عصرایران - « دوران حضور زنان در اشپزخانه گذشته است، کیمیا، زهرا و ساره در جامعه نشاط ایجاد کردند، خوشحال هستم که زنان و بانوان ما در در همه امور مهم حضور دارند؛ انتخابات می شود زنان همانند مردان پای صندوق آرا حضور دارند»
این صحبت ها چندان هم قدیمی نیست همین حول و حوش گفته شد. صحبت هایی زیبا که گزینش و منتخب شد برای سخنرانی، برای شعارها در انتخاباتی که پیش رو بود. رئیس جمهور منتخب در انتخابات 96 با صراحت در میان اجتماعات فریاد زد که؛ «زنان هم اینک در مدیریت جامعه حضور دارند و در مناصب مدیریتی حضور یافته اند...»
باید دید رئیس دولت دوازدهم به این شعارها و حرف هایی که گفتند باور داشتند یا تنها برای تهییج و جذب رای از این شعارها استفاده کردند. به هر حال اگر این ها نشات گرفته از یک تفکر و اعتقاد بوده باید به گونه ای رفتار کرد که باور شود.
این یک اصل است که جایگاه فرد در زندگی نباید بر اساس موضوعاتی چون جنسیت، نژاد، دین یا مذهب تعیین شود و این ویژگی ها نباید افراد را از ارتقاء در جایگاه های اجتماعی و شغلی بازدارد.
پذیرفتنی است که در تمامی امور دشوار، به دلیل محدودیت سیستم های انتخاباتی موجود، از تمام پتانسیل افراد شایسته برای امور حساس مدیریت کشور استفاده نمی شود و طبیعتا این محدودیت در زمینه انتخاب، جامعه را از برخی فرصت ها برای استفاده از افراد شایسته محروم می کند و در این میان زنان بزرگترین گروه اجتماعی کشور به حساب می آیند که به دلیل این محدودیت ها شایستگی های آن ها نادیده گرفته شده است. نادیده گرفتن و فرودست قرار دادن زنان در نهادهای مدرن اجتماعی یک واقعیت محض است که گریز از این واقعیت نه تنها بی صداقتی و عبور از اصول اخلاقی است بلکه تخلف محسوب می شود.
در طی سال های گذشته اگر چه "زنان" یعنی نیمی از جامعه، که اکثریت رای دهندگان را هم در انتخابات ها تشکیل می دهند، در پست های مدیریتی، وزارتی و اجرایی کشور ندید گرفته شدند.
هر بار هم به بهانه وتوجیهاتی غیرقابل قبول. یکی از این دلیل تراشی ها؛ بی تجربگی زنان در امور کلان اداری است و هر بار با بیان اینکه؛ " الان زمان تجربه مدیریت زنان نیست و در چنین برهه حساسی امکان ازمون و خطا وجود ندارد" از این غفلت عبور می کنند؛ اما یادشان می رود که عامل به قهقرا و عقب گرد رفتن فلان وزارتخانه "مرد" مسئول بوده است.
در کشور ما مرسوم شده دولت هایی که می آیند و می روند برای زنان تا پای صندوق های رای و سخنرانی های قشنگ اولویت و وقت می گذارند اما پس از ان صحنه می شود میدانی برای بازی و نقش افرینی مردان. می گویند شایستگی سالاری اما پارامتر شایسته سالاری را "مردانگی" می پندارند.
تحلیف ریاست جمهوری دوازدهم در اواخر هفته جاری انجام می شود و اخباری که از لیست کابینه دوازدهم به گوش رسیده ناراحت کننده است. دولت منتخب امیدواری زنان برای حضور و مشارکت در راس امور مملکت را بالا برده بود و همه خوشحال از اینکه بالاخره نوبت به زنان خواهد رسید؛ اما به نظر می رسد باز هم باور زنان را شکستند و امیدشان را ناامید کرده اند.
در شرایط موجود برای حق بخشی به سمت های زنان شایسته و درخور، سپردن پست های مدیریتی جزیی کفایت نمی کند. هر چند شرایط به گونه ای پیش می رود که برای پستی مثل معاونت زنان هم اگر خنده دار نبود و چاره ای داشتند شاید "مرد" انتخاب می کردند.
زنان جامعه ما در حال حاضر "وزیر زن" می خواهند تا بتوانند تابوی بودنشان در راس مدیریت کشور را بشکنند. زنان می خواهند باشند تا توانایی هاییشان را اثبات کنند. حالا در دولت اعتدالی که با شعارهای اصلاحات توانست گوی سبقت را در کارزار رقابت ببرد، اگر زن ها در کابینه نباشند خلف وعده نیست، نادرست گویی است و تخم بی اعتمادی کاشتن در بین تمام اجتماع.
رئیس جمهور منتخب در انتخابات 96 با صراحت در میان اجتماعات فریاد زد که؛ «آن دوران دیگر سپری شد که زنان فقط اشپزی و بچه داری می کردند» و حالا آن دوران دیگر سپری شد که "زنان فقط دست بزنند و رای دهند انها مطالبه دارند و حق».
باید اندیشه کرد.