میان همکارانم یک نفر وجود دارد با نام منصور. منصور فردی دقیق، منظم و حساس است. در هر کاری که به او سپرده شود، با دلسوزی و دقت نظر عمل می کند تا نتیجه دلخواه حاصل شود. پس از آن با لبخندی مخصوص به کاری که کرده به نظاره می نشیند. لذت می برد و با خوشحالی تعریفش می کند. او منصور است. پای کار، همیشه در صحنه و دلسوز.

او ماشین نگه دار خوبی هم هست. بطوریکه همه همکاران از او تحقیقاتی برای خرید و فروش خودرو انجام می دهند. هرگاه خودرویش را برای فروش می گزارد، متقاضیان قابل توجهی برای خرید اعلام آمادگی می کنند.

اگر هر هفته کارواش نرود، اما هر 10 روز یکبار ماشینش را برق می اندازد. کارواشی که می رود از دوستانش هستند و با توجه به شناختی که از او دارند، به بهترین نحو ماشینش را می شورند و می شورند و می شورند؛ تا اینگونه برق بزند همه تار و پود سمند قهوه ای رنگش.

در آن کارواش گویا کارگری هست که سخت کار می کند، تا ساده ترین امورات زندگی اش تامین شوند. او اکنون بیشتر کار می کند تا بتواند هرطور شده برای اهالی خانه که اتفاقا سرمایی هستند و نیاز به آب گرم دارند، آبگرمکن تهیه کند.

یکی از همسایه های آن کارواش، آبگرمکن دسته دومی داشت که فرسوده و ارزان بود. دست بر قضا مدیر کارواش منصور را برای بررسی و سالم بودن آبگرمکن معرفی می کند تا بهمراه آن کارگر بروند و خوب و بد بودنش را مشخص کنند. در مسیر رفت و برگشت حسابی سفره دل کارگر باز شده و از مشکلات درون خانه برایش می گوید.

از اینکه پدر و مادری ناتوان و نابینا، برادرانی معلول دارد و در کنار آنها همسر و فرزندانش نیز حضور دارند. او با کارگری در کارواش هزینه تامین امورات این افراد را تامین می کند. ضمن اینکه ماهیانه 300 هزار تومان نیز اجاره خانه پرداخت می کند.

منصور از آنجا به بعد دست بکار شد، تلفنش مدام در دستش بود تا بتواند آبگرمکن نو و تمیزی را برای این خانواده تهیه کند. اینکار را کرد. بی آنکه کسی از اهل آن خانه را خبر دار کند، با تعدادی از همکاران و دوستان و همسایگان صحبت می کند و برای جمع آوری 420 هزار تومان اقدام می کند. این مبلغ را ظرف یکروز تامین کرد. خودش آبگرمکن را خریداری و آن را به همسر و فرزندان آن کارگر هدیه کرد. این اتفاق بی آنکه خودش هم بداند درست در روز کارگر رخ داد. او شادی را به اهل آن خانه هدیه کرد.

روز گذشته حسابی خوشحال بود از حرکت خیری که کرده است. خدا را شکر می کرد و لبخند می زد. منصور در روز کارگر کار بزرگی کرد. هرچند ساده و سریع، اما دل خانواده کارگری را شاد کرد.

نظیر اینگونه کارگران و منصورها در شهر و کشورمان زیاد است. کارگران را دست بگیریم، منصورها را قدر بدانیم.

X Share

Stumble Upon Delicious Cloob

Digg

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شوشان است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

طراحی و تولید: ایران سامانه