شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۳۹۳۶
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۶
نوشتاری از امید حلالی
فرهنگ کردن استفاده از چتر آفتابگیر برای دانش آموزان خاصه دختر در مناطق جنوبی امری لازم است که دامنه ان بعدها می تواند...



امید حلالی 

توفیقی حاصل شد تا در جمع مدیران پرتلاش در شورای آموزش و پرورش خوزستان حضور یابم. در ایام تابستان که فصل استراحت دانش آموزان و کادر آموزشی ست اما ستاد اداری تدبیر می نمایند تا با استفاده ار تجارب فضای بهتر آموزشی را برای دلبندان خانواده های ایرانی فراهم نمایند.

آنچه مسلم است برای بهتر شدن فعالیت آموزشی می بایست کالبد و تعمیرات و شارژ و سرویس وسایل مدارس مجزا از وظایف مدیریتی و آموزشی مدیران و کادر اجرایی دیده شود یعنی سخت افزار مدارس که فضای آموزشی ست از نرم افزار که همانا شیوه های تدریس است مجزا باشند و وظیفه اول بر عهده مدیر آموزشگاه نباشد. مورد بعد ما بین سخت افزار (کالبد مدارس) و نرم افزار (آموزش) تدبیر درباره کیفیت و پرورش و توجه به نمو فردی ست که در ذیل پیشنهاداتی ارایه می گردد :

1) با توجه به تغییر سبک زندگی و نیل خانوار ایرانی به سمت آپارتمان نشینی طبعا فضای در اختیار اعضا فشرده تر خواهد بود و از طرفی بانوان و نوباوگان فعالیت جسمی سابق را در مقایسه با منازل حیات دار ندارند. این موضوع با در نظر گرفتن دیجیتالیزه شدن و نداشتن فضاهای فعالیت و تفریح اختصاصی زنان مانند پارک های بانوان و ... باعث نوعی فقر حرکتی در میان این قشر و در نتیجه افزایش وزن و موضوعات معتنابه آن مانند افسردگی و سپس از رونق افتادن شادی و نشاط در میان کانون خانواده می گردد. لذا با توجه به سپری شدن وقت قابل توجه دانش آموزان دختر در مدارس به نظر می رسد که می توان کارهای موثری را در این خصوص انجام داد :

الف - نصب ست های ورزشی در مدارس برای افزایش فعالیت های بدنی به همراه اموزش استفاده از این دستگاه ها

ب - پیگیری طرح «محرم سازی مدارس دخترانه» به نحوی که در این آموزشگاه ها از کادر و دبیران مرد استفاده نگردد و اشراف ساختمان های اطراف بر روی حیات مدرسه نباشد تا دانش آموزان بتوانند در زنگ های درسی و تفریح با فراغ بال و خیال راحت تر پوشش سر و موی نداشته و فعالیت بیشتر و با نشاط تر داشته باشند. توجه به این موضوع را هوای گرم مناطق جنوبی و محدودیت کلاس های درس و فضای آموزشی برای استفاده از وسایل برودتی افزون تر می کند.
پ - ساماندهی سرویس های مدارس و استفاده از رانندگان خانم برای مدارس دخترانه برای ایجاد فضای امن تر برای دانش آموزان و مطمئن تر برای والدین

ت - فرهنگ کردن استفاده از چتر آفتابگیر برای دانش آموزان خاصه دختر در مناطق جنوبی امری لازم است که دامنه ان بعدها می تواند به کل جامعه تسری یابد و در این مورد مقاله ای مستقل از صاحب این قلم منتشر شده است. این کار نوعی احیای سنت قدیمی استفاده از «شمسه» در مناطق جنوبی و ساحلی است که هم اکنون نیز در برخی کشورهای حوزه خلیج فارس یا در موسم حج استفاده شده و به کرات در نقاشی های سده های 17 تا 19 اروپا نیز قابل مشاهده است و نوعی بازتولید سنتی مفید است در جامعه ای که هر روز پزشکان نسبت به تاثیرات مضر اشعه ماورا بنفش و بیماری های پوستی متعاقب آن هشدار می دهند.

2) برخی مناطق کشور خاصه مناطق جنوبی و مرکزی در حال تغییر وضعیت اقلیمی و بیابان زایی هستند. می توان از تعطیلی پنجشنبه های آموزشگاه ها و ظرفیت پر شور دانش آموزان از طریق اردوهای تفریحی آموزشی برای نهال کاری عرصه های بیابانی در کنار شهرها و توجه دادن آنان به مقوله 

«طبیعت» استفاده کرد که قطعا آثار آنی و آتی «اردوی درختکاری» در ذهن و وجود آنان برای حمایت و صیانت دایمی از محیط زیست در طول زندگی خواهد داشت و توجه به اردو و سفرهای کوتاه باعث خودساختگی و جمع پذیری بیشتر فرزندان خواهد شد.

3) بجاست که آموزش و پرورش نیروهایی برای ترمیم ساختمان ها و کلاس ها و تعمیرات و سرویس کاری وسایل در قالب واحدهای «پشتیبانی» داشته باشد و صرفا از نیروهای آموزشی و کادر اداری محدود نشود تا بهره وری بیشتری از وسایل صورت گیرد چنان که به طور مثال در خوزستان 40 هزار کلاس درس وجود دارد و اگر قرار باشد در هر سال 2 نیمکت فقط با هزینه حداقلی 100 هزار تومانی اسقاط شوند هزینه ای بالغ بر 8 میلیارد تومان روی دست اموزش و پرورش می گذارد که تامین یا جبران آن در شرایطی که در این استان سرانه هر دانش آموز حدود 2 هزار تومان است و یا بنا به گفته مدیرکل نوسازی مدارس50 فضای آموزشی برای وارد مدارش شدن درگیر هزینه های انشعاب آب و برق هستند، بسیار سخت و طاقت فرساست. 

سپردن کار تعمیر و نگهداری به تیم کاری حرفه ای در پشتیبانی و دور کردن این کار از کادر مدیریتی و آموزشی قطعا منافع بیشتری را به دنبال خواهد داشت.

4) استفاده از فضای صبح گاه و صف نیز می تواند بسیار پر بار باشد به شرط آنکه مدیر یا ناظم متکلمان وحده برای همه سال نباشند و از شخصیت های سرآمد هر شهر و جامعه و الگوهای فکری و اجتماعی و شغلی برای انتقال تجربه به دانش آموزان استفاده شود.

 5) هر انسان متعادلی نیاز به آموختن و دانستن رشته ای هنری و ورزشی دارد. به این نیاز از دیرباز در برنامه ریزی آموزشی از طریق گنجانیدن زنگ های محبوب ورزش و هنر توجه نشان داده شده است. زنگ های ورزش را معمولا دانش آموخته های رشته تربیت بدنی برعهده دارند و برای استعداد یابی ورزشی دانش آموزان و اموزش دادن نحوه مراقبت از جسم بسیار کارا است لیکن آموزش هنری را معمولا معلمانی انجام می دهند که ممکن است خود زمینه ای از خوشنویسی یا طراحی و نقاشی به عنوان هنرهای غالب آموزشی نبرده باشند لذا این زنگ بجای بهره گیری مطلوب تبدیل به وقت کشی می شود.

پس می توان از طریق تفاهم نامه مابین دستگاه های آموزش و پرورش با فرهنگ و ارشاد اسلامی این زنگ ها را به آموزشگاه های هنری و هنرمندان مورد تایید سپرد تا اساتید درجه اولی با دانش آموزان کار کنند. در این زنگ و فرصت می توان به دانش آموزان به غیر از نقاشی و خوشنویسی سایر هنرها نیز مانند قصه نویسی، نمایش و موسیقی را هم در حد مقدمات آموخت و زمینه ای بوجود آورد تا علاقمندان در اوقات فراغت تکمیل زمینه و علاقه هنری خود را در آموزشگاه ها پی بگیرند. برای دختران صنایع دستی نیز می تواند محور آموزش باشد تا علاوه بر حفظ و نگهداری سنت ها و صنایع بومی به آنها حرفه ای نیز آموخت که بتوانند در آینده از آن درآمد داشته باشند و به یاد داشته باشیم که خودکفایی در درآمد یعنی در بسیاری مواقع مصون ماندن از گزندهای روزگار و خدای ناکرده انحرافات.

به طور مثال می دانیم که امروز خانه های جامعه ایرانی و وسایل کودکان اشباع از عروسک های باربی ست که خصوصا در مدل های جدید اندام نما بجای آنکه یادآور معصومیت باشند نمادی از جسمانیت و شیطانیت اند. چه ایرادی دارد اگر در زنگ های هنر با استفاد ه از وسایل دور ریز منزل مانند پارچه و ... ساخت عروسک را به بچه ها آموخت تا هم عواطف آنها سرشار گردد و پاسخ گفته شود و هم آنان را ترغیب کرد که محصولات خود را در نمایشگاه های خیریه به نفع کودکان بی بضاعت یا بیماری های خاص و ... عرضه کنند؟

چه ایرادی دارد که از طریق پر بار کردن زنگ هنر و انتقال مفاهیم انسانی که غایت هنر و پرورش است این هنر آموزشی را داشته باشیم و بکار بندیم که دانش آموزان را تشویق کنیم و اقناع نماییم که وسایل دست دوم خود را از قبیل لباس و نوشت افزار و کتاب و وسایل کمک درسی مازاد خود را در «جشنواره ها و نمایشگاه های خیریه» به دیگران هدیه کنند و با مفاهیم ثواب و ایثار و قناعت بجای اسراف  و ریخت و پاش آشنا شوند؟

6) مورد مهم دیگری که اسباب ناراحتی در کلان جامعه و بعد در سطح مدارس صدق می کند وضعیت اسف بار سرویس های بهداشتی است و به کرات مورد استناد گردشگران داخلی و خارجی و شهروندان نیز قرار گرفته است که از وضعیت دستشویی های بین راهی یا سطح شهر گلایه دارند. این وضعیت به مراتبی حادتر برای آموزشگاه ها وجود دارد چرا که سطح بهداشت سنین کودک و نوجوان قاعدتاً پایین تر از سایر افراد جامعه است.

اسم صحیح و متداول دستشویی همان سرویس بهداشتی است و می بایست در وهله نخست این مکان بهراشتی باشد همان طور که از نامش برمی آید. اما وقتی قرار باشد از این محل که بیشتر هم فاقد تهویه مناسب است 200 نفر در روز استفاده کنند و عمر متوسط تعویض شیرآلات و کاشی های بهداشتی از 10 سال هم فراتر رود خوب مشخص است که دیگر اسم این مکان سرویس بهداشتی نیست و در واقع «سرویس غیر بهداشتی» ست. اگر بخواهیم دانش آموزان در معرض بیماری قرار نگیرند هر حداکثر 2 سال می بایست شیرآلات تعویض شده و کاشی ها شکسته شده و با کاشی بهداشتی جدید جایگزین شوند. شاید پیچیدن چنین نسخه ای برای آموزش و پرورش که دارای مدارس و فضاهای آموزشی گسترده است کاری سنگین باشد و از عهده اش خارج اما می توان با مشارکت اولیایی که در مشاغل ساختمانی، بنایی و لوله کشی و صنف مصالح ساختمان هستند و با توجیه آنان این کار را انجام داد. ولی خیری مصالح را تقبل کند، دیگری بنایی اش را و دیگری لوله کشی را و ... که کاری سخت و سنگین و نشدنی نیست. 

7) نیز این مطلب قابل تعمیم است به آبخوری ها و وضوخانه.

8) دو محل عمومی دیگر در مدارس یکی «آزمایشگاه» است و دیگری «نمارخانه». ازمایشگاه درک تجربی و شناختی دانش اموز را بالا می برد در شناخت طبیعت و تجزیه و ترکیب مواد. بسیار دیده شده است که در تراکم محیطی سریعا به عنوان میانبر و به شکل متداول این مکان ها تبدیل می شود به کلاس درس که کاری ست اشتباه. آزمایشگاه مورد نیاز هر مدرسه و دانش آموزی ست چرا که او را در فهم طبیعت و محیط و مواد بالنده می کند و نمازخانه می بایست بهترین و زیباترین محیط مدرسه باشد برای انتقال معنویت و کمال جویی و نباید آن را با خدای نکرده انباری اشتباه گرفت و به رونق درخور آن اهتمام ورزید.

 به امید موفقیت معلمان سختکوش و دانش اموزآن آینده ساز میهن و کلیه کادرهای آموزشی و ستادی البته باب بحث و مشارکت صاحب نظران در دادن ایده برای مهر و سال تحصیلی غنی همچنان باز است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار