هنرمند موسیقی رامهرمز گفت: موسیقی هر ملتی روایت شفاهی تاریخ آن ملت است.
رضا حبیبی از یکی از هنرمندان رشته موسیقی خوزستان است که سالهاست در این رشته فعالیت میکند.
وی متولد اردیبهشت 1358 در شهر رامهرمز و دارای مدرک لیسانس در رشته علوم اجتماعی (گرایش برنامهریزی اجتماعی) از دانشگاه شوشتر است.
این هنرمند خوشذوق و متعهد رامهرمزی در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار فارس در رامهرمز شرکت کرد که مشروح این گفتوگو در پی میآید.
از چه سالی شروع به فراگیری موسیقی کردید و چه نوع سازی را انتخاب کردید؟
حبیبی: در سال 1374 با خرید اولین ساز سنتور از شهر اراک نواختن سنتور را آغاز کردم که به دلیل نبود مدرس خوب بهطور خودآموز به مدت یک سال برای خودم و صرفاً از سر ذوق و شوق خودم سنتور نواختم تا اینکه در سال 1375 جناب آقای بهمن برومند از مدرسان و نوازندگان خوب آن مهر و مومهای اهواز جهت آموزش به رامهرمز تشریف آوردند و این فرصت برای علاقهمندان سنتور فراهم شد تا در کلاسهای ایشان شرکت کنند و جالب اینکه شیوه آموزشی ایشان خیلی اصولی و قاعدهمند بود زیرا خودشان سنتور را زیر نظر اساتید برجسته آموخته بودند.
پس از طی دوره مقدماتی سنتور، در تابستان سال 1378 به تهران رفتم و به محضر استاد بزرگ و برجسته سنتور کشورمان، جناب مسعود شناسا راه پیدا کردم که حتماً دوستداران موسیقی اصیل ایرانی با ساز ایشان در آثاری همچون دلشدگان و آسمان عشق با صدای استاد شجریان و همچنین سخن تازه و غم زیبا با صدای شهرام ناظری و یا مال کنون با صدای زندهیاد بهمن علاءالدین و غیره آشنا هستند که تا سال 1390 بهطور مستمر بنده خوشهچین خرمن هنر این استاد بودم و افتخار شاگردی ایشان را داشتم
طی این سالها یعنی از تابستان سال 1387 تا 1390 بهمنظور تکمیل آموختههای خودم در موسیقی این شانس را داشتم ک با استاد بسیار عزیز و دوستداشتنی جناب میلاد کیایی آشنا بشوم و از آموختههای ایشان بهرهمند بشوم که جا دارد از همینجا از استاد کیایی به خاطر آوردن نام بنده و اختصاص صفحاتی از سر مهر در کتاب زیر چاپشان بنام «دل به دریا زدن دم نزدن میخواهد» سپاسگزار باشم.
آشنایی با این اساتید که نام بردم برای هر نوازنده سنتور واقعاً یک فرصت ارزشمند و بینظیر است که خوشبختانه بنده این شانس را داشته و هنوز نیز دارم.
چرا ساز سنتور را انتخاب کردید؟ آیا دلیل خاصی داشت؟
حبیبی: به فرموده سعدی: ما خود نمیرویم دوان از قفای کس / آن میبرد ک ما ز پی وی اندریم
زمینههای احساسی و عاطفی هر نوازنده او را بیشتر به سمت یک ساز سوق میدهد و واقعاً نمیتوان دلیلی شفاف و قاطع برای آن بیان کرد، زیرا نشاءت گرفته از دنیای درون نوازنده هست شاید بتوان گفت هر نوازندهای بهطور ناخواسته برای بیان موسیقایی خود با صدای یک ساز بیشتر مأنوس است.
اصولاً چرا انسانها به موسیقی گرایش دارند؟
حبیبی: موسیقی در نهاد بشر است و انسانها برای ادای تمامی حالاتشان ترجمان موسیقایی دارند. موسیقی زبان مشترک همه انسانهاست و به همین دلیل فارغ از هر نوع سلیقه و نگرشی همه با موسیقی پیوندی ناگسستنی دارند
موسیقی چه کارکرد مثبتی در جامعه دارد؟ لزوماً فایده آن برای جوامع چیست؟
حبیبی: موسیقی هر ملتی روایت شفاهی تاریخ آن ملت است، تمامی رنج و شادی، شور و حماسه و عشق و نفرت ملتها را میشود از موسیقی آنها دریافت کرد. مثل گابریل گارسیا مارکز که میگفت، من برای ساعتها در یک اتاق تنها بهوسیله رادیو به موسیقی ملتهای مختلف گوش میدهم و به فرهنگ آنها پی میبرم و میشود این نتیجه را گرفت که موسیقی آوای فرهنگهاست.
روزهای تاریخی هر کشوری بدون موسیقی غیرقابلباور است. به یاد دارم سال 77 در روز کنسرت استاد پرویز مشکاتیان در اهواز یکی از جانبازان جنگ تحمیلی که از ناحیه چشم کاملاً نابینا شده بود جملهای به استاد گفتند که ایشان خودشان هم متعجب شد، گفت استاد ما با قطعه « خزان» شما روی مین میرفتیم.
در تمامی حوادث تاریخی موسیقی نقشی کلیدی در برانگیختن احساس وطنپرستانه و غیره مردم دارد. یا از سویی دیگر موسیقی با سنتها و آیینهای ملی و مذهبی مردم پیوندی ناگسستنی دارد. ولی از سویی دیگر از برنامهریزی مشخصی برای آن نداشته باشیم و به عبارتی اگر نسبت به آن بیتفاوت باشیم یا دشمنی بورزیم میتواند به دلیل نبود برنامههای کارشناسی شده به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ضربات جبرانناپذیری بزند.
امروزه کارشناسان فرهنگی و هنری در کشورهای غربی مجوز پخش هر آهنگ بیمحتوایی را به رسانهها نمیدهند و این بدان معناست که آنها برخلاف ما نسبت به کارکرد و تأثیرات بد و خوب موسیقی بر جامعهشان کاملاً آگاهاند و برای آن برنامهریزی دارند.
آیا موسیقی خوب یا بد داریم؟ و اگر هست چه برگ خریدها یا مشخصاتی دارند؟
حبیبی: اصولاً اگر موسیقی مخاطب خود را به اندیشیدن وادارد و به ارزشهای انسانی نزدیک نماید میشود آن موسیقی را خوب یا فاخر نامید، ولی اگر مخاطب خود را نسبت به جامعه و مسئولیتپذیری بیتفاوت نماید و موجب لاابالیگری و بیخیالی اجتماعی شود آن موسیقی را ازنظر محتوایی، مبتذل یا بد مینامیم. همه بستگی به پیامی دارد که موسیقی به ما میرساند. یا به عبارتی بستگی به برداشتی دارد که ما از این هنر داریم.
به یاد دارم استاد کیایی تعریف میکردند روزی یکی از دانشجویان ترم آخر رشته موسیقی برای پایاننامه تحصیلیاش قطعاتی تنظیم کرده بود و آورده بود که ایشان نظرات و راهنماییهای خودشان را جهت تنظیم نهایی ارائه بدهند، استاد تعریف کردند که نهایتاً بیش از 5 دقیقه نتوانستم شنیدن آن را تحملکنم و ناچار شدم آن را قطع نمایم و از دانشجو سؤال کرد که چرا آهنگ شما اینهمه حس اضطراب و بوی خشونت میدهد! که البته پاسخ آن دانشجو هم جالبتوجه بود: من برخاسته از جامعهای هستم ک متأسفانه بیشتر اتفاقات و اخبار اطراف ما بوی خشونت، تأثر، مرگ و جنگ دارد و یک موزیسین نمیتواند بدون توجه به جامعه خود آهنگی را خلق کند لذا ناخواسته تحت تأثیر جامعه خودش است یا به عبارتی «از کوزه همان برون تراود که در اوست» قرار میگیرد.
چه توصیهای به هنرجویان و جوانان علاقهمندان موسیقی دارید؟
حبیبی: جوانان علاقهمند اگر بخواهند موسیقی را دانشگاهی و اصولی بیاموزند راهی دراز و سخت پیش رودارند. در وهله اول باید هدف خود را مشخص کنند و درراه رسیدن به هدفشان سرسخت باشند و لازمه آن این است که باید عاشق هنرشان باشند
در ره منزل لیلی چه خطرهاست به راه / شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
و در عین اینکه همیشه حرمت و شأن خود را حفظ میکنند در هیچ مرحلهای دچار غرور کاذب نشوند و از ذکر یک نکته مهم برای هنرجویان و خانوادههای آنها غافل نشویم که متاسقانه در عالم هنر همیشه هنرمند نماهایی هستند که بشدت داعیه هنر دارند و متأسفانه خود را بهعنوان استاد و هنرمند جا میزنند و هیچگونه نظارتی از سوی ترجمانهای مربوطه هم بر آنها نیست و آنها هم از فضای موجود، نهایت سوءاستفاده را میکنند و هنرجو را از اهداف و ادامه راه بازمیدارند.
از سال 90 تا 93 ک شما ریاست انجمن موسیقی را به عهده داشتید همواره اخبار خوبی از همایش، کنسرت و کلاسهای آموزش موسیقی به گوش میرسید. آیا برای آینده برنامهای جهت اجرا دارید؟
حبیبی: بله همینطور که شما هم اشاره کردید طی سالهای 90 تا 93 دو بار کنسرت خواننده محبوب بختیاری جناب کورش اسد پور را داشتیم که بنده خودم بهعنوان مدیر اجرایی کنسرت و نوازنده سنتور در گروه حضور داشتم. دو بار نشست با استاد مجید درخشانی در رامهرمز را داشتیم. بزرگداشت استاد محمدرضا لطفی را با حضور نوازندگان استان داشتیم، چندین اردوی هنری و تفریحی توسط انجمن برگزار شد، تجهیز کامل سالن انجمن موسیقی و برپایی چهارفصل کلاسهای آموزشی را داشتیم که این سالها بهعنوان نقطه عطفی در موسیقی رامهرمز بود که به این گستردگی و همهجانبه فعالیت داشتیم و امسال نیز با تأسیس یک موسسه فرهنگی و هنری بنام «سوتهدلان مهرآیین» در صورت حمایت درصدد اجرای برنامههای بیشتر موسیقی و دیگر زمینههای فرهنگی و هنری در رامهرمز و دیگر شهرهای خوزستان هستم.
در حال حاضر شرایط موسیقی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حبیبی: موسیقی هم تابعی از شرایط کلی جامعه است. به خاطر برخوردهای فراقانونی، سلیقهای و خارج از چارچوب، متأسفانه هنر امروز بخصوص موسیقی حالوروز خوشی ندارد. برخورد عدهای افراد خودسر با موسیقی بهعنوان یکی از عناصر اجتماعی و فرهنگیمان بسیار زننده و دور از انتظار هست و گاهی همین افراد داعیه مبارزه با تهاجم فرهنگی رادارند. وقتی ما خودمان را خلع سلاح کنیم با چه ابزار فرهنگی یا هنری میخواهیم در برابر سیل ویرانگر دیگر فرهنگهای مخرب مقاومت کنیم. وقتی ریشههای ما که همین هنرها هستند ضعیف شده باشند واضح است که در برابر ورود فرهنگ وارداتی مخرب یارای مقاومت نداریم. بحث بنده در دفاع از آن بخش از هنرهایی است که موجب رشد و تعالی اجتماعی، فرهنگی و شخصی شود نه برعکس.
سخن پایانی ...
حبیبی: به امید روزی که به همه سلیقهها توجه بیشتری شود و به دیگر نگرشها محترمانهتر نگریسته شود. باید بدانیم زیبایی هنر در تنوع آن است. این تفاوتها میتواند یک فرصت باشد نه یک تهدید. خلاصه آنکه به هنر احترام بگذاریم تا نزد مردم محترم شمرده شویم.
فارس/