شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۰۳۰۹
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۳
مقتدایی استاندار سابق خوزستان:ترجیح مصالح عمومی بر مصالح فردی رمز موفقیت جامعه است / حمایت بنده از دکتر روحانی به نیابت از افرادی بود که حق رأی نداشتند!/ قبل از اینکه حامی جریان خاصی باشم فرزند این سرزمین هستم
در شرایطی به عنوان استاندار خوزستان در مهرماه 92 منصوب شدم که پیشنهادات دیگری نیز داشتم اما خود را مدیون مردم نقطه ای از کشور می دانستم...


شوشان: زمستان سال گذشته زمزمه هایی مبنی بر احتمال کاندیداتوری عبدالحسن مقتدائی نماینده آبادان در دوره سوم و چهارم مجلس شورای اسلامی، استاندار خوزستان و هرمزگان در دولت اصلاحات و همچنین استاندار خوزستان در دولت یازدهم  برای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به گوش می رسید و سرانجام وی با صدور بیانیه ای به طور رسمی اعلام کاندیداتوری کرد و موج حمایت از وی نیز در نقاط مختلف بویژه جنوب کشور شکل گرفت، مقتدائی با عدم موافقت شورای نگهبان برای کاندیداتوری مواجه شد و پس از گذشت قریب به ده روز، حمایت خود را در قالب بیانیه ای از کاندیدای جریان اصلاحات اعلام و هواداران وی اقدام به راه اندازی ستاد ( حامیان دکتر روحانی ، یاران دکتر مقتدائی )  در جنوب کشور کردند، مقتدائی قبل از سفر انتخاباتی دکتر روحانی به خوزستان با انتشار کلیپی از دوستان و حامیان خود دعوت کرد به استقبال ایشان در ورزشگاه تختی اهواز بروند و خود نیز به پیشواز شخصی رفت که اردیبهشت سال گذشته وی را از مسند استانداری خوزستان برکنار کرده بود !

 مشروح سخنان مقتدائی در رابطه با فراز و فرودهای دوران اخیر بدین شرح است:

خود را یک منتقدِ مدافع می دانم...

در شرایطی به عنوان استاندار خوزستان در مهرماه 92 منصوب شدم که پیشنهادات دیگری نیز داشتم اما خود را مدیون مردم نقطه ای از کشور می دانستم که خاستگاه ارتقای بنده در مناصبی همچون مجلس شورای اسلامی، استانداری و ... بوده است و تمایل داشتم آخرین فصل عمر خدمتی خود را در خاکی به اتمام برسانم که در همان خاک اولین فصل آن را شروع کرده بودم و معتقد بودم خوزستان نیازمند توجه به تمام زوایای پیدا و پنهان، فرصت ها، تهدیدها و راهکارهای توسعه یافتن آن می باشد، در صورت مراجعه به سخنان روز معارفه بنده با حضور وزیر کشور در  اول آبان ماه 92  نیز مشاهده می شود.

در جایگاه یک منتقد در پشت تریبون حضور یافتم و از بسیاری از اتفاقاتی که طی ادوار مختلف در خوزستان و استان های مشابه رخ داده است و بیانگر عدم صداقت و  امانت داری نظام برنامه ریزی کشور در ادوار مختلف می باشد انتقاد کردم و همچنین در روز تودیع با حضور قائم مقام وزیر کشور نیز باز با همین رویکرد سخن گفتم، هنگامی که اعلام کردم طی 27 سال دوران پیش از انقلاب 3 استاندار  و طی 37 سالی که از پیروزی انقلاب می گذرد 16 استاندار تغییر کرده است هدفم بازگو کردن واقعیت تلخی بود که بالاخره از این همه تغییر و تحول به دنبال چه هستیم؟

مسأله رفتن و آمدن افراد مختلف در کسوت مدیریت ارشد استان  نیست  بلکه موضوع این است که چه چشم اندازی برای مناطق محروم کشور متصور هستیم که تاکنون 16 استاندار طی 37 سال پس از انقلاب در خوزستان  نتوانسته اند آن را محقق سازند؟! چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی هرگاه انتقادی به موضوعی داشته ام با صراحت و با هدف اصلاح بوده است، در روز ثبت نام خود برای انتخابات ریاست جمهوری نیز در بند بند سخنان خود همین جهت گیری را نه تنها نسبت به دولت یازدهم بلکه به تمامی دولت های گذشته داشته ام تا بدانند مردم از این بوروکراسی ناکارآمد اداری ، توزیع نامتوازن ثروت و قدرت،  شکاف بین فقیر و غنی و ... خسته هستند.

دیدگاه های مدیریتی و سیاسی بنده روشن و مبرهن است و همانند سایر همفکران خود در عین دفاع و حمایت، نقاط ضعف و اشکال را متذکر و خواستار اصلاح می شوم؛ حمایت کورکورانه در چنین دیدگاهی جایگاهی ندارد، اگر انتقاد کردم که چگونه اصلاحات از شخصی دفاع می کند که خود را اصلاح طلب نمی داند و فاقد گفتمان اصلاح طلبی می باشد.

 بهتر است بدانیم بسیاری از اصلاح طلبان دیگر نیز همین عقیده را داشتند و خروجی آن قول پیگیری برای رفع حصر که هشت سال است خواسته جماعت عظیمی از مردم و اصلاح طلبان بوده است از سوی دکتر روحانی در سفر انتخاباتی خود به کرمان بود پس این انتقاد به اصلاح منجر شد، اگر گفته شد این دولت پیر و خسته و بی رمق است  پاسخ خود را در کنفرانس مطبوعاتی دکتر روحانی دریافت کردم که بر لزوم کاهش میانگین سنی اعضای کابینه دولت دوازدهم تاکید کرد، به هرحال گاهی باید سوار  پیاده شود و با مردم راه برود. 

هنوز هم اعتقاد دارم برخی قفل ها در این مملکت زنگ زده اند!

اگر طی نزدیک به چهار دهه ای که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد همچنان در توسعه ی برخی مناطق مرزی و محروم کشور اندر خم یک کوچه مانده ایم دلیل آن قفل هایی است که بر محورهای توسعه این مناطق از دیرباز زده شده است، قفلی که بر دو درصد سهم استان های دارای انرژی نفت و گاز زده شده است، قفلی که بر توسعه صنعت گردشگری در استان های دارای این ظرفیت همچون چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد و ...  زده شده است که چنین نمونه هایی بسیار است و این نشانگر بیماری نظام برنامه ریزی و وجود زمینه چانه زنی با کانون های قدرت و معامله کردن تحت عنوان تعامل می باشد ، این قفل ها باید بریده شوند تا کشور دارای توسعه ای متوازن و همه جانبه از منظرهای مختلف بویژه منابع انسانی شود، بنده قبل از اینکه اهل جنوب باشم ایرانی هستم و قبل از اینکه متعلق به جناح خاصی باشم متعلق به این سرزمین هستم و هیچ نسلی به اندازه نسل ما در دوران مبارزات پیش از انقلاب و هشت سال دفاع مقدس متحمل هزینه نشده است، در مسند قانون گذاری در دوران حساس بازسازی حضور داشته ام و به تمامی کاستی ها و فرصت های قانونی نسبتاً آگاهی دارم بنابراین برای رونق جای جای این کشور اهمیت قائلم و هر انتقاد یا دفاعی داشته باشم بر همین محور است.

 در سخنرانی روز ثبت نام خود در سالن وزارت کشور و صدور بیانیه ام خاطرنشان کردم دولت یازدهم کشور را از لبه پرتگاه تحریم، جنگ و فلاکت اقتصادی نجات داده است اما در جای دیگر هم گفتم رساندن مردم به حداقل هایی که در گذشته  نیز از آن برخوردار بوده اند هنر نیست زیرا فراموش نکرده ایم در دولت اصلاحات نیز گفتگوی تمدن ها شکل گرفت و آقای سید محمد خاتمی چه عزتی در سطح بین المللی برای کشورمان به ارمغان آورد، هنر رقم زدن آینده ای برای کشور است که در مقایسه با گذشته حرف ها و برتری های بسیاری داشته باشد و همین شد خمیر مایه ی بیانیه بنده در حمایت از دکتر روحانی که ابتدا تمامی مطالبات را مطرح و تحقق آنها را خواستار شدم سپس اعلام حمایت کردم و این حمایت برگرفته از توجه به منافع ملی و مردمی بود که  بر همان مبنا دریافته بودم  خواسته مردم چیست و چه می خواهند و مطابق اصول خود با مردم همراهی نمودم، همان طور که پیش از آن نیز گفته بودم اگر مردم نخواهند نخواهم بود. 

حمایت بنده از دکتر روحانی به نیابت از افرادی بود که حق رأی نداشتند!

بسیاری گلایه داشتند که چرا بنده که تندترین انتقادات را به دولت یازدهم و شخص رئیس دولت داشته ام حال از او حمایت می نمایم؟ دلیل این چرخشی که منتقدان از آن بعنوان چرخش قدرت گرا نام می برند چیست؟

چرخش هنگامی می توانست رخ دهد که نمایندگان دو کاندیدای مطرح از جریان مقابل  با پیشنهادات بسیار قابل توجه با بنده وارد مذاکره شدند اما همان طور که اعلام کردم و سوابق و موضع گیری های بنده نیز نشان می دهد، مصلحت مملکت منوط به برخورداری از دیدگاه اصلاحاتی است، ما نسلی هستیم که جنگ را تجربه کرده ایم و هرگز تکرار این تراژدی را برای هیچ نسل دیگری از این کشور تاب نمی آوریم،  همچنان معتقد هستم طی چهار سال گذشته در صورت چالاکی و چابکی دولتمردان، اداره کشور در شرایط بهتر نیز میسر بود به هرحال  سبک مدیریت، تجارب  و تحصیلات بنده ایجاب می کند که در شرایط بحرانی و در برخورد با مسائل استراتژیک، واکنش انفعالی نداشته باشم .

 هدف مشترک ما حفظ شرایط موجود به نیابت از افرادی بود که حق رأی نداشتند و با عبرت گرفتن از وضعیت  نسلی که جوانی آنان در دولت قبل از دولت یازدهم سپری شد، عده ای انتظار داشتند چون توسط دولت یازدهم برکنار شده ام حال با عدم حمایت خود با دولت تقابل نمایم ، تقابل با چه کسی؟ با نسل جدید خانواده های خود و دیگران؟! ترجیح دادن مصالح عمومی بر فردی رمز موفقیت جامعه است و همان طور که در روز تودیع خود گفتم  برای یکایک افراد، از اینجا تا خدا یک قدم فاصله است و آن یک قدم نیز پای گذاشتن بر روی  خود است! تاریخ درباره انسان ها قضاوت می کند و امیدوارم درخصوص بنده قضاوتی نزدیک به واقعیت داشته باشد. 

6 هزار و 420 زن در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی در دفاع از این سرزمین به شهادت رسیدند و میلیون ها زن دیگر با جای خالی فرزندان و همسران خود کنار آمده و خود سرپرست خانوار شدند، بنده و امثال من که جنگ را با گوشت و پوست لمس کرده ایم و از نزدیک با چنین شیرزنانی مواجه بوده ایم چگونه می توانستیم سکوت کنیم تا مدیریت کشور در مسیری قرار گیرد که رویکرد اصلاح طلبانه نسبت به این جامعه نداشته باشد؟ نسل آینده این کشور را همین بانوانی قرار است تربیت کنند که عده ای تمایل به خانه نشین کردن آنان دارند! شهیدان و رزمندگان و مدعیان مدیریتی ما در دامان همین زنان پرورش یافته اند.

راه اصلاحات راه آزادی است و راه بنده، راه آینده است و تا زمانی که آزادی وجود نداشته باشد هیچ آینده روشنی در پیش نخواهد بود اگر سکوت اختیار نموده و از هیچ فردی دفاع نمی کردم آیا تصور نمی شد به کشور و مردم  خیانت کرده ام یا حال که حتی اگر ده رای داشتم آن را به سبد شخصی ریختم که حداقل کاسب تحریم و جنگ نیست؟!

به خواسته های خود در ازای حمایت از دکتر روحانی خواهیم رسید!

بنده از دکتر روحانی در حالی حمایت کردم که قبل و پس از حمایت و تا همین لحظه کوچکترین مذاکره ای درباره آینده شغلی خود با هیچ فرد یا گروهی نداشته ام زیرا اصولاً قصد ورود به وادی این چنین مذاکرات و معاملاتی را نداشته ام، مرام بنده به گونه ای نیست که در ازای زمینه سازی برای تعالی کشور سهم خواهی کنم. 

بدون شک پس از اعلام آرا، فرد منتخب رئیس جمهور تمامی ملت است و برای آنان که دل در گروی آبادانی این سرزمین دارند تفاوتی ندارد کمبود دارو، بیکاری، فقر، ارومیه و هامون و کارون ، نرخ سکه و دلار، مرزهای آباد و پررونق و ...  برای کدام مسئول تهدید و برای کدام یک فرصت باشد مگر اینکه در سودای گروکشی و سهم خواهی باشند اما در غیر این صورت چنین مواردی فقط درد است و آمال ما درمان خواهد بود، مواضع بنده ثابت بوده و خواهد بود و با توسعه یافتن کشور و احقاق همه جانبه حقوق مردم محروم ، به خواسته های خود برای این کشور، خواهیم رسید.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار