شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۷۴۸۷
تاریخ انتشار: ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۹
شوشان / رحمت الله دانا

تاریخ به ما گوشزد می کند که در صحنه ی سیاست همیشه محصولات اجتماعیِ هر جریانِ سیاسی نتیجه ی انتخاب های مختلف و میزانِ ضعف و قوت گرفتنِ آیندگانِ هر جریان سیاسی و شکل انسجام و یا افتراقِ آن تشکیلات که نتیجه ی اصلیِ میدان فعالیت های خُرد وکلان همان جریان در برخوردهای حرفه ایِّ قبل و بلاخص بعد از فعالیت های سیاسیِ دوره ای با ریز و زیر مجموعه های خود دارند،می باشد.

بعبارتی، نتیجه ی اصلی کار تشکیلاتی و مدنی به منتخبِ پیروز انتخابات ها بر نمیگردد،بلکه کسب و رشد میزان گستره ی قدرت مانور توده ای و جذبْ و دفع نیروهای ارزشی و نخبگان مردمیِ حاضر و یا غایب در آن مجموعه می باشد و بدترین نوع سیاستمداری به آرایش موسمی و فصلی و بی اعتباری و بی اعتمادی مردم و نخبگان نسبت به نوسان توجه و سردرگمی سیاسی و مدل مهندسی شده ی حرکت های نامنظم جناحی که خارج از نظام حزبی منظم و شفاف هستند،می باشد. مشروط به مطلوب بودن فضای توسعه سیاست و فرهنگ حزبی و تشکیلاتی- درغیر اینصورت مهندسی شدن جریان سیاسی واجب است توسط نخبگان تشکیلات.

قاعده ی کنترل از راه دور انتخاب های خُرد و کلان ملی و محلی دائماً چنین بوده که جریان های سیاسی برای داغ نگه داشتن شور انتخاباتی هر از گاهی توسط لیدرهای جریانهای مختلف تحلیلهایی صادر می کرده اند،که در میان این نطق های بلند مدت اساساً رهبران سیاسی ملی و راهبران محلی دستورالعمل های میدانی را بصورت دورآدور و بدون برخورد مستقیم وبعضاً عمومی با اصحاب سیاسی خود،بیان می کنند.

آنچه امروز باید بصورت کاملا مشرفانه و حرفه ای در دستور کار نخبگان سیاسی بلاخص لیدرهایِ قابل!ْ و صدیق قرار گیرد،مبحث سازماندهی ستادهای انتخاباتی با نیروهای معتمد و مردمی می باشد.

ستادهای انتخاباتی باید بگونه ای تشکیلاتی حرکتِ منظم و منسجم اتخاذ کنند که در وقت مناسب حرکات رو به جلو را توأماً با هنگامه ی تدبیر پازلِ کارگروه متکثرِ از حلقه ها و لایه های مراتبی و مراحلی که تابع خردجمعی هسته مرکزی جریان خویش هستند،تدارک و اتخاذ نظر و عملِ عملی صورت دهند.

بنابراین ، آنچه لازمه یک آرایش منسجم در مسیر تعالیِ یک جریان سیاسی به سمت برد مفهومی و بعضاً عددی در عرصه انتخابات است را،میتوان اشاره تلویحی به چند مورد کرد:

1) مدیریت چرخشی نخبگان در حلقه و هسته ی مرکزی و شهرستان ها:

تقویت معرفتی نیروهای منزوی و ارزشی ریز مجموعه های شهرستانی و شهروندان جویا،چرا که یک هسته ی قوی از ریشه و پایه هایی با بافت و رشد پاک و منظم قوت استقرار میگیرد، همانگونه که تمام طبیعت مادی و معنوی محصولش از اساس وفروتنی زاییده می شود!!

2) دانشگاه و دانشجویان:

شناخت صادقانه ی نیروهای دانشگاهی و دانشجویی نه تنها برای یک دوره انتخاباتی بلکه برای پوشش مادامیِ یک جریانِ دارای حیاتِ ادامه دار،چرا که اگر دوره ای باشد تنها نیروهای حاصله هدر میروند و فرهنگی از بی اعتمادی و بی اعتباری و در نتیجه بی ثباتیِ تخریبی و تنها شعارگونه در اذهان تحصیلکرده های دانشگاهی با گفتگوهایِ محفلی میان آنها را رقم میزند..! 
همچنین برقراری ستادهای جوانان بلاخص ستادهای دانشجویی که مرکزیت تحولات رو به توسعه و تاثیرات سیاسی پایدار هستند، یکی از حساسترین مراتب حفظ و کنترل موقعیت سیاسی یک جریان می باشد،است..

3) سندیکای سیاسی(حزب):

شناسایی و وصل کردن نیروهای ارزشی سیاسی هر جریان که در بازار اقتصاد خصوصی که سرنوشت وطن و موطن خود را مهم قلمداد می کنند و به اندازه ی وسع خود به قوت بخشیدن سیاستِ اقتصادی جریانِ موافق خود سر ارادت نشان می دهند،است.

4) مدیریت ستادها:

مدیریت ستادهای کل و جزء توسط نیروهای راهبر و معتمد،آنانکه اصیل هستند،آنانکه استخوان شکسته هستند،آنانکه انعطاف معرفتی دارند! ستادهای مرکزی، ستادهای شهرستانی، ستادهای دانشجویی هسته مرکزی و شهرستانها،ستادهای بانوان،ستادهای نخبگان همه ی اقوام، با شورای مشورتی ستادهای اقتصادی حمایت کننده.

5) ستاد بانوان و نخبگان اقوام:

حضور بلافصل بانوان در عرصه های ستادی بصورت برابر و استفاده از سفیران قومی که دلبستگی به منافع شخصی ندارند بجز خیر عموم و مطالبه قوم خود در پرتو ساختار ملی و قانون اساسی جمهوری اسلامی و حضور برابر و میدانی نخبگان اقوام در راه اندازی ستادهای انتخاباتی و استفاده از نیروهای مستعد و استعدادهای مردمی که قابلیت برقراری فضای صادقانه و سالم را دارا می باشند،نقش آفرینی شود. بلاخص حضور بانوان اقوام در پذیرش مسئولیت های ستادی..

6) حلقه ی مشورتی و مشاوران هسته مرکزی و شهرستانی:

استفاده از نیروهای پیشکسوتِ ارزشی در اردوگاه مشورتی بدور از حساست برانگیزی دقایق اول و میانیِ آرایش سیاسی هسته مرکزی،چرا که یک جریان سیاسی اگر نیروهای ریشه دارِ خود را بدور انداخته نگه دارد این فاصله بخاطر ریشه های متصل باعث فرسایش و فرسودگی و فسادِ عقبه ی هر جریان می شود.

همچنین برقراری اتحاد میان تک تک نیروهای با تجربه و قدیمی که پشتوانه ارزشی جوانان و نیروهای تازه کار هستند. و اساس حفظ همدلی و همت و انسجام باید با یک راهبر ائتلافی از هرگونه دلخوری که زیبنده ی کارگروه تسکیلات حزبی نیست، مصون نگه داشته شود.

7) مهمترین نکته این اشارات،اینکه حرکت یک جریان سیاسی میان خواص و عوام زمانی ریشه های اصیل و استوار و روزافزون میدواند که راهبران آن جریان قدرت توده ای و نخبگرایانه را با نسل اول جریان حیف ومیل و هدر ندهند،بعبارتی باز تولید کنند،باز تولید کنند نسل جوان را زیرا که هرگونه تعطیلی بعد از نتیجه ی حاصله [ انتخابات ] و سکوت سیاسی و انزوای فعالیت های مدنی در اجرای برنامه های حیات سیاسی احزاب باعث بی هویتی حزبی و بی ثباتی در بدنه ی ساختار نظامّندِ احزاب و رشد بدترین نوع آفات افتراق و تهیه افکار مسموم و مخرب در باور نخبگان و توده ی بی برنامه و نا منظم خواهد شد،که در این میان پوشش مبهم جناح ها که فاقد ساختار منظم سلسله مراتبی هستند باعث عقب ماندگی نظام حزبی ملی و محلی که مکمل نظام پارلمانی است، خواهند شد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار