اگر بپذیریم که نیروهای انسانی یک نظام دولتی یا یک سازمان خصوصی مهمترین سرمایه های آنها است باید در حفظ این سرمایه ها و انتقال دانش و تجربه های آنها به نیروهای جدید و تازه وارد کوشا بود این امر به لحاظ اقتصادی و بهره وری نیز برای آنها توجیه دارد.
ثریا دانا* - یکی از مهمترین مولفه های مدیریت جدید و دانش مدیریت انتقال دانش و تجربیات است. قبل از ورود به بحث به یک مقدمه کوتاه می پردازم که به تبیین و تصریح موضوع این نوشته کوتاه یاری می رساند.
انتقال دانش و تجارب یکی از مهمترین مولفه ها در تمدن بشری و رشد علم و فرهنگ است که به آن خصلت " انباشتی بودن "می گویند یعنی تجربیات ،علوم و تجارب مشترک جمعی در طول زمان روی هم انباشته می شود و تمدن و علم و فرهنگ بر دوش گذشتگان خود سوار است و سازه امروزین آن بر سنگ بنایی نهاده شده است که در طول زمان پی ریزی شده و به نسل های بعدی منتقل شده است.
این تاریخمندی باعث می شود پیشرفتهای گذشته به رشد کشفیات و پیشرفتهای فعلی سرعت بخشیده و شناخت خطاهای گذشتگان مانع از تکرار خطای مشابه در شرایط فعلی شود.
با این فرض ها و مقدمات می خواهم موضوع مدیریت را نیز بر پایه ی آن توضیح دهم. یک نظام مدیریتی پویا و دارای بازدهی بالا و بهر ه ور چه در سطح کلان کشور و در سطوح میانه و حتی خرد نیز نیازمند انتقال دانش و تجربیات نسلهای مختلف به یکدیگر است. چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی.
تغییرات مدیران و تزریق نیروهای جوان به سازمانها و ترخیص نیروهای قدیمی یک امر معمول و پذیرفته شده و ضروری و موجبات رشد و بالندگی است اما برای این که نظام مدیریتی در یک کشور یا یک سازمان و بخش خصوصی و ... روند پویا، مستمر و رو به رشدی داشته باشد باید تجارب و اندیشه ها به نسل های بعدی منتقل شود که اگر این اتفاق نیفتد تغییرات گسترده و بدون توجه به تجارب گذشته موجبات ایجاد شوکهای خطرناکی در یک سازمان می کد و نظام مدیریتی را به استقبال ریسکهای بحران زا می فرستد.
اگر بپذیریم که نیروهای انسانی یک نظام دولتی یا یک سازمان خصوصی مهمترین سرمایه های آنها است باید در حفظ این سرمایه ها و انتقال دانش و تجربه های آنها به نیروهای جدید و تازه وارد کوشا بود این امر به لحاظ اقتصادی و بهره وری نیز برای آنها توجیه دارد.
انرژی و خلاقیت نیروی جوان از یک سو و دانش و پخته گی نیروهای با تجربه از سوی دیگر دو بال پرواز و رشد و تعالی نظام های مدیریتی و تصمیم گیری است. بر این اساس باید بر این نکته تاکید کرد که بهره مند ساختن هر سازمان و هر نظام دولتی از بازنشستگان و دانش نیروهای با تجربه شان یک ضرورت انکار ناپذیر در رشد و تعالی جوامع و سازمانها و نظام های مدیریتی است.
در نظام مدیریتی کشور ما متاسفانه این نکته مورد غفلت واقع شده است و نیروهایی که سالها در عرصه کار فعالیت تجارب ارزشمندی را کسب کرده اند در اوج پختگی کنار گذاشته می شوند در حالی که باید برای بهره مند ساختن نظام مدیریتی کشور و انتقال این تجارب ارزشمند به مدیران و نیروهای جدید توجه بسیاری داشت تا دیوار رشد و توسعه ای که قرار است اتفاق بیفتد بر پایه هایی مستقر شد که در گذشته پی ریزی شده است.
امروز یکی از نیازهای نظام مدیریتی کشوراین است که از نیروهای قدیمی ، با تجربه و حتی بازنشستگان خود برای هدایت نیروهای جوان استفاده کنند مشکلی که باعث شده است تا خطاهایی بعضا رخ دهد که در صورت استفاده از تجارب بزرگان و پیشنیان می شد از آن پرهیز کرد.
استاد دانشگاه*