هر سال با شروع ماه مبارک رمضان مثل هر مناسبت دیگر فرصتی دست میدهد که مردم بر سر اختلافاتشان مشغول چانهزنی شده و خودشان را به چند گروه مساوی تقسیم کنند. بعد از اختلاف بر سر خوردن حلیم با نمک یا شکر یا ترجیح بامیه به زولبیا و بالعکس، اساسیترین مناقشه ابتدا بر سر گرفتن یا نگرفتن روزه و سپس خوردن یا نخوردن آن در ملاء عام شکل میگیرد.
در این ماه نگرانیِ نگرانکنندهای در برخی از هموطنان برای سلامتی برخی از هموطنان دیگر رخ میدهد که در باقی ایام سال این اتفاق نادر و حتی محال است. عزیزانی که در کل ایام سال از کمتر ستمی به بدن خود فروگذار میکنند و فی الجمله فست فودی نیست که نخورند و دخانی نیست که استعمال نکنند، با شروع ماه مبارک دلنگران وضعیت کلیه و معدهٔ خود و حتی روزهداران میشوند. برای رفع این دلواپسی و روشنگریِ دیگران دست به اقدامات متنوعی میزنند. به عنوان مثال ابتدا فلسفهٔ روزه را تبیین میکنند. معلوم نیست کدام شیر پاک خوردهای درک حال گرسنگان را هدف خداوند از قرار دادن روزه برای بندگان مسلمانش «انتخاب» کرده است. این هدف کاذب به راحتی با یک پرسش سادهٔ «پس چرا خود گرسنگان بیشتر روزه میگیرند؟» متاسفانه زیر سوال میرود.
ظاهرا تمام ابعاد بشری پیوند ناگسستنی با دستگیری از نیازمندان دارد که هر آنچه فرایض عبادی از حج و نماز و روزه و حجاب است به این مسئله مرتبط میشود. حج نرویم به یتمیمان کمک کنیم. روزه نگیریم به گرسنگان برسیم. برای یاری در راه ماندگان نیازی به حجاب اسلامی نیست. آن کسی که دلش پاک است احتیاجی به نماز خواندن ندارد و به جایش به مسکن و ازدواج جوانان کمک میکند. هرچند «عبادت جز خدمت خلق نیست» اما «شستشویی کن آنگه به خرابات خرام!». نماز و اندک ریاضتی مثل روزه روح را صافی میکند و گذشتن از مال و انفاق را آسانتر هم میکند. به نظر میرسد آنان که قلبا میخواهند بندگان خوبی برای خدا باشند، یاوران خوبی هم برای بنیآدم باشند و اتفاقا برعکس در مورد کسانی که نمیتوانند به خاطر وجودی متعالی از خواب و خور کم کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که دوستی با خلق خدا هم برایشان چندان آسان نباشد.
در مقابل ارجمندان و بزرگوارانی هم هستند که نتوانستهاند با عقل معاش و اقتضائات مادی مسئله روزه را برای خودشان یا دیگران حل کنند پس سلامتی بدن را هدف خود از گرفتن روزه بیان میکنند. البته که آنچه خداوند بر انسان فرض میداند ذاتا خیر است اما سلامتی چیزی است که در نتیجهٔ روزه به دست میآید و نمیتواند هدف باشد.
در همین زمینه بخوانید: مجازات روزه خواری در ملا عام چیست؟
نقلهایی از این دست به اندازهٔ اینکه بگویند نماز برای درک حال کسی است که چند ثانیه خم شده است و نماز را به یک حرکت ورزشی تقلیل دهند، بیمعنی است! شاید در حین روزه دقایقی فکر روزهدار به حال گرسنگان معطوف شود و این باعث شود که بیشتر به فکر فقرا باشد اما باطن روزه چیزی جز بندگی خدا نیست.
چالش دیگری که با آمدن ماه رمضان بین روزهداران و روزهنداران و روزهخواران و روزهدارانِ مدافع روزهخواران رخ میدهد، بحران اکل و شرب در اماکن عمومی و تعطیلی اغذیهفروشیها و نگرانی برای از دست رفتن روزهندارن در ساعاتی که خارج از حریم خصوصی حضور دارند است. در این قلم هم منع روزهخواری هوس کردن روزهداران عنوان میشود! گویی روزهداران زنان پا به ماهی باشند که هر آنچه ببیند ویار میکنند و سختی مضاعفی برشان مستولی میشود! گرچه این قسم مراعات مهربانی است نسبت به کسی که حسَب اعتقادش از خوردن خودداری میکند، اما ممنوعیت روزهخواری در انظار عمومی برای حفظ حرمت ماه مبارک در جامعه اسلامی و مظلوم واقع نشدن حکم خداست. دفاع مسلمانی تحت لوای روشنفکری دینی از روزهخواران همان سبک کردن کلام خداست که «کتب علیکم الصیام باشد که پروا کنید».
در این میان سروران خجستهای هم هستند که ماه رمضان را به کلی از محتوا خالی کرده و به آن به چشم پدیدهای شبیه شب یلدا یا عید نوروز نگاه میکنند. برای آنها ماه رمضان صرفا معادل افطارمزگان است. این دسته از یاران همراه و دوستان همدلی هستند که روزه را نمیدارند و حتی شاید به حرمت و عقوبت روزهخواری هم معترض باشند، ولی حتما به صورت دورهای برای افطار مهمانی میدهند، ربنای استاد را پخش کرده و همزمان با اذان مغرب به افق شهر مربوطه روزه میگشایند. وجود همین عزیزان است که اثبات میکند بحث و اختلافی اساسا وجود ندارد و این همه سرگرمیای بیش نیست!
فردا/