شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۷۰۱۰
تاریخ انتشار: ۰۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۶
نوشتاری از امید حلالی
مهندسی فرهنگی" همچنان امر مغفولی ست که می تواند روح متلاطم کلانشهر اهواز را آرام و قرار و تناسب بخشد، هویت شهری و ...
امید حلالی : با سلام و دعای خیر و ضمن تبریک سال نو و آرزوی توفیق برای شما شهروندان نجیب و شریف و صبور اهوازی. با استعانت از خداوند متعال؛ به تشویق و پشتگرمی تعدادی از دلسوزان آبادانی خوزستان و اهواز و بنا به خواستی قلبی و تشخیصی باطنی روز شنبه برای شرکت در پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر اهواز ثبت نام نمودم.

لذا لازم دانستم چند کلامی را حضور همشهریان فهیم و فعالان فضای مجازی در باب انگیزه هایم از این ورود به عنوان یک روزنامه نگار و کاندیدای دانش آموخته رشته "مدیریت فرهنگی و برنامه ریزی" بیان کنم :

۱) "مهندسی فرهنگی" همچنان امر مغفولی ست که می تواند روح متلاطم کلانشهر اهواز را آرام و قرار و تناسب بخشد، هویت شهری و محلاتی به عنوان عوامل صیانتی مدت هاست که کم رنگ شده و عزمی برای تحقق آن نیست.

۲) از طرفی کالبد شهر اهواز نیز گرفتار عدم توازن و فقر و عقب ماندگی و در هم ریختگی ست و توجه نکردن به ظرفیت های موجود و سرشاری همچون رودخانه ای در گذر به منزله اتوبانی محوری و مرکزی و سلسله بلندی های بی استفاده ای که در کلانشهر قرار دارد و جزایر ارزشمندی که در کارون بزرگ هر یک می توانند به جاذبه ای ارزشمند تبدیل شوند و نشده اند و ... که در یک کلام باعث هدر رفت موقعیت ها و ظرفیت ها شده اند.

۳) پدیده شوم و رسوای "فساد اداری و سیستمی" نیز مزید بر علت شده و هم شهروندان را به ستوه آورده که برای کمترین فعالیت و تحرکی مجبور به پرداختن "عوارض" هستند و نیز آنکه باعث نارضایتی عمومی از مدیریت شهری گردیده چرا که تاثیر نظام درآمدی ۱۲۰۰ میلیارد تومانی فعلی شهرداری که از محل عوارض و پرداخت مالیات آنها تامین می شود را در امروز و فردایی متفاوت و بهتر و با خدماتی کیفی تر نسبت به دیروز نمی بینند. 

در یک کلام "بد خرجی" و "فساد" و "بی سلیقگی" باعث شده که حتا اگر ۳ هزار میلیارد تومان نیز به جای اعتبارات فعلی از مجموعه کار و فعالیت و زندگی و جیب شهروندان ستانده شود باز هم تحول مطلوب و درخوری صورت نگیرد و در این نارضایتی و نادلخوشی ها سیر دلبستگی به شهر و محلات، تضعیف و در عوض نرخ مهاجرت ها به مدد وضعیت وخیم زیست محیطی ناشی از نسخه های اعمالی توسعه نامتوازن و گوشه نشینی نخبگان واقعی و حذف آنها به واسطه روابط رانتی از گردونه مسوولیت، تشدید گردد.

۴) اهواز را آن قدر ظرفیت و توان هست که برخیزد و به جایگاه شایسته و بایسته خود برسد و باید پذیرفت تا اهواز درست نشود و بر مدار و سیر اصلی و اساسی تحول قرار نگیرد سایر شهرها و روستاهای خوزستان هم که تاسی پذیر از این کلانشهرند آبادان نخواهند شد چرا که اهواز یک سوم جمعیت خوزستان را در خود جای داده و به حداقل نیمی از جمعیت استان خدمات می دهد اما در این شهر معین دفاع مقدس و پر خاطره، در این کلانشهر نفتی و صنعتی و در عین حال آلوده ترین شهر جهان طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی ظرف ۳ سال پیاپی، روز به روز شاخص های کیفیت زندگی افت می کند و خدمات درخوری برای ارایه به شهروندان نیست که یک شاهد و سند آن حضور حدود ۴۰۰ هزار نفر حاشیه نشین نابرخوردار در اهواز است که در وضعیت بغرنجی بسر می برند و از طرفی دیگر محیط نابسامان فکری و فرهنگی بستر ساز انواع سوتفاهمات و اصطکاک های فرصت سوز خطی و جناحی و قومی و قبیله گی و تبعیض می شود که نتیجه آن فرار فرصت ها و سرمایه و پایین آمدن کیفیت زندگی ست.  

۵) امروز بر هر آنکس که دوستدار و دلسوز اهواز است و دلی در گرو این شهر دارد فرض است که برای "نجات اهواز" برخیزد برای نجات اهواز از بحران زیست محیطی، فساد اداری و رانت خواری، صنعت زمخت آلاینده و بی تعهد به مسوولیت های اجتماعی و مردمان پیرامون و در هم تنیدگی پسماندها و غریو این غول های بی مهار و ناملتزم به روح و روان و زندگی مردم، و نجات اهواز از فرصت سوزی و هدر رفت منابع و ظرفیت های مادی و طبیعی و معنوی و انسانی اش، برای نجات کارون و نجات شهری که در روزگاری نه چندان دور بندری پر رونق بود با تبادل انواع ارزها در بازارهایش و رفت و آمد مردمانی از ملیت های مختلف و آن قدر دیگر پذیر و مداراگر بود که شهروندانی از سایر مذاهب مانند زردشتی و صایبی و ارمنی به راحتی در کنار اکثریت مسلمان شیعه همچون یک شهروند درجه ۱ روزگار می گذرانیدند اما امروز برنامه ریزان و برخی مدیران نادان کشوری و استانی و شهری در دوره های مختلف شرایطی را پیش آورده اند که طبق نظرسنجی ها بیش از ۹۰ درصد مردم را میل به مهاجرت در صورت در اختیار داشتن تمکن و امکان فرا گرفته است و آنها که با کنار آمدن با همه آلام و مصایب مانده اند نیز خود را شهروندانی درجه اول نمی دانند.

۶) این برادرتان در قریب دو دهه فعالیت فرهنگی و رسانه ای و اجتماعی و بعدها صنعتی نه دلبسته سمت و مقام بوده و نه راه خود را از مسیر "فرهنگ" به دیگر حوزه های با جذبه تر کج کرده و افتخار دارد که در نقاط عطف و بزنگاه ها حضور فعال داشته که این مواضع به شکل مکتوب در قالب ۵ کتاب و مجموعه مقاله مدون است و امروز در اختیار علاقمندان جهت مرور قرار دارد و برخی از آنان در کانال اینجانب در تلگرام نیز موجود است. لذا ورود در این عرصه و آزمون نه برای رای آوری از طریق دست یازیدن به هر طریقه ای ست بلکه مصافی ست و درس پس دادنی به محضر دانایان و عقول برای نقد عمومی فضای موجود و ارایه رهیافت هایی برای ساختن و داشتن شهری آبادتر و فردایی بهتر که امیدوارم به کار آیند و البته بدون حمایت و مشارکت و اعتماد عمومی شما عزیزان بر زمین خواهند ماند و به منصه عمل و ظهور نمی رسند و چه بسا اگر معیارهای رای و گزینش و انتخاب، طول و عرض پوسترها و رنگینی سفره ها و شعارها و برنامه ها و علقه های صرف جناحی و قومی و قبیله ای باشد تحولی احسن حاصل نیاید.

۷) بر این اعتقادم که جامعه خوزستانی جامعه ای بالنده است که بیش از پیش بر ضرورت "اتحاد برای نجات زادبوم اهواز و تبدیل وضعیت موجود به وضعیت مطلوب" واقف است آنچنان که نخبگان ما از پس درک وقایع و وعده ها مجرب تر از دیروز شده و شناخت افکار عمومی به واسطه شبکه های اجتماعی از محیط اطراف و به دلیل حجم و سرعت تبادل اطلاعات افزون تر از گذشته گردیده، پس باید به فهم جامعه و بالندگی نسل جوان و میان سالان مجرب اعتماد کرد و افکار و آرا را در معرض گزینش آنان قرار داد و خداوند را بر هر چه پیش آید شاکر بود که از دو گزینه محتمل خارج نیست : یا اعتماد اکثریت به برنامه ها و سخن ها و رهیافت ها که چهار سال مسوولیت و جد و جهد را به دنبال خواهد آورد و یا نیاوردن رای نصاب و فراغت از مسوولیت رسمی و بازگشت به سنگر رسانه و امتداد وظیفه دیده بانی و رصد و روشنگری که مسوولیت اجتماعی برای همه کس و تمامی شهروندان است چرا که : "کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته" 

اینجانب به عنوان یک اهوازی زاده این شهر و طی ۴۰ سال زندگی در آن افتخار دارم که بیشتر اقوام و طوایف و خاندان ها و خانواده های شریف و افراد موثر و نخبه را در شهر اهواز می شناسم و با آنان مراوده داشته و دارم و در محیط تحصیل و درس و دانشگاه و اداره و کار و محله و بازار و صنعت و اصناف و مناسبت ها آن قدر افراد و شهروندان دلسوز و خیر سراغ دارم که در صورت مهیا کردن عرصه برای مشارکت آنان و میدان یافتن و بها دادن می توانند خوزستان و اهواز را متحول کنند، جلوی هدر رفت فرصت ها و منابع را بگیرند و ظرفیت ها را شکوفا نمایند. بنابراین در صورت توفیق یافتن در جلب آرای نصاب انتخابات لحظه ای از این قرار با شما خوبان غفلت نخواهم کرد و تمام تلاش خود را برای تغییر شرایط موجود و ایجاد وضعیتی عادلانه، انسانی و مسالمت آمیز و شکوفا و بهره ورانه و رضایت بخش تر در کنار شما بکار خواهم گرفت.

به امید فردایی بهتر و ایران و خوزستان و اهوازی آباد و دل هایی شاد برای تمامی شهروندان

خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار

فرزند خوزستان و برادرتان :
امید حلالی

همه با هم برای نجات خوزستان


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار