فکری را با هم دارد و می تواند نقش نخبه فکری و ابزاری را ایفا کند. از این رو می توان طبقه متوسط را موتور رشد و توسعه کشور دانست. برخی صاحبنظران معتقدند که بدون توجه به نقش این طبقه توسعه گستره کمی را در بر می گیرد.
4- تجربه کشورهای جهان نشانگر آن است که محیط های آکادمیک سعی می کنند نیاز علمی سیاستگذاری ها و روندهای اجرایی را پایه ریزی کنند. پس با جهت دهی مطالعات به سمت مطالبات مورد نیاز توسعه و ایجاد رابطه ای مستمر میان نخبگان با حوزه های اجرایی در کشور این روند تسریع پیدا می کند.
به نظر میرسد بهره گرفتن از نخبگان تصمیم گیری و تصمیم سازی را تسهیل می کند. از طرفی دیگر گردش نخبگان شکل عملی پیدا می کند و قابلیتهای واقعی شناخته شده و به کار گرفته می شود.
5- نظر به این که نوعی گرایش رشد یابنده به سمت گفت و گو، وجه غالب همه جوامع جهانی در صورت های مختلف شده است. از این رو ، آن چیزی که می تواند میان نخبگان و کنشگران سیاسی پیوند برقرار کند، گفت و گو است. از این رو برای تحقق این امر نیز باید رابطه دوسویه میان نخبگان و کنشگران سیاسی شکل بگیرد. این مساله می تواند پیوندی میان عرصه نظری و عملی ایجاد کرده و توان توسعه ای را مضاعف سازد.