مهران صولتی
مدتی پیش با یکی از دوستان کتابفروش درباره تاثیرات تلگرام بحث می کردیم. دل پرخونی داشت. معتقد بود که تلگرام باعث فاصله گرفتن شهروندان از کتاب شده و آنها را تحمیق می کند! کپی کردن پست ها همچنان با شدت ادامه دارد و کمتر شاهد تولید محتوای غنی و اصیل هستیم.
اینکه تنها برش هایی از کتاب ها را برای این فضا انتخاب می کنیم، ما را از مضمون اصلی آثار ادبی-فلسفی غافل نموده و مخاطب را به بیراهه می کشاند، و نهایتا اینکه با نوشتن چند یادداشت در یک کانال به راحتی می توانیم دچار توهم همه چیز دانی شویم! انتقادها جدی و جاندار بود. از همین رو تصمیم گرفتم با لحاظ کردن این نقاط ضعف به ارزیابی وجوه مثبت تلگرام بر زیست جمعی ایرانیان بپردازم که بخشی از آن به شرح زیر است:
1. شکست انحصار رسانه ای: در دورانی که رسانه ملی آشکارا به ورطه نگرش های تنگ جناحی غلتیده است تلگرام توانست تا عرصه فراخی از تبادل نسبتا آزاد اطلاعات را فراهم آورد. همچنین تلگرام توانست تا مشارکت بخش عمده ای از شهروندان را در فرآیند تولید و انتشار خبر فراهم آورد.
2. شفافیت سیاسی: به رغم گرایش آشکاری در قدرت که مایل بود تا مفاسد اقتصادی فقط در کریدورهای حکومتی طرح و نهایتا به صورت قطره چکانی و کنترل شده اطلاع رسانی شود، تلگرام بی پروا چشمان شهروندان را بر روی برخی از این پلشتی ها گشود! پرواضح است که فشار افکار عمومی در داستان های حقوق و املاک نجومی، حوادث قطار و پلاسکو، همچنین افشای برخی رانت خواری آقازاده ها توانست به اصلاح یاایجاد حساسیت نسبت به وجود این نارسایی ها منجر شود.
3. بازتاب صدای حاشیه: اگر چه تا پیش از این حاشیه می توانست مدعی فراموشی خبری خود در رسانه ها شود ولی تلگرام توانست تا با برجسته کردن مصائب این بخش در تحریک افکار عمومی نقش شایانی داشته باشد. پدیده هایی همچون سربازان، گورخوابی، سیل بلوچستان، فقر عریان، کودکان کار و... توانست نقش مهمی در برجسته کردن گفتمان توجه به حاشیه ایفا نماید.
4. افزایش مشارکت: اجرای موفق برنامه های توسعه در ایران منوط به مشارکت گسترده شهروندان می باشد. در دورانی که کشور از مشارکت اجتماعی اندک ایرانیان رنج می برد تلگرام توانست تا موجی از همرسانی ها را در این عرصه موجب شود. شهروندان در سطحی وسیع صدای خود را پژواک دادند و حکومت توانست از آمال و آرزوهای جامعه ایران شناخت بهتری بدست آورد.
5. سرمایه اجتماعی مجازی: در روزگاری که با افزایش خودمحوری، مادی گرایی، عزلت نشینی و در یک کلام با سقوط سرمایه اجتماعی مواجه هستیم، تلگرام توانست با ایجاد کمپین های نوع دوستانه و خیرخواهانه، شکل جدیدی از سرمایه اجتماعی را در جامعه ایجاد کند که مبتنی بر مشارکت شهروندان در تماس مستقیم با افراد آسیب دیده می باشد.
نکته پایانی: تلگرام تا کنون و به ویژه از منظر سیاسی نقش مثبتی در جامعه ایران ایفا کرده است. هرچند که ساده انگارانه به نظر می رسد اگر از برخی کژکارکردهای آن به عنوان یک پدیده وارداتی صرف نظر کنیم ولی روشن است که با تولید محتوای غنی تر و همچنین تلفیق آن بافضای حقیقی ، می توان سهم افزون تری از آن برای بهبود مناسبات اجتماعی-انسانی در ایران کنونی انتظار داشت.