امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
محمد خانه زر
انتخابات ریاست جمهوری 96 میدان و عرصه ای دیگر برای آرایش و رقابت سیاسی گفتمانهای موجود در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران است تا قدرت، جایگاه و میزان مقبولیت خود را در محضر مردم جامعه به آزمون بگذارند. رقابتی که بیشک خواست و اراده مردم و رأیدهندگان، سمتوسو و نتیجه نهایی آن را مشخص خواهد کرد؛ اما این انتخابات با دیگر انتخابهای برگزارشده پیشین یک تفاوت اساسی خواهد داشت؛ که این تفاوت در شیوه رقابت و ترکیب آن است. اگر تا قبل از این، معمولاً رقابت و پیکار سیاسی بهصورت رویارویی یک گفتمان در برابر گفتمان دیگری بوده است، در انتخابات 96 بهگونهای خواهد شد که در آن دو گفتمان در برابر یک گفتمان قرار خواهد گرفت.
بهطور قطع آنچه این شیوه از رقابت و پیکار پرتحرک که در یکسوی آن دو گفتمان اصلاحطلبی و اعتدالگرایی و در دیگر سوی آن گفتمان اصولگرایی قرار گرفته را ایجاد کرده است، تأثیرگذاری شرایط کنونی جامعه، میزان همسویی و همجوشی گفتمانها و خواست عمومی مردم است.
گفتمان های اصلاح طلبی و اعتدالگرایی به دلایل شباهتهای بسیاری که در نظریه و عمل، شاخصهها و اهداف و توانایی بسیار بالا در همپوشانی و همجوشی باهم دارند، به مصاف گفتمان اصولگرایی خواهند رفت. آنچه از شواهد عینی و وضعیت کنونی جامعه برداشت میشود حاکی از تمایلات اکثریت مردم جامعه به گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی دارد. این دو گفتمان به سبب جذابیت شاخصهها و ویژگیها خود توانسته است تا بخش بزرگی از جامعه ایرانی را با خود همراه کنند. نتایج انتخابات ریاست جمهوری 92 و انتخابات اسفند 94 گواه روشنی از تمایلات اکثریت مردم جامعه به این دو گفتمان است.
در سوی دیگر میدان رقابت، گفتمان اصولگرایی قرار دارد که یکه و تنها باید به مصاف این دو گفتمان برود. گفتمان اصولگرایی ضمن آنکه نتوانسته است به طرز شایسته و بایستهای بر میزان اقبال عمومی جامعه نسبت به خود بیفزاید، اتفاقاً برعکس از میزان تمایلات مردم به آن نیز تا حد زیادی کاسته شده است. دلایل عدم همراهی کامل و کاهش تمایلات جامعه را باید در نوع عملکرد و رفتار گفتمان اصولگرایی جستجو کرد.
تمایل و تلاش برای به حاشیه راندن نیروهای مخالف و رقیب، استفاده از تبلیغات سلبی و تخریبی علیه گفتمانهای رقیب خود، نبود مؤلفههای تازه، روزآمد و جذاب، عدم توجه کافی به خواست و سلایق عمومی و متنوع مردم جامعه، افراط و تندروی در بخشی از نیروهای خود و مهمتر از آن نارضایتی اکثریت جامعه از عملکرد پُراشتباه دولت احمدینژاد در عرصه داخلی و خارجی بنا بر اعتراف خود دولتمردان نظام که کشور را به لبه پرتگاه و خط فلاکت کشانده بود، از دلایل تنزّل و افول جایگاه گفتمان اصولگرایی هستند.
پیوند معنادار و مثبت گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی که در جهت توجه و تحقق هرچه بیشتر منافع ملی و مصالح عالیه نظام و انقلاب با درک صحیح و منطقیتر از شرایط و تحولات داخلی و بینالمللی و نگاه ویژه به خواست اکثریت مردم، پرهیز از افراط و تندروی و در پیش گرفتن خط اعتدال تنظیم شده است، جایگاه برتر و ویژهای را در عرصه سیاسی و اجتماعی ایران برای این دو گفتمان فراهم کرده است.
آنچه در عمل موجب شده که از هماکنون گفتمان اصولگرایی میدان رقابت را به گفتمانهای رقیب خود واگذار نماید، علاوه بر مجموعهای از خطاهای استراتژیک و بهتبع آن کاهش پایگاه اجتماعی خود، باید در ضعف اساسی و کمبود در داشتن چهرهای شاخص برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 96 دانست که بهواسطه وجود شکاف و چنددستگی درون گفتمانی به وجود آمده است.
بر این اساس در صورت نامزدی دوباره روحانی بهعنوان نماینده گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی در انتخابات، ایشان برای یک دوره دیگر از سوی مردم به ریاست جمهوری انتخاب خواهد شد. حتی برفرض عدم نامزدی روحانی، این دو گفتمان با داشتن گزینههای ذخیره بسیار شاخص و مطرح برای نامزدی خواهد توانست قوه مجریه را در اختیار گرفته و همچنان جایگاه برتر را در عرصه سیاسی و اجتماعی نگاه دارد.
با این اوصاف نوع مواجهه و پیکار آتی میان گفتمانهای مطرح و مهمتر از آن نقش همیشگی و تاریخی مردم در تعیین سمتوسوی تحولات و فرآیندهای سیاسی و اجتماعی، نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری و نیز انتخابات شوراهای شهر بهویژه در تهران را به سود گفتمانهای اصلاحطلبی و اعتدالگرایی رقم خواهد زد.