شوشان خرمشهر : بیشتر انسانها میدانند که باید در زندگیشان چه باید بکنند ولی هرگز کاری را انجام نمیدهند. زیرا در آنها انگیزه کافی برای اقدام کردن و ساختن آیندهای مطمئن وجود ندارد.
خیلی از افراد از دیدن انسانهای پرتلاش و پرتوان که کارهای خود را با انرژی و انگیزه انجام میدهند، تعجب میکنند. افراد موفق چگونه رفتار میکنند که به راحتی موفق میشوند و به هدفهای خود میرسند؟ چرا افراد عادی نمیتوانند به هدفهای خود برسند؟ سؤالهایی که من از خودم می پرسم باعث میشوند که در پی یافتن پاسخ آنها باشم. این سؤالها ذهن را درگیر می کنند به طوری که تا جوابشان را پیدا نکنید انگار چیزی را گم کرده اید و در صدد پیدا کردن آن هستید.
آیا دیده اید شخصی را که چیزی گم کرده باشد و سراسیمه در پی یافتن آن باشد؟ افراد موفق هم همیشه سؤالهای خوبی از خودشان می پرسند؟ بالعکس افراد عادی و ناموفق سؤالهایی از خودشان می پرسند که نیرو و انگیزه را از آنها می گیرد. مثلا از خودشان می پرسند که چرا مردم بیمار می شوند؟ چرا فلانی این همه بدبخت است؟ من چه کار کنم که فقیر نباشم؟
به نظر شما پرسیدن کدام یک از این سؤالها به انسان انگیزه می دهد؟ کدام سؤالها انسان را به سمت هدف های والا رهنمون می کند؟ خوب به نظرم کاملا مشخص است که سؤالهای خوب و انرژی بخش باعث ایجاد انگیزه در انسان می شوند.
گاهی وقتها هم افرادی هستند که به سمت هدف شان گام بر می دارند، ولی در میانه راه مثل اتومبیلی که از کار بیافتد ناگهان دست از تلاش بر می دارند. من با بسیاری از این نوع افراد صحبت کرده ام. از آن ها سؤالهای زیادی در مورد هدفشان و از اینکه بعد از رسیدن به هدفشان چه اتفاقی خواهد افتاد پرسیده ام. جوابهایی که به من داده اند این نکته را نشان داده اند که همه آن چیزی که باعث دست برداشتن این افراد از هدفشان شده است از دست دادن انگیزه بوده است. جالب این است که بیشتر این افراد هدفهای خوبی همه داشته اند ولی به یک قسمت از کار اصلا فکر نکرده اند.
این افراد به اینکه در هدفهای بلند مدت از دست ندادن انگیزه بسیار مهم است فکری نکرده اند. آنها پیش خود فکر کرده اند که انگیزه انجام کار و رسیدن به اهداف با گذشت زمان تفاوتی نخواهد کرد. آنها با این ذهنیت که انگیزه رسیدن به اهدافشان را از دست نخواهند داد گام در این راه گذاشته اند.
ولی دوستان مسأله پیچیده تر از آن است که این افراد می دانند. در راه رسیدن به اهداف انگیزه بسیار مهم است. لازم است بگویم که داشتن هدف های بزرگ می تواند موارد زیر را در پی داشته باشد:
۱-هدفهای بزرگ انگیزه های بزرگی می خواهند.
دوستان عزیز هدفهای کوچک چون که زمان زیادی را طلب نمیکنند و رسیدن به آنها زیاد زمان بر نیست، انگیزه بزرگی نمیخواهند. مثلا خریدن یک دوچرخه در مدت زمان ۲ ماه نیاز به انگیزه زیادی ندارد، ولی گرفتن مدرک دکترا برای یک دانش آموز دبیرستانی یک هدف بلند مدت است و نیاز به ایجاد و حفظ انگیزه بلند مدت دارد. به طوریکه در طول مسیر شخص مورد نظر این انگیزه را از دست ندهد و انرژی کار و تلاش او در طول زمان کم نشود. لازم است که بگوییم اگرچه ممکن است زمان رسیدن به اهداف بلند مدت زمانبر باشد ولی مهم این است که انگیزه رسیدن به این اهداف از دست نرود.
۲-هدفهای بزرگ دریچه ای را به روی شما میگشایند که به دنیای نیروی بی کران دست پیدا کنید.
پس از آنکه هدفهای بزرگی برای خود انتخاب کردید ممکن است رسیدن به آنها مشکل یا نشدنی به نظر بیاید. در اینجا نکتهی مهم این است که هدفهای شما باید الهام بخش باشند. اگر اینگونه باشد نیروهای درونی شما آزاد شده و به خدمت شما میآیند. هدفهای بزرگ شوق و هیجانی فوق العاده زیاد را در شما ایجاد میکنند. مثلا یکی از اهداف بزرگ من این است که در یک سمینار ۵۰۰۰ نفری سخنرانی کنم و به مردم آموزش دهم تا زندگی خوبی داشته باشند. این هدف در وجود من شوق و هیجان فوق العاده زیادی ایجاد میکند. خود این شوق و هیجان باعث میشود که با انرژی بیشتری به سمت هدف حرکت کنم و تا وقتی به آن نرسیدم از تلاشم دست برندارم.
3 - تعهد و الزام در رسیدن به هدف بسیار ضروری است.
آیا افرادی را دیده اید که اهداف بزرگی داشته باشند ولی برای رسیدن به آن اهداف هیچگونه تعهدی نداشته باشند؟ یکی از مواردی که باعث می شود عده زیادی از مردم به اهدافشان نرسند نداشتن تعهد است. بیشتر مردم برای رسیدن به اهدافشان تعهدی ندارند و به خودشان می گویند که خوب اگر به این هدف رسیدم که خوب است و اگر نرسیدم هم مساله ای نیست به دنبال هدف دیگری می روم. تا به حال چند بار این کار را کرده اید. یعنی به هدفی نرسیده اید و سراغ هدفی دیگر رفته اید؟ اگر این کار را انجام داده اید شما برای رسیدن به هدفتان تعهدی نداشته اید و این یکی از مسائلی است که باعث شکست بسیاری انسانها می شود. پس همین الان برای رسیدن به اهدافی که دارید تعهد ایجاد کنید و به خودتان قول بدهید که تحت هر شرایطی باید به هدفتان برسید.
4 _ رؤیاهای خود را به واقعیت تبدیل کنید
در آخر این مقاله میخواهم بگویم که بعضیها چنان در زندگی روزمره و آرزوی رسیدن به هدفها غرق میشوند که شادیهای خود را فراموش میکنند. بیشتر مردم پیش خود فکر میکنند که زمانی خق دارند زندگی کنند و از زندگی لذت ببرند که به فلان هدف برسند. واقعیت این است که اگر تلاش کنیم که طوری که زندگی کنیم که در مسیر حرکت به سمت هدف از زندگی الانمان هم لذت ببریم بهره بیشتری از زندگی بردهایم. در عین حال که هدفمان مسیر نهایی را به ما نشان می دهند باید به اکنون و الان هم توجه کنیم و از زندگی و خانواده خود غافل نباشیم.
برای رسیدن به هدف موارد مهمی را فراموش نکنیم که صدمات جبرانناپذیری را به ما وارد کند. افرادی را میشناسم که در راه رسیدن به هدفهای بزرگ خود از همسر و فرزندانش غافل شده و در آستانه از دست دادن خانواده قرار گرفتهاند. پس به یاد داشته باشید که زندگی کردن در لحظه بسیار مهم است و باید از دقایق زندگی لذت ببریم.این مطلب به این معنی نیست که آینده را فراموش کنیم و هر چه هست و نیست را همین امروز مصرف کنیم.
افراد موفق لذتهای امروز را تجربه میکنند و برای لذتهای فردایشان برنامهریزی میکنند. اینکه چگونه این کار را انجام میدهند نیاز به مهارتهایی دارد که قابل کسب هستند و میتوانند آموخته شوند. انسانهای موفق همیشه در حال یادگیری هستند و به دانش امروزشان اکتفا نمیکنند. شما هم میتوانید در گروه افراد موفق و هدفمند قرار بگیرید.
علیرضا پنکه ساز