غلامرضا جعفری
اصلا معتقد به تکنوکراتیک کردن شورا نیستم، البته بگویم که لفظ تکنوکراسی در ایران شبیه شوخی است و ما این جهان بینی را به اندازه مدرک دانشگاهی تقلیل داده ایم، به هر روی شورای شهر برآیند و نتیجه آرای یک شهر است و برخی بزرگواران شاید در اثر عملکرد نامطلوب ادوار مختلف ،تصوری در حد یک هئیت مدیره و سازمان از شورا دارند، طبیعی است که هیئت مدیره یک سازمان به قاعده باید متخصص در حوزه ماموریت ذاتی سازمان باشند.
اما در سازمانی چون شهرداری که انواع و اقسام مختلفی از مشاغل و ماموریتها را بر عهده دارد چنین نگاهی نمی تواند موفقیت را به همراه داشته باشد، از جنبه دیگر همچنین برخلاف برخی دوستان که معلم و … را از ورود به شورا منع می کنند، معتقدم شورای شهر بیش از مهندس و معلم و … نیاز به فهمی به روز از شهر و تعهدی ملموس در حوزه رفتار شهروندی دارد، اینکه تصور کنیم معلمان باعث خرابی شهر بوده اند همان اندازه نادرست است که تصور کنیم مهندسان ناجی شهر خواهند بود، بلکه آنچه باعث نابودی شهر شد فقدان دو عنصر مهم و پیوسته فوق الذکر در نگاه اعضای شورا بود.
فقدان عنصر مهم فهم به روز شهر،باعث شد که اعضای شورا و برخی مشاورانشان و همینک برخی که بر طبل تخصص های فنی و … میزنند شهر را در حد جدول و آسفالت خیابانها تقلیل دهند و جان زنده شهر را در تصمیمات خود به اندازه ارزنی درک نکنند، نتیجه نگاه فنی به شهر فی المثل پل هفتم است که با قربانی کردن بخش مهمی از تاریخ و هویت یک شهر، با افتخار موفق شد تردد مشتی آهن قراضه به نام خودرو را جایگزین تاریخ یک شهرکند، و البته از این دست دسته گلهای فنی بسیاری وجود دارد که نشان میدهد عنصر اجرایی و فنی در مدیریت شهر خاصه شهرهایی چون اهواز کمتر امکان موفقیت دارند، خلط مبحث نشود اصلا معتقد به حذف گروهی به نفع گروهی دیگر نیستم بلکه معتقدم همه لازم و ملزومند و مهمتر از نوع مدرک تحصیلی به رایم آن دو عنصر پیش گفته مهمتر است.
اما تعهد ملموس در حوزه حقوق و رفتار شهروندی، عنصر مفقوده در اکثر ادوار شورا به جز استثناهایی بوده، آنچه باعث می شود یک نماینده شورا رای وکالت گرفته از مردم را با منصبی در شهرداری طاق بزند نبود عینی همین عنصر است، از آنجا که تقریبا همه فهمی به کفایت از تعهد داریم اجازه دهید بیش از این نگویم و بسنده کنم به کلامی از داستایوسکی نویسنده شهیر روس در کتاب برادران کارامازوف، وی می گوید در جایی که خدا نیست هر کاری مجاز است،و من می افزایم در جایی که خدا را ناظر ندانیم شیاطین انس و ابلیسهای جن، حقوق و عوارض شهروندان را شیرینتر از ارث پدری و شیر مادری می کند و آنوقت نماینده شورا، به دنبال معرفی مدیر نخواهد بود بلکه به دنبال کسی خواهد بود همچنانکه داستایوسکی می گوید، در اطرافمان ببینیم چه اندازه از این دست جماعت می بینیم؟
حالا اگر می خواهیم تکرار نشود راه همان است که گفتم و مابقی داستانهایی در حاشیه، اینکه چه مدرکی باشد یا نباشد، شاید دور کردن شهروندان خسته از اصل داستان باشد،و داستان دوری نامها و تخصص ها از تهعد و قسمی است که خورده اند و در این دوری مدرک چندان موثر نبوده بلکه فهم با روح و جان مطلبی است که حضرت امام فرمود: عالم محضر خداست، در محضر خداوند گناه نکنید.