شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۳۸۸۷
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۱
شوشان | ابوالقاسم غلامحیدر:



1- دوستداری میراث فرهنگی نه به عنوان یک عمل فرهنگی زیبا و یا تحت تاثیر تبلیغات رسانه ای که به مثابه اعتقاد حقیقی و اراده مند توام با دفاع ارزشی مردم از داشته های فرهنگی خود است که امروزه تحت عنوان دوستدار میراث فرهنگی در ادبیات سیاسی و فرهنگی ملت ها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است.

منتسبین به این نام کلیه مردمی را شامل می شود که در هر مقام و موقعیتی برای حفظ و زنده نگهداشتن تجربه های ارزشمند ناشی از زیستن بشر بر کره زمین می کوشند و بی چشم داشت مادی از این نام برای پاسداری میراث گرانبهای خود استفاده می کنند.

امروزه با همه ی تاثیر شگفتی که پدیده ی جهانی شدن بر زندگی انسان گذاشته و سیطره ای که اقتصاد و ثروت بر همه ی مبانی و اهداف سعادت جویانه ی انسان پیدا کرده ، مهرورزیدن به میراث فرهنگی، مبدل به معنویتی شبیه معنویت هنر گردیده است آنگونه که دوستدار میراث ، خود را از دوستداری به آگاهی و از آگاهی به حوزه تفکر دعوت نموده و بسان استادی فرزانه در خویش، از گرفتاری های امروزش مطلع ساخته و مسیر رستگاری خود را به خود می آموزد.

2- پیشترها به تعبیر برخی ، بناها و آثار بزرگ برجای مانده از قدیم ، مظهر ظلم و ستم پادشاهان و نام های سیاسی دوران کهن و در نتیجه محصول رنج بشر محسوب گردیده و واجد هیچگونه ارزشی نبود اما اندک اندک معلوم شد که فهم صحیح و درک علمی و فرهنگی از این  آثار ، دانشگاهی جامع از علوم انسانی و فنی و کا بردی از دوران گذشته است که فهم مطلوب زیستن را به انسان آموخته و پیکان زندگی اش را به سوی سعادت نشانه می گیرد.

با این تغیر نگاه، میراث فرهنگی، مبدل به علمی مبتنی بر تجربه صحیح زیستن انسان در همراهی ی با خدا و طبیعت نام گرفت و قطعنامه ای مسلم شد تا انسان بتواند در تنگناهای نادانسته خود و در گذر از درماندگی های علمی اش به آنها پناه برده و راه های اطمینان بخشی برای بهبود زندگی خود استخراج کند.

این قاعده برخورد با میراث فرهنگی موجب شد تا شهرهای قدیمی که محصول خاک خورده قدیم ترین تمدن های بشری بودند برای اهل علم ، محترم و برای دانشمندان ، مرکز توجه و دقت شوند و اینگونه جمعیتی که نام دوستدار میراث فرهنگی به او تعلق می گرفت افزایش یافت تا جایی که اکنون این موضوع یکی از چالش های مهم و جدی کشورها برای توسعه و حتا مبنای زیر ساختی نظامات اقتصادی و توسعه ای جهان گردیده است.
3
- سودای درک این میراث طی گذر زمان و به تاسی از سفرنامه های کسانی که با مشقت فراوان قادر به درک حقایق مکتوم این آثار شده بودند شمار بازدید کنندگان از این آثار را افزایش داده و مسوولیت های دولت را در قبال نظارت ، حفظ و مرمت این آثار گسترش داد و اینگونه اندک اندک میراث فرهنگی از ثروت های شخصی و قومی منحصر در خانواده ها و ملاکین و غیره به ثروتی جمعی و مشترک تبدیل شد و بدینسان تغییر نگرش اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بسرعت اتفاق افتاد چنان که عمر  همه ی أین اتفاقات و تغیرات در کشور ما هنوز از عمر یک انسان بیشتر نشده است.

در اثنای این تغییر در نگرش اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ، کشورمان از گذرگاه های سختی چون پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی و شرایط اقتصادی پیچیده ای عبور کرد و به تبع گذر از هر رهگذار ، میراث فرهنگی نیز روزها و شب های رنگینی را در أین طیف تغیرات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی طی کرد و با هر سازوکاری که به همت پیشکسوتان این عرصه پشت سر نهاد سرانجام صاحب سازمانی متولی با مسوولیتی مشخص در رسیدگی به این آثار شد.

4- این رسیدگی در طی زمانی کوتاه به اقتضای تجربه، توسعه یافته و بجز حراست و مرمت ، در حوزه های گوناگون علمی دیگر از تاریخ و معماری و باستانشناسی گرفته تا میراث معنوی و حتا شهر سازی ورود کرد و هر چه توانست گسترده شد، حال آنکه این گستردگی نه مبنای سیستمی و سازمانی از آنگونه که در دانشگاه ها و مراکز علمی صورت می پذیرد ، بود بلکه این گستردگی مبتنی بر توان و دانش پدید آورندگان این سازمان و یا به اصطلاح امروزی مبتنی بر فرد یا افراد بود آنگونه که با بازنشسته شدن و یا رحلت هر کدام از آن بزرگان ، این گستردگی اندک اندک جای خود را به قوانین خشک و بازدارنده ای داد که نه تنها در توسعه ی شهرهای قدیمی و میراثی پیش برنده نبود بلکه موجب توقف و در نتیجه کهنگی شهری و مهاجرت ساکنان بافت ها و بخش های تاریخی از این شهرها گردیده و همسو با موضوع جهانی شدن ، شهر های قدیمی را مبدل به مأمنی برای مهاجرین و حاشیه نشینان شهری نمود.

با گذر زمان و تصویب قوانین ناکارآمد در حوزه میراث و اجرای سیاست های غیرکارشناسی چون تملک های بی رویه و یا جلوگیری از حضور مردم در آثار تاریخی و غیره موجب ایجاد نارضایتی عمومی از این سازمان در شهرهای قدیم گردیده و آثار تاریخی را در معرض انزوا قرارداد،
هر چه این روند طولانی تر میشد واکنش اجتماعی بدان بیشتر شده و از سویی حضور سوداگران زمین و مسکن و اجرای طرح های اقتصادی و زیر ساختی شتاب زده و غیر کارشناسی ضربات مهلکی به بدنه ی میراث کشور وارد نموده و موجب گسستن پیوندهای ارگانیک این آثار و در نتیجه بر هم خوردن نظم و ساختار این میراث گرانبها شد.

در نتیجه سازمان برای دفاع از آنچه میراث فرهنگی می نامید شروع به ثبت و ایجاد شخصیت قانونی مستقل برای این آثار در کشور نموده و قوانین مستحکمی برای آثار ثبتی خود بوجود آورد و اینگونه فوج عظیمی از آثار بجای مانده بدون اینکه رابطه ی ذاتی خود با پیرامون و نقش اصلی خود در شکل گیری شهرها را داشته باشند و فقط بصورت کالبدی و خالی از هرگونه علوم انسانی مربوط به خود در سازمان میراث فرهنگی ثبت شد

5- نتیجه اینکه هر شهر دارای صدها اثر ثبتی با تعیین عرصه و حریم مصوب شد که هیچ برنامه ی آینده نگرانه ی علمی یا کاربردی برایشان وجود نداشت و فقط متکی بر ایجاد مسوولیت برای دولت جهت مرمت و حفظ آنها بود.

این اماکن عمدتا بدون سکنه بعد از مدتی مبدل به چاه هایی بدون ته و ناپرشدنی برای اعتبارات دولتی شد و اندک اندک کمر اعتبارات سازمان زیربار اینهمه اثر ثبتی شکست و بخش زیادی از آنها در بی مهری رها شد.

نبود سکنه و یا وجود سکنه ی آموزش ندیده از یک سو ، کمبود اعتبارات دولتی برای حفظ این آثار از سوی دیگر و انتقال مسوولیت از مالک و مدیریت شهری به سازمان میراث فرهنگی باعث تحمل صدمه ی بسیاری به این آثار شد به نحوی که أین آثار بفول یک مثل بومی مبدل به یتیمان پدر زنده ای شدند که پدر داشتند اما در پدرشان توانی برای سرپرستی نبود.

اینجا ذکر این نکته ضروری است که منظور از عدم توان سازمان میراث فرهنگی هرگز به منزله زحمات نادیده گرفتن زحمات بسیار و مشقات طاقت فرسای این سازمان در  حفظ ، مرمت و احیای بخش های مهمی از میراث کشور نیست و نگارنده قدر و منزلت این سازمان را در انجام فعالیت های محوله ارج می نهد بلکه بحث در بررسی کلی و قیاس نسبت های ثابت و متغیر تعداد اماکن و شرایط و وقایع دارایی های میراثی و فرهنگی کشور با اندازه ی مسوولیتی سازمانی به نام  میراث فرهنگی در حجم ملی است که با این قاعده می توان به سادگی دریافت چه اندازه این سازمان با همه ی محدودیت های مالی و اداری و قانونی خود توانسته از عهده ی مسوولیت خود بر آید.

6- مجموعا اینکه در نگاهی کلی و اکنونی که از آن به نگاهی نقدگرایانه یاد میشود حال میراث فرهنگی مطلوب نیست و أین سازمان و آثار تحت مسولیتش در شرایط سختی روزگار می گذرانند که نگارنده اکنون با گذر از این مقدمه قصد دارد به بررسی وضعیت میراث فرهنگی در یکی از شهرهای قدیمی کشور ، به نام شوشتر پرداخته و پس از بیان موارد فوق به کالبدشکافی مسایل و مشکلات این شهرستان در حوزه ی میراث فرهنگی بپردازد
 از تاریخ شوشتر که چقدر قدمت دارد و از دوره ساسانیان چه آثار معماری و تمدنی شگفتی در خود دارد و در خوزستان داری چه نقش کلیدی بعنوان مرکز حکومت سیاسی و اقتصادی آن دوران برخوردار بوده می گذرم که اینجا مجال پرداختن به آن نیست اما به ذکر چند نکته برای روشن شدن بحث اشاره می کنم:

اول آنکه شوشتر دارای حدود دویست و پنجاه هکتار بافت تاریخی ارزشمند و بیش از یکصد و چند اثر ثبت ملی و سیزده اثر ثبت جهانی تحت عنوان حلقه ی سازه های آبی تاریخی شوشتر است که دهمین اثر ثبت جهانی ایران محسوب می شود.

این شهر در فاصله ای چهل کیلومتری با چغازنبیل و هفتاد کیلومتری با شوش از سویی و مسافتی سی کیلومتری با جندی شاپور از سوی دیگر و در فاصله ی چهل و پنج کیلومتری از پارسوماش قرار دارد که مرکزیتی بسیار استراتژیک در طول تاریخ به أین شهر داده است.

از محوطه های بزرگ باستانشناسی و شهرهای زیر زمینی گرفته تا آثار تمدنی و معماری عظیم و نظام شهرسازی علمی و دقیق همراه با شبکه های دقیق آبیاری و پدافند غیرعامل در أین شهر دیده میشود  و اکنون دارای اداره میراث فرهنگی و پایگاه سازه های آبی بوده حدود صدنفر کارمند و کارگر و کارشناس و نگهبان و غیره در هر دو مکان آن مشغول به کار هستند.

7- این شهرستان در طول پنجاه سال گذشته تا کنون بیشترین صدمات میراثی را به لحاظ تخریب ها ، اجرای سیاست های نادرست میراثی ، ناکارآمدی مدیران و عدم آموزش های اجتماعی و توسعه های شهری  و نداشتن برنامه های منظم وعلمی دقیق و عدم وجود سند بالادستی حفظ ، مرمت و احیای میراث فرهنگی را متحمل شده به شکلی که اکنون مساحت بافت تاریخی آن مبدل به پهنه ای پر زگیل از ساختمان های کامپوزیتی و ناهمگن گردیده و عرصه ی همه آثارش تحت قوانین عرصه و حریم ناکارآمدی که بصورت بسیار غیرکارشناسانه برای آن نوشته شده است تحت فشار معارضین قرار دارد.

8- خاصه اینکه از حدفاصل سال هشتاد و شش تا نود و چهار و در اثر حضور مسوولین نا آشنا به مفاهیم میراثی در عرصه مدیریت شهری  سال های بسیار تاریکی بر میراث گرانبهای این شهرستان گذشت و هر روز شرایط بدتر و بغرنج تری را طی کرد تا بدانجا که غیرت مردمی جنبید و طیف های مختلفی از مردم در قالب انجمن ها و تشکل های مردمی به دفاع از میراث برخاسته و با اقدامات خودجوش خود زمینه ساز اتفاقات میراثی بسیار خوبی در این حوزه شد و سرانجام اراده ی همین انجمن ها و دوستداران و حامیان و تلاشگران میراث فرهنگی بود که در نهایت موجب تغیر در مدیریت شهری و رساندن فریاد تظلم خواهی شوشتر به مراجع ذیربط گشته و از ابتدای سال نود و پنج شرایط شهر در حوزه ی میراث فرهنگی و توسعه شهری دستخوش تغیرات جدی قرارگرفت که در زیر به شرح مفصل آن می پردازیم و البته این پرداختن با هدف قیاس آنچه هست با آنچه باید بود انجام نمی شود بلکه مدخلی نقدگونه خواهد بود بر علت یابی و آسیب شناسی سیستمی تا از أین رهگذر به رفع موانع اجرایی و قانونی در این حوزه اقدام و اطلاعات رسانی گردد.

وضعیت فعلی شوشتر در موضوع میراث فرهنگی به سه بخش عمده تقسیم می شود که عبارتست از:
الف: بافت تاریخی
ب: سازه های آبی تاریخی
ج: بقاع متبرکه تاریخی و آثار وقفی
در هر سه مورد آسیب های جدی در طول سال های گذشته در اثر تدابیر غیر کا شناسی و عدم آموزش های اجتماعی وارد شده است که به بررسی اجمالی هر کدام در حد بضاعت این نوشتار می پردازیم.

الف: بافت تاریخی.
بافت تاریخی شوشتر با مساحت تقریبی دویست و چهل هکتار ، بخش اصلی و حیاتی شوشتر را تشکیل می دهد که به حمد و سپاس خداوند هنوز در آن حیات انسانی جاری بوده و مردم در خانه های قدیمی زندگی و از گذرهای تاریخی در حال ترددند اما همین بافت تاریخی حیات مند را تهدیدات جدی مورد آسیب قرار داده است که همگی این آسیب ها به تدابیر غیر اصولی سازمان ها و ادارات خدمات رسان و نیز عدم آموزش های اجتماعی از سوی سازمان میراث فرهنگی برمیگردد.

در مورد سازمان ها و ادارات خدمات رسان از قبیل آب و برق و گاز و تلفن و زباله و آتش نشانی و ایمنی به بافت تاریخی آنقدر صدمات غیر قابل جبران وارد آمده و آنقدر منظر این بافت بوسیله طراحی و اجرای نامناسب خدمات این ادارات مخدوش شده که برای رفع آن نیاز به صرف هزینه و وقت بسیاری است که نمونه ی ان دکل ها و کابل های درهم پیچیده ی برق و مخابرات و حفاری های نابجا و غیر اصولی گازو فاضلاب و لوله های پوسیده ی اب و غیره می باشد که  بسیاری از عناصر حیاتی بافت تاریخی را با خطرات جدی مواجهه نموده است و از سویی با دم آموزش های اجتماعی و نبود هماهنگی لازم بین میراث فرهنگی و شهرداری ،ساخت و سازهای غیر مجاز و ناهمگون و بدون هیچ گونه سنخیتی با  نقش کارکردهای شهری و اجتماعی و فنی هر خانه در اندام این بافت تاریخی اتفاق افتاده که همه ی این بافت را تحت صدمات جدی قرار داده است.

9- و از این صدمات بدتر اینکه سازمان میراث فرهنگی هیچ سند بالادستی و یا برنامه ی مدونی که بصورت جامع و مانع در برگیرنده ی مسایل شهری و توسعه ای در این بافت تاریخی باشد در دست عرضه ندارد و همین باعث شده تا هر مسوولی از ظن خود برای ورود سازمان خود در ارایه خدمات به این بافت اقدام به تغیراتی در آن بنماید آیا براستی مشکل بافت تاریخی فقط با فرستادن یک برگ استعلام از سوی نهادها به میراث فرهنگی و آنگاه دور زدن آن بوسیله ی کمیسیون ماده صد و جریمه و غیره حل می شود.

در تمام این سالها بافت تاریخی شوشتر دچار صدمات جدی شده و از أین حیث تا حدی به لحاظ فیزیکی صدمه دیده که فرصتی برای احیای سنت ها و عادات و شیوه های شهر نشینی که به نام علوم انسانی بافت های تاریخی و از وظایف محوله با سازمان میراث فرهنگی است را باقی نگذاشته است.

این علوم انسانی که پیش شرط هرگونه اقدام در بافت های تاریخی است هم از سوی خود سازمان میراث فرهنگی و هم از سوی دیگر دستگاه ها نادیده انگاشته شده و همین به علاوه تغیر جمعیت شهری در اثر مهاجرت موجب غفلت ساکنین ان از توانمندی های اجتماعی بافت تاریخی گردیده و راه هر گونه مداخله و آسیبی را هموار نموده است و اینگونه بافت تاریخی هم از سوی ساکنین و هم از سوی متولی خود که سازمان میراث فرهنگی باشد و هم از سوی مسوولین شهری بشدت تحت فشار قرار دارد و هرآینه با ادامه ی این روند کمر طاقت این بافت خواهد شکست و آنچه را ما به عنوان نگین شهر تا یخی خود میدانیم به همین زودی از دست خواهیم داد.

10-  ب: سازه های آبی تاریخی
این سازه ها که دهمین اثر ثبت جهانی ایران در فهرست آثار جهانی است و علی القاعده باید غیر از متولیان داخلی یک متولی خارجی دیگر نیز داشته باشد اگر چه به نسبت بافت تاریخی از شرایط بهتری برخوردار است اما در نوع و نیازهای خود نیزبا خطراتی جدی روبروست.

اولین و حیاتی ترین تهدید سازه های آبی شوشتر فاضلاب شهری است که در حجم گسترده آی وارد رودخانه شده و با مواد اسیدی بسیار مضری که در خود دارد فرسایش این سازها را به طرز چشمگیری افزایش داده است و به رغم همه تلاش های صورت گرفته از سالها پیش تا کنون متاسفانه هنوز هیچگونه اقدام جدی و عملی در این خصوص صورت نگرفته است. دومین آسیب سازه های آبی شوشتر رانش بزرگ و وحشت آور دیواره ی غربی آسیابی ها و آبشارهاست که دارد اولین دهه ی حرکت خود را با موفقیت پشت سر می‌گذارد و بشکل موحشی سالیانه چندین میلیمتر به سمت ریزش حرکت می کن. که در صورت وقوع چنین حادثه ای بیش از پنجاه درصد سازه های آبی شوشتر و بخشی از بافت تاریخی بصورت یکجا در نهر گرگر فروریخته و نابود میشود و قطعا به هیچ وجه قابل جبران نخواهد بود.

سومین آسیب جدی سازهای آبی شوشتر عدم اجرای وظایف سازمانی وزارت نیرو در خصوص این سازه هاست که بعنوان بزرگترین بهره بردار از این سازه ها در تقسیم و مدیریت آب و نیز بعنوان بیشتر آسیب رسان در هدایت فاضلاب به این سازه ها هیچگونه اقدام جدی و عملی و نظامند در این خصوص انجام نمی دهد تا جایی که حتا لایروبی این سازه های آبی نیز توسط سازمان میراث فرهنگی و با امکانات فقیرانه و محدود انجام می گیرد و متاسفانه مسوولین ارشد سازمان میراث فرهنگی نیز تا کنون نتوانسته اند با تبیین و تشریح این مسله ، وزارت نیرو رو بر انجام وظیفه ی خویش در قبال این آثار آگاه و به میدان عمل وارد کنند.

11-  آسیب های چهارم و بعدی سازه های آبی را می توان در کمبود جدی امکانات و نیروی انسانی پایگاه سازه های آبی ،عدم احیای علوم اجتماعی متناسب با این سازه ها ، عدم جلب مشارکت مردم در باززنده سازی مشاغل مرتبط با آب و نبود برنامه ای جامع برای حفظ ، مرمت ، احیا و توسعه ی آنها عنوان کرد که پس از حل سه آسیب اول تازه می توان به این امور اندیشید چرا که در صورت ادامه ی أین روند در آینده ، سازه ای وجود نخواهد داشت تا به مسایل دیگر ان پرداخته شود.

ج: بقاع متبرکه تاریخی و آثار وقفی
مظلوم ترین آثار تاریخی در شوشتر این دست از آثارند که بیچاره شده در مدیریت های سه ، چهار و یا چندگانه بوده و در عین داشتن هزارصاحب و مالک از بی کسی رو به احتضارند شاه مظلومان أین آثار مسجد جامع شوشتر است که شاهکاری از معماری ایرانی اسلامی و تاریخی پابرجا از حضور جدی مذهب در شکل گیری شهرشوشتر است که اکنون با داشتن صاحبانی چون اداره ی میراث فرهنگی ، اوقاف ، نهاد نماز جمعه شوشتر ، هیات امنای شهری و شهرداری ، چنان به حال خود رها شده که انگار کاروانسرایی عباسی در کویر است.

این مسجد که اکنون در میان هیاهوی عرضه کنندگان و دستفروشان میوه و تره بار غرق شده و در اثر داشتن چندین پدر ، روزهای پابرهنگی عجیبی را از سر میگذراند هم اکنون نه تنها یک جاذبه ی گردشگری مهم بحساب نمی آید بلکه مورد تهدیدات جدی به لحاظ فیزیکی نیز قرار دارد و از این دست آثار می توان به امامزاده عبدالله و به بقاع تاریخی دیگری نظیر برا ابن مالک و سید محمد گیاهخوار و شیخ شمس الدین و سید محمد بازار و سیدصالح شمس شوشتری و چندین اثر دیگر اشاره کرد که با داشتن چندین صاحب ، روزهای سخت و بعضا رو به ویرانی خود را سپری می کنند و از هر برنامه ای برای آینده بی بهره بوده برای روزگاری نامعلوم تکلیفی نامشخص دارند.

12- در میان این وضعیت و در شهری که حدود یک دهه از ثبت جهانی خود را پشت سر گذاشته میراث فرهنگی ما آنهم بخش فیزیکی ان دچار مشکلاتی اینچنین بوده و تازه دارد جوانه هایی از تلاش برای آن در شهر شکل می گیرد.
 
خوشبختانه و پس از سالها ، توجه مدیریت شهری از جمله نهاد نمایندگی شهر نسبت به أین موضوعات با تشکیل کارگروه هایی تخصصی در این مورد جلب شده و اکنون در شوشتر فعالیت هایی در حال شکل گیری و سازماندهی است که انشالله بتوان برای حل مسایل و مشکلات فوق تدابیر و سیاست هایی در این حوزه را هم از درون شهرستان و هم در مدیریت استان و کشور پیگیری و حل نمود. البته این کار نیاز به پیگیری مجدانه ، کارشناسانه و زمان بر دارد که به فضل خداوند بتوان از عهدی آن سربلند بیرون امد، لذادر نوشته های بعد به بررسی تدابیر اتخاذ شده و راهکارهای اجرایی آن خواهیم پرداخت.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار